Alamat saluran:
Kategori:
Tidak terkategori
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan:
32.00K
Deskripsi dari saluran
«اینجا جای تو نیست» اگه دغدغه نداری، پی آگاهی نیستی و به آزادی فکر نمیکنی «برو»
به دلیل«وضعیت ایران»فعالیت قبلی کانال متوقف شد.
تیم حرفهای گیفگلس
ارتباط با ما:
@Memories_lie
مستند:
@DLGlass
ربات جستجوی گیف:
@GifGlassbot
ربات جستجوی ویس:
@TAKAVAbot
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
2
Pesan-pesan terbaru
2024-06-13 23:22:52
انیمیشن زوتوپیا موضوع مهم «پیشفرض ذهنی» رو خوب مطرح کرده است. دو شخصیت اصلی وجود داره. روباه(نیک) و خرگوش(جودی)
در بخش اول؛ نیک میگه: تو خرگوش احمقی و من روباه مکار. تو نمیتونی چیزی بیشتر از این باشی. در بخش دوم؛ نیک در کودکی قصد داشته در گروهی عضو بشه که به دلیل (روباه بودنش) بهش اعتماد ندارند. در ادامه نیک میگه: اگه یک روباه از نظر همه غیرقابل اعتماده، پس لزومی نداره چیزی غیر این باشم. در بخش سوم؛ حتی بعد از دوستی این دو شخصیت، معلوم میشه جودی همچنان با همون پیشفرضی که داشته به نیک نگاه میکنه، میترسه و اعتماد نداره.
نیک پذیرفته که یک روباه چیزی بیشتر از این نیست، چون جامعه نیک رو از قبل قضاوت کرده بود. نیک چه یک روباه شکارچی، چه یک روباه قابل اعتماد باشه، از نظر جامعه همون فریبکار دیده میشه. و جودی نمیتونه پلیس باشه، چون خرگوشه و از دید جامعه خرگوشها احمقاند. هردو هویتی دارند که جامعه برای اونها تعریف کرده. هردو محدود شدند چون جامعه این محدودیت رو تعریف کرده. و هردو همچنان طبق پیشفرض ذهنشون به مسائل نگاه میکنند، چون از کودکی اطرافیان و جامعه، چنین پیشفرضی رو در ذهنشون ساخته.
پیشفرض ذهنی چیست
5.9K viewsedited 20:22
2024-06-12 22:48:41
زمانی که حرفی از «بورس» زده شد، از بالا تا پایین سیستم، همه خواستار مشارکت و سرمایهگذاری مردم در بورس شدند. و زمانی که فریب انجام شد، همان سیستم در شکل نماینده، نامزد انتخابات، وزیر، وعدهٔ حل مشکل بورس دادند. خود سیستم، نیاز به فریب بورس و غارت مردم داشت، خود سیستم، مشکل رو ایجاد کرد، و خود سیستم، وعدهٔ حل مشکل رو داد. دوباره این چند خط رو از اول بخوانید. چه چیزی از این روند مضحکتر و فریبکارانهتر است؟ چطور باید از سیستمی که خودش باعث ایجاد مشکلات است، توقع رفع مشکل داشت؟ البته مشکلی که از نظر اونها مشکل نبوده بلکه راهحلی برای بقاست. این همون درسیه که جامعهٔ ایران باید خیلی وقت پیش یاد میگرفت، اما نگرفت. اما نمیگیره. اما لازمه که همه یاد بگیرند. مشکل شما، مشکل اونها نیست. راهحل شما، راهحل اونها نیست. راهحل اونها، مشکل شماست. مالیات و زدن جیب مردم، راهحل اونها و مشکل شماست. بستن اینترنت راهحل اونها و مشکل شماست. میبینید که بین مشکل شما و راهحل اونها، هیچچیز مشترکی وجود نداره. این وضعیت سیستمیست که روی ریل «همهچیز در راستای سرکوب» چیده شده. وقتی همهچیز روی این ریل قرار میگیره، یعنی خیلی وقته «مردم» حذف شدهاند. معلمی؟ پرستاری؟ بازنشسته؟ کارگر؟ دانشجو؟ جواب همه یکسانه، سرکوب. بازگشت از این ریل، برای حکومت هزینهٔ بالایی خواهد داشت. تنها زمانی تغییر ریل خواهد داد که پای بزرگترین فریب در تمام طول عمرش، در میان باشه،
یعنی تضمین آینده.برای چنین حکومتی، چیزی زیباتر از این نیست که عدهای دنبال تحلیل سیرک انتخاباتش در ۱۴۰۳ باشند. یا چیزی زیباتر از این نیست که هنوز منتظر رفع مشکل از طرف اونها باشند. اما این خصوصیت یک جامعهٔ بلاتکلیفه، و چیز تازهای نیست. مدتهاست که دیگه هیچچیزی، چیز تازهای نیست. اما برای جامعهٔ بلاتکلیف، هنوز خیلی چیزها رو میشه رنگ زد تا تازه به نظر بیاد.
https://t.me/GifGlass/4660
6.5K views19:48
2024-06-06 22:48:46
در این #تصویر عمیق، یک طرف سرکوبگران، یک طرف مردم، و تعدادی گاز اشکآور دیده میشود.
یکی از گازهای اشکآور، مانند «چراغ جادو» به تصویر کشیده شده که از آن «غول چراغ جادو» بیرون آمده است. استفاده از «چراغ جادو» نشان دهندهٔ آرزوها و برآورده شدن آنهاست. غول چراغ، همان «حکومت» است. بیرون آمدن غول از «گاز اشکآور»، یعنی هر سه آرزوی شما برآورده شده، نمیتوانید آرزوی دیگری داشته باشید.
تصویر چند موضوع را مطرح کرده است:
۱- به همه یادآوری میکند قبل از باور هرچیزی، در مورد آن، و به عواقب آن، فکر کنید. ۲- حکومتهایی که با وعدههای پوچ و دروغ، قدرت را بدست میآورند و خود را غول چراغ جادویی نشان میدهند که آمده تمام آرزوها را برآورده کند. ۳- جامعهای که راحت این وعدهها را باور کرده و حکومتی را شبیه چراغ جادو میبیند که هر زمان روی آن دستی بکِشَد، برای برآورده شدن آرزوها، حاضر خواهد شد.
در تصویر، غول(حکومت) ماسک زده تا گندی که به زندگی مردم زده را، حس نکند. از نظر حکومت، آرزوها برآورده شده، مشکلی در هیچچیز وجود ندارد، اگر اعتراض دارید، مشکل شماست نه حکومت. ما همان چیزی را به شما دادیم که آرزویش را داشتید.
5.5K viewsedited 19:48
2024-06-04 20:45:17
-
در ساختاری که وصل شده به یمن و فلسطین و عراق و لبنان..اگر حتی این بازوها قطع بشه، تازه میرسیم به بالا تا پایین فاسدش، از سیستم الیگارشی و منافعشون. از اینم رد بشیم، میرسیم به ساخت انواع سازمان مفتخور به اسم تبلیغات فلان و بنیاد فلان و.....! این سیستم با این ساختار تبدیل به یک اختاپوسی شده که هر قسمتش داره از جیب مردم برمیداره. به معنی واقعی ایران رو داره تموم میکنه.
بین مسیر چین بعد از ۱۹۸۹، روسیه بعد از شوروی، پاکستانی کردنِ ایران، ادامه تا فروپاشی و نابودی همهچیز، قطع دستهای اختاپوس از منطقه، ادامه دادن اختاپوس تا پوسیدگی. اینکه حکومت، بخشی از حکومت، برای آیندهٔ ایران چه خواهند کرد، یا مجبور به چه خواهند شد، بین همین موارد خواهد چرخید. که بعضیاش دست خودشون نیست، و بعضیاش برنامشون و بعضیاش آرزوشونه. این وسط توافق با آمریکا، عدم توافق، آمریکای بایدن، آمریکای ترامپ، هرکدوم نقشی خواهد داشت. هرکدوم به مسیری ختم خواهد شد. تکلیف من و شما هم مشخصه، سیاست بر مردم همچنان بین دو کلمه خواهد چرخید: فریب و فشار.
و پرسش اصلی این نیست که آنها چه خواهند کرد، اون تکلیفش مشخصه. پرسش اصلی اینه: ما چه خواهیم کرد.
5.2K viewsedited 17:45
2024-05-30 16:57:50
ذهن شما از زمان کودکی از مسئلههایی پر شده که مسئله شما نبوده. شما با مرگ بر آمریکا بزرگ شدید. شما تلویزیون رو روشن میکردید و از تعداد افراد فقیر در آمریکا برای شما میگفتند. شما هر روز بین برنامههای کودک، باید کودکان فلسطینی رو میدیدید. باید بین سنگهای پرتاب شده از فلسطین تا تانکهای اسرائیل، احساس گناه میکردید که چرا شما آنجا نیستید که سنگی هم شما پرتاب کنید. ۹ ساله بودید و باید در مدرسه شعار: انرژی هستهای حق مسلم ماست؛ فریاد بزنید. بدون آنکه بدونید انرژی هستهای چیست. شما زمستون اخبار رو میدیدی که میگفت: چندنفر در آمریکا به علت سرما جان باختهاند. شما تابستون اخبار میدیدی و میگفت: به علت گرمای هوا چندنفر در آمریکا جان باختهاند. شما برای اینکه نیم ساعت عروسکهای محبوب خودتون رو ببینید، باید مجری تلویزیونی رو تحمل میکردید که نیم ساعت از شهادت، برای شما سخنرانی میکرد. جلوتر که رفتین، متوجه شدین همون مجری که از شهادت و مرگ بر آمریکا میگفت، اقامت آمریکا رو داره. جلوتر که رفتین باز هم چیزهایی رو برای شما تبدیل به مسئله کردند، که مسئله نبودند. براتون سیرک انتخاباتی راه انداختند که خواستههای شما رو به «پخش ربنای شجریان» تقلیل میدادند. و شما احساس میکردید اگر ربنای شجریان پخش بشه، گام مهمی برای تغییر برداشته شده. ذهن شما تا همین امروز، تا همین لحظه. پر شده از چرندیاتی که هیچکدوم مسئله شما نبوده. اما به حدی غرق این چرندیات هستید که تبدیل به مهمترین مسائل شما شدهاند.
شما بین توهمات آخوندی، جنگروانی و خرافات بزرگ شدید. شما به پوچگرایی آخوندی، مبتلا هستید. هر روز برای شما با انواع تحلیل، «تولید فکر» میکنند. شما مو به مو شبیه چیزهایی شدید که به خورد شما دادهاند. شما بین فقر، فساد، اعدام، سانسور، خفقان، بزرگ شدید. شما بین اینها زندگی میکنید. اما همچنان برای شما مسئلههایی ساخته میشه که کوچکترین مسئلهٔ شما هم نیست.
5.2K views13:57
2024-05-26 22:10:02
در این #تصویر شاهکار، یک کشتی در حال غرق شدن، یک کتاب که بخشی از آن بیرون از آب است، و چند نفر که روی (حلقه نجات) نشسته و کتاب میخوانند، دیده میشود.
کشتی در حال غرق شدن(تایتانیک) است. تایتانیک توسط برخورد با (کوه یخ) غرق شده بود. ۹۰ درصد از هر «کوه یخ» زیر آب قرار دارد و دیده نمیشود. کتابی که در تصویر بیشترش زیر آب است،(نظریهٔ کوه یخ از فروید) است. این نظریه ذهن را به سه بخش تقسیم کرده است(هشیار، نیمه هشیار، ناهشیار). قسمت بالای کتاب، بیرون از آب، همان بخش «هشیار» است.
در تصویر، مسافران کشتی غرق شدهاند چون فقط نوک کوه یخ(کتاب) را دیده بودند، و اندک مسافرانی که روی «حلقهٔ نجات» هستند و کتاب میخوانند، آنهایی بودند که سراغ تمام کوه یخ (کتاب) رفتهاند.
تصویر چند موضوع را مطرح کرده است:
۱- خیلی بیشتر از نوک کوه یخ وجود دارد که اکثریت همیشه آن را نادیده گرفتهاند. ۲- اکثریت دنبال فهم بیشتر نمیروند و به اندازهٔ همان نوک کتاب، حس میکنند همهچیز را میدانند. ۳- برداشت ما از همهچیز سطحی است. تصویر با استفاده از «تایتانیک» میگوید: ما هرگز یاد نمیگیریم و تاریخ دوباره تکرار میشود(دوباره غرق میشویم)
5.5K views19:10
2024-05-23 17:14:36
شب انتخابات آمریکا را به یاد بیاورید، بخشی از جامعه، منتظر انتخاب بایدن بودند، و آمدن او را پایان دلالی در ایران و پایان تحریمها میدانستند. عجیبتر از این نمیشد، خودت در سیستمی زندگی کنی که مانند اختاپوس روی اقتصاد این کشور افتاده است. بعد دلالها را به پای…
6.3K viewsedited 14:14
2024-05-20 21:41:05
انیمیشن «داستان اسباب بازی ۳» بیشتر از یک انیمیشن ساده است. فلسفهٔ سیاسیِ پشت آن به مواردی از جمله: کمونیسم/سوسیالیسم، تمامیتخواهی، آزادی فردی، مالکیت خصوصی، و کنترل همهجانبه، اشاره میکند.
اسباببازیها وارد مهدکودک شده و «لاتسو» وعدهٔ بهشت(کمونیسم/سوسیالیسم) را به آنها میدهد. بهشتی که در آن، اسباببازیها
صاحب ندارند و همه آزاد و برابرند. اسباببازیها میخواهند کسی با آنها بازی کند، و «لاتسو» میگوید: اینجا مهدکودک است و همیشه بچهای وجود خواهد داشت، هرگز فراموش نخواهید شد. اما وعدهٔ بهشت و عدالت، به سرعت شکل اصلی خود را نشان میدهد. «لاتسو» یکی از اسباببازیها را با «شستشوی مغزی» دستکاری میکند. در سکانس دیگر، به «وودی» گفته میشود: تنها راه فرار این است که از دست «میمون» خلاص شوید. میمون، همان «
سیستم کنترل» است که مجهز به دوربینها و مخبران و مزدوران است.
پیام اصلی توسط «باربی» گفته میشود: قدرت باید از رضایتِ حکومتشوندگان(مردم) باشد نه از تهدید و زور. این دیالوگ اشاره به «اعلامیهٔ استقلال آمریکا» دارد.
انیمیشن به بهترین شکل نشان میدهد نه «عدالت» بلکه این «آزادیست» که مقدم بر همهچیز است.
5.1K viewsedited 18:41
2024-05-17 15:57:02
سوال خوبی بود.
با چند مثال توضیح میدم.
امروز یک نفر مطلبی نوشته که حس میکنی خیلی اتفاقات خوبی در راهه. در صورتی که در اکثر مواقع اون «امید دادن» نیست. طرف هیجانی شده چیزی نوشته و به شما هم هیجان داده. برای همینم وقتی اون هیجان فروکِش میکنه، میبینی نه بابا خبری نبود و شما سرخورده میشی.
یک نفر اومده خیلی خوب از «واقعیتها» گفته و شما چون اون «واقعیتها» رو تلخ میدونی، حس ناامیدی گرفتی. در صورتی که اون «واقعیتها» همیشه بوده، فقط دائم انکار کردی و نخواستی به اون شکل ببینی.
یک نفر سالها منتظر بوده رئیسجمهور آمریکا با اسب سفید بیاد تهران و ما رو نجات بده. یعنی منتظر نجاتدهنده بوده. وقتی دیده خبری از این چیزها نیست، ناامید شده. خُب اینجا ناامیدی معنا نداره، چون همهچیز بر پایهٔ «امیدواهی» بوده نه «امید واقعی».
امید، امیدواهی، هیجان، انگیزه، و ناامیدی، تعریف خودشون رو دارند. گاهی ناامیدی، نجاتدهندهست. گاهی دیدن واقعیتها، یعنی رسیدن به راهحل. چون تا وقتی مشکلات رو نبینی، به راهحلی هم نمیرسی. وقتی تو همهچیز رو شفافتر ببینی، تکلیفت روشنه. کمتر بازیچه میشی. و در نهایت بهتر فکر میکنی و بهتر میبینی.
5.3K views12:57
2024-05-13 20:49:45
ارتباط ما با جهان، فقط با یک «فیلترشکن» برقراره. در صورت نبود این فیلترشکن، به هیچی دسترسی نخواهیم داشت. هیچی. یعنی حتی اون قشر سرگرمیطلب هم، همهچی رو از دست خواهد داد. آیا چیزی که من الان نوشتم، همینطور واضح و ضروری درک میشه؟ نه. چرا؟ قبلا گفتم. ذهنیتی در این کشور وجود داره که میگه: «حالا بریم جلو ببینیم چی میشه» این یعنی، «ضرورتها و فوریتها» در این کشور درک نشده. یکی یکی همهچیز رو فیلتر کردند، بعد قیمت اینترنت رو بالا بردند، بعد اختلال جدی روی فیلترشکنها، بعد مجبورت کردن بری فیلترشکن بخری. حالا من میپرسم، اگه یک روز همین فیلترشکن رو ازت بگیرن، چه میکنی؟ چه کاری ازت برمیاد؟ یقه چه کسی رو میخوای بگیری؟ چه حسی خواهی داشت؟ بیپناهی. بیپناه. مهمه که این «بیپناهی» در مقابل چنین حکومتهایی درک بشه. باید درک کرد هرلحظه امکان داره تصمیمی بگیرن که بخشی از زندگیتو برای همیشه دچار تغییر کنند.
بین «نارضایتی جامعه» و «فروپاشی» و بین فروپاشی و «سقوط» تفاوتهای زیادی وجود داره. نارضایتی، زمانی به سقوط ربط پیدا میکنه که اون جامعه، سیستم رو با چالشهای بزرگ روبرو کنه. در غیر این صورت، نارضایتی؛ منجر به فقر فراگیرتر، کمبودهای بیشتر، و بحرانهای شدیدتر برای جامعه خواهد شد.
حالا اینی که گفتم، یعنی چی؟
امروز اعلام میشه کمبود آب داریم و به هر منطقه، فقط هفتهای دوبار آب به میزانی که ما تعیین کردیم، تعلق میگیره. تو چه چیزی میبینی؟ صفهای بسیار بزرگ که منتظر دریافت یکمقدار آب هستند. حکومت کجاست؟ همچنان اون بالا نشسته و با جامعهای روبروست که ضعیفتر و نیازمندتر از همیشهست. پس در مورد کمبود شدید آب، «حجم بزرگی از نارضایتی» وجود داره. اما اینجا چالشی برای حکومت ایجاد نشده. نه اتحاد، نه اپوزیسیون، نه سازماندهی، نه مردمی که دنبال حقشون باشند، هیچکدوم نیست. چه چیزی وجود داره؟ مردمی که برای آب، به جان هم افتادند. پس در نتیجه «کمبود آب» میشه چالش بزرگ برای جامعه نه حکومت.
برای همین، هر قدم کوچک مهمه و هر سکوت و منفعل بودن، زندانی بزرگتر رو فراهم میکنه. اگر فردا فیلترشکن رو کاملا ازت بگیرن، این اتفاق فردا پیش نیومده. این اتفاق، مدتها پیش اتفاق افتاده. همونجا که یک سایت و یک شبکهٔ اجتماعی فیلتر میشد. همونجا که تلگرام رو یک هفته فیلتر کردند بعد رفع فیلتر و بعد از چند ماه برای همیشه فیلتر کردند. امروز اومدن در تمام دانشگاهها دوربین نصب کردند. وقتی اینجا موفق به نصب دوربین شدند، فردا خصوصیترین مکانها رو با دوربین زیر نظر خواهند گرفت. وقتی مالیاتها رو چندین برابر کردند، فردا در هر خونه رو میزنن و میگن باید ببینیم وسایل خونتون چقدر ارزش داره.
5.8K views17:49