زمانی که حرفی از «بورس» زده شد، از بالا تا پایین سیستم، همه خو | GifGlass (Thinking)
زمانی که حرفی از «بورس» زده شد، از بالا تا پایین سیستم، همه خواستار مشارکت و سرمایهگذاری مردم در بورس شدند. و زمانی که فریب انجام شد، همان سیستم در شکل نماینده، نامزد انتخابات، وزیر، وعدهٔ حل مشکل بورس دادند. خود سیستم، نیاز به فریب بورس و غارت مردم داشت، خود سیستم، مشکل رو ایجاد کرد، و خود سیستم، وعدهٔ حل مشکل رو داد. دوباره این چند خط رو از اول بخوانید. چه چیزی از این روند مضحکتر و فریبکارانهتر است؟ چطور باید از سیستمی که خودش باعث ایجاد مشکلات است، توقع رفع مشکل داشت؟ البته مشکلی که از نظر اونها مشکل نبوده بلکه راهحلی برای بقاست. این همون درسیه که جامعهٔ ایران باید خیلی وقت پیش یاد میگرفت، اما نگرفت. اما نمیگیره. اما لازمه که همه یاد بگیرند. مشکل شما، مشکل اونها نیست. راهحل شما، راهحل اونها نیست. راهحل اونها، مشکل شماست. مالیات و زدن جیب مردم، راهحل اونها و مشکل شماست. بستن اینترنت راهحل اونها و مشکل شماست. میبینید که بین مشکل شما و راهحل اونها، هیچچیز مشترکی وجود نداره. این وضعیت سیستمیست که روی ریل «همهچیز در راستای سرکوب» چیده شده. وقتی همهچیز روی این ریل قرار میگیره، یعنی خیلی وقته «مردم» حذف شدهاند. معلمی؟ پرستاری؟ بازنشسته؟ کارگر؟ دانشجو؟ جواب همه یکسانه، سرکوب. بازگشت از این ریل، برای حکومت هزینهٔ بالایی خواهد داشت. تنها زمانی تغییر ریل خواهد داد که پای بزرگترین فریب در تمام طول عمرش، در میان باشه، یعنی تضمین آینده.
برای چنین حکومتی، چیزی زیباتر از این نیست که عدهای دنبال تحلیل سیرک انتخاباتش در ۱۴۰۳ باشند. یا چیزی زیباتر از این نیست که هنوز منتظر رفع مشکل از طرف اونها باشند. اما این خصوصیت یک جامعهٔ بلاتکلیفه، و چیز تازهای نیست. مدتهاست که دیگه هیچچیزی، چیز تازهای نیست. اما برای جامعهٔ بلاتکلیف، هنوز خیلی چیزها رو میشه رنگ زد تا تازه به نظر بیاد.