در این #تصویر شاهکار، یک کشتی در حال غرق شدن، یک کتاب که بخشی از آن بیرون از آب است، و چند نفر که روی (حلقه نجات) نشسته و کتاب میخوانند، دیده میشود.
کشتی در حال غرق شدن(تایتانیک) است. تایتانیک توسط برخورد با (کوه یخ) غرق شده بود. ۹۰ درصد از هر «کوه یخ» زیر آب قرار دارد و دیده نمیشود. کتابی که در تصویر بیشترش زیر آب است،(نظریهٔ کوه یخ از فروید) است. این نظریه ذهن را به سه بخش تقسیم کرده است(هشیار، نیمه هشیار، ناهشیار). قسمت بالای کتاب، بیرون از آب، همان بخش «هشیار» است.
در تصویر، مسافران کشتی غرق شدهاند چون فقط نوک کوه یخ(کتاب) را دیده بودند، و اندک مسافرانی که روی «حلقهٔ نجات» هستند و کتاب میخوانند، آنهایی بودند که سراغ تمام کوه یخ (کتاب) رفتهاند.
تصویر چند موضوع را مطرح کرده است:
۱- خیلی بیشتر از نوک کوه یخ وجود دارد که اکثریت همیشه آن را نادیده گرفتهاند. ۲- اکثریت دنبال فهم بیشتر نمیروند و به اندازهٔ همان نوک کتاب، حس میکنند همهچیز را میدانند. ۳- برداشت ما از همهچیز سطحی است. تصویر با استفاده از «تایتانیک» میگوید: ما هرگز یاد نمیگیریم و تاریخ دوباره تکرار میشود(دوباره غرق میشویم)