2023-04-26 19:45:14
سادگورو و فهم خطا از آموزه بهشت
سادگورو (Sadhguru) یوگی و عارف اهل هند است (نام اصلی: جاگی واسودو). متأسفانه درک کاملاً نادرست او از سنت ادیان ابراهیمی سبب شده که بگوید:
«بزرگترین جنایتی که علیه بشریت رخ داده اندیشه و تصور بهشت بوده است... مصیبتبارترین اندیشه و تصور است، اندیشهای جنایتکارانه است که جایی بهتر از اینجا وجود دارد.»
اما چرا سادگورو چنین نگاهی دارد؟ در ادامه میگوید:
«اگر واقعا مطمئنید که جایی بهتر از دنیا وجود دارد چرا عازم آنجا نمیشوید؟
کسی به آنجا نرفته و برنگشته که بگوید چنان جای بهتری وجود دارد.
اگر هر کاری میکنید با تمام وجود و تمایل میکنید اینجا بهشت شماست.»
اما هر سه ملاحظه او نادرست است.
اول اینکه میتوان مطمئن بود که بهشت جای بهتری است، و همزمان از حیات دنیوی پاسداری کرد. چرا که شرط ورود به بهشت، پاسداشت زندگی این جهانی و موهبت حیات است که آفریدگار هستی به آدمی بخشیده است. حیات آدمی امانتی است که به او سپرده شده و از اینرو خودکشی در ادیان ابراهیمی تقبیح شده است. بنابراین، میتوان بهشت را حیاتی برتر دانست و در عین حال حیات اینجهانی را پاس داشت. مطابق تعالیم اسلام، حیات دنیوی کشتگاه آخرت است. مجالی ارجمند برای پرورش خود و تزکیه یافتن است.
رستگاری آنجهانی در گروِ تزکیه یافتن در این جهان است(قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى / قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا). مؤمنان به گفتهی قرآن هم خیر و خوبی را در سرای دنیا خواهانند و هم در سرای آخرت (رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً). و مواهب حیات اینجهانی را بر خود حرام نمیکنند (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ)
ایمان به بهشت و حیاتی دیگر، قاعدتاً به نفی و خوارداشت زندگی اینجهانی منجر نمیشود. حیات دنیوی، تنها وقتی نکوهیده است که تبدیل به حجاب و پردهای شود و ما را از حقیقت متعالی جهان غافل کند.
(عبیدالله رازی: دنیا آنست که محجوب کند تو را ازو؛ مولانا: چیست دنیا؟ از خدا غافل بُدن)
علی مرتضی(امیرالمومنین علیه السلام) به زیبایی هر چه تمام از نگاه مؤمنانه به حیات دنیوی سخن گفته و زندگی اینجهانی را برای اهل راستی و محبت، فرصتی بیبدیل میداند:
«إِنَّ الدُّنْیا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا؛ مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِکةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْی اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیاءِ اللَّهِ؛ اکتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ»
(نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱)
«دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را راستگو انگاشت، و خانه تندرستى است آن را که شناختش و باور داشت، و خانه بینیازى است براى کسى که از آن توشه اندوخت، و خانه پند است براى آن که از آن پند آموخت. مسجد محبان خداست، و نمازگاه فرشتگان او، و فرود آمد نگاه وحى خدا و تجارتجاى دوستان او. در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند.»
سادگورو برای تخفیف اندیشه حیات دیگر و افسانه خواندن آن میگوید: «کسی به آنجا نرفته و برنگشته که بگوید چنان جای بهتری وجود دارد.»
اما آیا تنها زمانی میتوانیم به حیاتی دیگر ایمان بیاوریم که کسی به آنجا رفته و بازگشته باشد؟ اهل ایمان به تجارب دینی پیامبران اعتماد میکنند و دریافتهای آنان را از عالَم غیب میبپذیرند و تنها راه ایمان آوردن به چیزی را در تجربه حسّی آن محدود نمیکنند.
سادگورو ادامه میدهد:
«اگر هر کاری میکنید با تمام وجود و تمایل میکنید اینجا بهشت شماست.»
شکی نیست که رضایت باطن به زندگی اینجهانی حلاوت میبخشد. اما آیا واقعا حیات اینجهانی برای سعادت آدمی کافی است؟ آیا کسانی که در زندانهای مخوف درازمدت به سر میبرند و زیر شکنجههای جسمی و روحی فراوان جان میسپارند، میتوانند اینجا را بهشت خود تلقی کنند؟ به نظر میرسد این تلقی که همه آدمیان میتوانند حیات اینجهانی را به بهشت خود تبدیل کنند، افسانهای بیش نیست. اینکه هر کسی فارغ از شرایط بیرونی میتواند در کمال خوشی درون به سر ببرد، فهم نادرستی از طبیعت بشر است. سادگورو از محدودیتهایی است که جهان طبیعی و انسانی بیرون رقم میزند و آدمی را بسیاری اوقات از دستیابی به حداقلی از زندگی رضایتبخش بازمیدارد توجهی ندارد.
آموزه حیات آنجهانی، نه تنها میتواند به خوارداشت اینجا و اکنون نینجامد، بلکه قادر است چشماندازی معنابخش فراهم کند تا در جهانی آکنده از محدودیتها و محرومیتها، بردبارتر و معنایافتهتر زندگی کنیم. چرا که اینجا، آخر کار نیست.
صدیق قطبی
@mahfelekhodshenasi
72 viewsشهریار محرز, 16:45