Get Mystery Box with random crypto!

انجمن مدیران - رهیافت مدیریت

Logo saluran telegram managersclub — انجمن مدیران - رهیافت مدیریت
Topik dari saluran:
Harvard
Alamat saluran: @managersclub
Kategori: Bisnis
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan: 120.94K
Deskripsi dari saluran

⭐️ The Greatest Management and Leadership Community in Iran
🌍 بزرگترین و پر مخاطب‌ ترین کانال مدیریتی ایران
💎 Under the Supervision of Dr. Ashrafi
®egistered in San Marino
Instagram.com/managersclub_persian
Managersclub.net
ارتباطات
@So_pezeshkian

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


Pesan-pesan terbaru 5

2024-04-19 10:17:18 نکات کلیدی برای نامگذاری یک محصول جدید

#Harvard_business_review

انتخاب یک نام مناسب برای محصول جدید شما یک تصمیم حیاتی است. نام محصول نه تنها باید به یاد ماندنی و متمایز باشد، بلکه باید ماهیت و ارزش محصول شما را به درستی به مخاطبان القا کند. در این مقاله، به بررسی مراحل و نکات کلیدی برای نامگذاری موفق محصول جدید می‌پردازیم:

مخاطب خود را بشناسید
اولین قدم، درک عمیق از مخاطب هدف شماست. چه کسانی مشتریان بالقوه محصول شما هستند؟ نیازها، خواسته ها و عادات خرید آنها چیست؟ با در نظر گرفتن این عوامل، می توانید نامی انتخاب کنید که با آنها ارتباط برقرار کند و توجهشان را جلب نماید. برای مثال، اگر محصول شما برای ورزشکاران حرفه ای طراحی شده است، نامی با ابهت و قدرت را در نظر بگیرید. در مقابل، محصولی برای کودکان نیازمند نامی بامزه و دوست داشتنی است.

طوفان فکری کنید
این مرحله خلاقانه است که در آن لیستی از کلمات کلیدی مرتبط با محصول، مزایا و ویژگی های منحصر به فرد آن تهیه می کنید. از همکاران خود دعوت کنید تا در این فرآیند مشارکت فعال داشته باشند و ایده های خود را ارائه دهند. با ترکیب کلمات کلیدی، استفاده از قافیه و بازی با کلمات، می توانید به گزینه های جالب و به یاد ماندنی برسید.

مختصر، واضح و به یاد ماندنی
نام محصول شما باید به سادگی قابل تلفظ و املای آن آسان باشد. طول مناسب برای یک نام تجاری معمولا بین دو تا سه کلمه است. هر چه کوتاه تر و خوش آواتر باشد، به خاطر سپردن آن برای مشتریان راحت تر خواهد بود. از اختصارات یا کلمات ناآشنا دوری کنید، زیرا ممکن است مخاطب را سردرگم کند.

منحصربفرد باشید
نام محصول شما باید در بازار متمایز باشد و از سایر برندها قابل تفکیک باشد. وب سایت اداره مالکیت فکری را برای بررسی در دسترس بودن نام انتخابی خود و ثبت علامت تجاری آن، فراموش نکنید. تکراری بودن نام، نه تنها باعث سردرگمی مشتریان می شود بلکه از نظر قانونی نیز مشکل ساز خواهد بود.

احساس را منتقل کند
نام محصول فراتر از صرفا یک کلمه است. این نام باید تصویری را در ذهن مشتریان بالقوه ایجاد کند که با ماهیت محصول شما همخوانی داشته باشد. برای مثال، نامی با طنین ورزشی، حس قدرت و تحرک را القا می کند. در مقابل، نامی با حروف نرم و روان، حس آرامش و لطافت را منتقل می کند.

آزمایش و ارزیابی
پس از نهایی کردن چند گزینه نهایی، آنها را با گروهی از مشتریان بالقوه آزمایش کنید. بازخورد آنها در انتخاب نهایی بسیار حائز اهمیت است. با مطرح کردن نام ها و مشاهده واکنش ها، می توانید بهترین گزینه ای که احساسات و تصورات درستی را منتقل می کند، انتخاب نمایید.

نکات تکمیلی
استفاده از اعداد، نمادها و علائم نگارش (مثل نقطه، خط تیره و غیره) را به حداقل برسانید، زیرا این موارد خواندن و به خاطر سپردن نام را برای مخاطبان بین المللی یا کم‌هوش دشوار می کند.
قبل از نهایی کردن نام، بررسی کنید که آیا نام انتخابی شما در زبان های دیگر معنای ناخوشایندی یا توهین آمیزی نداشته باشد. یک جستجوی ساده در اینترنت می تواند از بروز مشکلات بعدی جلوگیری کند.

با پیروی از این مراحل و نکات، می توانید نامی قدرتمند و موثر برای محصول جدید خود انتخاب کنید که به موفقیت آن در بازار کمک شایانی کند. به یاد داشته باشید، نام محصول شما هویت آن در بازار است، پس انتخاب درستی داشته باشید!

انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
24.4K viewsedited  07:17
Buka / Bagaimana
2024-04-18 22:59:50
تلفیق سنت و مدرنیته!


انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
29.6K views19:59
Buka / Bagaimana
2024-04-18 16:12:11 چگونه برند را به یک شخصیت واقعی مرتبط کنیم

جیم بلیت در کتاب «۱۰۰ ایده بزرگ بازاریابی» می‌نویسد: هر برندی، مثل هر انسانی، شخصیت خاص خودش را دارد. به همین دلیل، هر کسی می‌تواند بگوید برند محبوبش چه شخصیتی دارد. از این‌رو، وقتی برندمان شخصیتی نزدیک به شخصیت مشتریان هدفش داشته باشد، آنها را راحت‌تر جذب می‌کند.

یکی از بهترین راه‌ها برای شخصیت‌بخشی به یک برند، مرتبط کردن آن با یک شخصیت واقعی است. این کار، تاریخچه‌ای طولانی دارد. برای مثال، شخصیت برند رستوران‌های زنجیره‌ای KFC به شخصیت موسس آن، یعنی سرهنگ سندرز، مرتبط شده است.

یا به عنوان مثالی دیگر، شرکت شکلات‌سازی تِریز نزدیک به ۸۰ سال قدمت دارد. محصول اصلی این شرکت، شکلات‌های توپی شکل با مغزی پرتقال است.

این شکلات از دیرباز بیشتر برای ایام کریسمس خریداری می‌شود. به همین دلیل، عمدۀ برنامه‌های تبلیغاتی و پروموشن این محصول در ایام کریسمس انجام می‌شود و در این ایام، میلیون‌ها بچه یک بسته شکلات توپی شکل پرتقالی هدیه می‌گیرند.

شرکت تِریز در تحقیقاتش متوجه شد که می‌تواند مصرف این نوع شکلات را به سراسر سال گسترش بدهد، اگر بتواند این محصول را بهتر معرفی کند. به همین دلیل، آژانس تبلیغاتی شرکت برای این منظور، پروژه‌ای را شروع کرد و ابتدا سراغ شخصیت برند تِریز رفت.

آنها در تبلیغات‌شان متوجه شدند که شخصیت تِریز با ایام خوش و پر از شادی کریسمس مرتبط شده است و هر کسی وقتی نام تِریز را می‌شنود، یاد خاطرات خوب کریسمس می‌افتد.

بر اساس تحقیقات صورت گرفته، شرکت تصمیم گرفت برندش را با داون فرنچ، یکی از مشهورترین کمدین‌های انگلیسی مرتبط کند و او را در حال مصرف شکلات‌های تِریز در موقعیت‌ها و روزهای مختلف سال نشان بدهد..

این کمپین به شدت موفق شد به گونه‌ای که شرکت توانست فروش خود در طول سال را به اندازه فروش خود در طول ایام کریسمس افزایش بدهد.

[مارکتینگ آز]
انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
29.7K viewsedited  13:12
Buka / Bagaimana
2024-04-17 13:28:01 واقعیت‌های تلخ مدیریت!

#Business_insider

مدیریت به‌شدت بر اساس سیاست است، با صراحت محض و سادگی کار پیش نمی رود. سیاست ورز خوبی باش.

هرچه موفق‌تر شوی بیشتر نامحبوب می‌شوی و دوستان کمتری داری. قرار نیست همه را خشنود کنی.

برای دیگران آنقدر که خودت فکر می‌کنی جالب و جذاب نیستی؛ به جای خودت روی آنها تمرکز کن.

کسی که هیچ ترسی نداشته باشد به دنیا نیامده است. همه می‌ترسند؛ این را بدان و با آنها روبه رو شو.

همیشه زیر نظر هستی؛ مواظب هر لحظه‌ات باش. اوقاتت را با آدم‌های محدودی تقسیم کن.

انرژی ات محدود است؛ آن را به صورت بهینه استفاده کن و مواظب هدر رفتنش باش.

قرار نیست منم منم کنی و مستقیم همه اعتبار را برای خودت جمع کنی؛ به دیگران و کارکنان اعتبار بده و در سایه، غیرمستقیم خودت را تبلیغ کن؛ این روش هوشمندانه تری است! کاری کن دیگران از تو بگویند.

از این و آن ناله نکن، غرغرهایت را برای همان حلقه کوچک دوستانت نگه دار.

از مسئولیت روزمره باید فراتر بروی، تو در یک سیستم کار نمی‌کنی، باید سیستمِ خودت را بسازی. شرح وظیفه‌ات را خودت می‌نویسی نه بقیه!

شبکه‌سازی و رابطه ایجاد کردن را به خوبی بیاموز. سعی کن از هر ارتباط کوچکی برای پیشبرد اهداف حرفه ای استفاده کنی؛ هر لحظه زندگی‌ات جنگ است!

زندگی تو فقط کار نیست؛ اوقات شخصی ات و خلوتت را از دست نده!

[آموزه های سازمانی]
انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
29.3K viewsedited  10:28
Buka / Bagaimana
2024-04-16 13:59:15
سرگذشت سرمایه‌گذاران نامدار؛ آلن گرین اسپن، مردی که آمریکا را ورشکسته کرد

آلن گرین اسپن در سال ۱۹۲۶ در یک خانواده مرفه متولد شد. پدرش هرمان یک معامله‌گر بورس در دهه پرهیاهوی ۲۰ میلادی بود. تا اینکه ۳ سال بعد از تولد آلن گرین اسپن بازار سهام فرو می‌ریزد و رکود بزرگ رخ می‌دهد. هرمان که همه چیز را در بازار سهام از دست داده بود، همسر و فرزندش را ترک می‌کند. سال‌ها بعد این فرزند که جای خالی پدر را همیشه در زندگی‌اش حس می‌کرد، رییس فدرال رزرو آمریکا می‌شود و سرنوشت بزرگترین اقتصاد جهان را به دست می‌گیرد. داستان زندگی پر ماجرای او را در این ویدئو مشاهده خواهید کرد.

[فردای‌اقتصاد]
انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
28.3K views10:59
Buka / Bagaimana
2024-04-16 11:09:48 دام اینشتلونگ در تصمیم‌گیری

پژوهشگران یک آزمایش را با شطرنج بازان ترتیب دادند. در این آزمایش، آگاهانه شطرنج بازان در موقعیتی از بازی قرار گرفتند که معروف است به زنجیره کیش و مات پنج مرحله ای. البته در آن موقعیت، شطرنج بازان گزینه دیگری برای بردن داشتند که کمتر معروف بود اما در سه مرحله به مات منجر می شد. بیشتر شطرنج بازان، رشته آشناتر پنج مرحله ای را انتخاب کردند. بعد از مصاحبه ای که بلافاصله بعد از بازی صورت گرفت، مشخص نشد که چرا شطرنج بازان از گزینه ساده تر، صرف نظر کردند.

پژوهشگران تصمیم گرفتند که این بار حرکت چشم های بازیگران را با یک دوربین مادون قرمز دنبال کنند. یک نکته جالب کشف شد: نگاه خیره بازیگران از خانه هایی که به عنوان رشته پنج مرحله ای تشخیص داده بودند، تکان نخورد حتی با وجود اینکه به آنها یادآوری شد که گزینه های بهتری هم وجود دارد. اما شطرنج بازان نسبت به گزینه ساده تر، کور شده بودند.

روانشناسان از دهه ۱۹۴۰ این پدیده را اثر اینشتلونگ (Einstellung effect) نامیده اند و با آن آشنا هستند. بر طبق این اثر، مغز ما برای راه حل های آشنا و قابل اطمینان، ارجحیت قائل است تا گزینه های ناآشنا. آزمایش های متعدد در حوزه های مختلف نیز انجام داده اند تا این نظریه را در حوزه های مختلف بیازمایند.

آنچه که اثر اینشتلونگ را دشوار می کند این است که اکثر مردم اصلا با این پدیده آشنا نیستند. ما معتقدیم که با ذهنی باز به مسائل نگاه می کنیم. اما مغز ما به صورت ناخودآگاه، توجه ما را به دانش و تجربه قبلی ما سوق می دهد. هر اطلاعاتی که با راه حل ها یا تئوری هایی که ما به آن ها عادت داریم، تطابق نداشته باشد، کنار گذاشته می شود. این منجر به این می شود که پزشکان، تشخیص های نادرست بدهند و قاضی ها، حکم هایی بدهند که در راستای حکم های قبلی باشد و ...

همه ما مستعد افتادن در این دام و متعاقب آن، اتخاذ تصمیم های نادرست در عرصه های مختلف کار و زندگی هستیم. یکی از راههای رهایی از این عارضه، اندیشیدن مستمر به این سئوال است که: "آیا روش بهتر و متفاوت تری برای انجام این کار وجود دارد؟" تفکر متفاوت، خارج از چارچوب و فراتر از الگوهای رایج می تواند راهگشا باشد. شجاعت در به چالش کشیدن روش های رایج و زیرسئوال بردن آنها، مقدمه رهایی از دام اینشتلونگ در تصمیم گیری است.

[گاهنامه مدیر]
انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
34.7K views08:09
Buka / Bagaimana
2024-04-15 14:25:48 رئیس جدید، چالش جدید!

#Harvard_business_review

سال‌ها در یک شرکت کار کرده‏‌اید و همیشه عاشق شغل‏‌تان بوده‏‌اید، اما همه چیز با ورود رئیس جدید تغییر می‌کند. دلخوری و کلافگی از اینکه باید یک بار دیگر خود را ثابت کنید، قابل درک است؛ اما بسیار مهم است که از خشم و رنجش خود عبور کنید.

کانی نونن هدلی، روان‌شناس سازمانی و استاد دانشکده کسب و کار دانشگاه بوستون می‌‌گوید: «احتمالا این تغییر آن چیزی نباشد که دلتان بخواهد با آن مواجه شوید. اما برای موفقیت در شرایط جدید، باید خود را وفق دهید. اولین گام بازنگری در افکارتان است. سعی کنید به این موقعیت به چشم فرصتی برای یادگیری نگاه کنید. یادتان باشد که یک رئیس جدید اساسا به این معنی است که شما یک شغل کاملا جدید دارید.»

پس حالا که به نظر می‌رسد رئیس جدیدتان همه‌‌چیز را سخت‌‌تر می‌کند، چگونه به مسیر خود بازگردید و حس موفقیتتان را به دست آورید؟

مثبت فکر کنید. طبیعی است که دلتان برای رئیس قدیمی و روش کار او تنگ شود. اما واقعیت این است که تغییر در کار اجتناب‌‌ناپذیر است. به خودتان یادآوری کنید: «من شغلم را دوست دارم و دوباره آن را دوست خواهم داشت. فقط باید از این‌ گذار موقت عبور کنم.» درهای قلبتان را هم باز نگه ‌‌دارید؛ ممکن است با گذشت زمان متوجه شوید که مدیر جدید را دوست دارید!

کمی همدلی داشته باشید. گاهی اوقات روسای جدید بیش ‌‌از حد کنترل‌گرند و با همه‌‌چیز کار دارند یا تغییرات غیرضروری ایجاد می‌کنند که خود را برجسته کنند. قابل‌‌ درک است که این رفتار برای کارمندان باسابقه آزاردهنده باشد. اما به او زمان دهید تا با نقش خود سازگاری پیدا کند. این فرد به دلیلی برای این کار انتخاب ‌‌شده است. وقتی به درک بهتری از اهداف سازمان و دلایل انتخاب مدیر جدید برسید، راحت‌‌تر می‌توانید راه‌‌هایی برای همکاری پیدا کنید.

یافتن راهی برای همکاری خوب با رئیس جدید نیازمند مهارت تیزبینی و پژوهش است. تلاش کنید اولویت‌‌ها و ترجیحات رئیس جدید خود را درک کنید و در مورد انتظارات مربوط به تصمیم‌گیری با او صحبت کنید. این به شما کمک می‌کند تا هم‌‌صدا و همسو شوید.

رویکرد همراه و سازنده‌‌ای داشته باشید. برخی افراد با آمدن رئیس جدید، حالتی تدافعی به خود می‌‌گیرند و در برابر تغییر مقاومت می‌کنند. دسته دیگر ممکن است بیش‌‌ازحد چاپلوس و متملق شوند. حد وسط را در پیش بگیرید؛ یعنی در عین اینکه از رئیس خود حمایت می‌‌کنید، بازخورد صادقانه‌‌ای ارائه دهید.
همچنین در برابر میل به غیبت در مورد رئیس جدید هم مقاومت کنید. تلاش‌‌های رئیس را تخریب نکنید. به‌‌جای آن سعی کنید متحد او باشید. یادتان باشد که اگر افراد بیشتری از رئیس حمایت کنند، به ‌‌احتمال ‌‌زیاد عملکرد او بهتر خواهد شد.

در کار خود بدرخشید. قابل‌‌درک است که از اینکه مجبورید دوباره خود را به رئیس جدید ثابت کنید، عصبانی باشید، اما به خاطر داشته باشید که رئیس جدید شما باید شما را بشناسد و ببیند چه توانمندی‌‌هایی دارید. سعی کنید در برجسته‌‌ترین پروژه‌‌ای که می‌تواند رئیستان را برجسته کند، بدرخشید. شما باید کمی بیشتر از حد معمول کار کنید تا فرد قابل ‌‌اعتمادی دیده شوید.

اگر رئیس جدیدتان به حدی شغل شما را غیرقابل تحمل کرده که به فکر استعفا افتاده‌‌اید، از خودتان بپرسید آیا شرکت، مزایا، همکاران و ماهیت اصلی کارتان را دوست دارید؟ اگر پاسخ بیشتر این موارد مثبت است، احتمالا ارزشش را داشته باشد که بمانید و راهی برای کنار آمدن با شرایط تازه پیدا کنید.
عجله نکنید. تا وقتی رئیستان روان پریش نیست، شش ماه به او فرصت دهید. ممکن است اولش بی‌‌کفایت به نظر برسد، اما در حال یادگیری است. با این حال اگر مدتی صبر کردید و دیدید رئیس‌‌تان همچنان رضایت شغلی شما را کاهش می‌دهد، به دنبال فرصت‌‌هایی درون یا بیرون سازمان باشید. اگر گزینه‌‌ بهتری پیدا شد، می‌توانید آنجا را ترک کنید.

[آموزه های سازمانی]
انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
36.3K views11:25
Buka / Bagaimana
2024-04-14 13:52:27 رهبری در دوران آشفتگی و عدم قطعیت

تیموتی کلارک
در دنیای متغیر و پرمخاطره معاصر، کارمندان به رهبرانی نیاز دارند که باثبات و الهام‌بخشند. رهبران موفق، سازمان را با اطمینان در میان تلاطم هدایت می کنند و به کارمندان خود احساس امنیت و هدفمندی می‌دهند و غالبا این چهار رویه را دنبال می‌کنند:

ایجاد چشم انداز
نقش رهبر ترسیم تصویری از آینده است که کارمندان را برای رسیدن به آن ترغیب کند. در زمان عدم قطعیت، القای چشم انداز به کارمندان انگیزه ای فراتر از بقا می دهد و باعث می شود احساس کنند بخشی از چیزی بزرگتر هستند.

شفافیت و صداقت
رهبران باید با کارمندان خود صادق و روراست باشند، حتی در زمان اخبار بد. به اشتراک گذاشتن اطلاعات به طور منظم و پاسخگویی به سوالات، اعتماد را در سازمان ایجاد می کند.

حمایت و درک
دوران عدم قطعیت می تواند استرس زا باشد. رهبران باید از کارمندان خود حمایت کنند و شرایط کاری را برای تمرکز بر وظایفشان تسهیل نمایند. درک دغدغه های کارکنان و ارائه پشتیبانی عاطفی نیز حائز اهمیت است.

فرصت برای رشد
حتی در دوران عدم قطعیت، فرصت هایی برای یادگیری و رشد وجود دارد. رهبران باید به کارمندان خود فرصت دهند تا مهارت های جدید بیاموزند و نقش های خود را توسعه دهند.

با تمرکز بر این نیازهای کلیدی، رهبران می توانند به کارمندان خود در مواجهه با عدم قطعیت کمک کنند و اطمینان حاصل نمایند که سازمان همچنان قوی و موفق باقی می ماند.
منبع

انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
28.1K views10:52
Buka / Bagaimana
2024-04-13 12:30:32 مدیران محترم! به آینه نگاه کنید...

رابرت ساتن
برخی مدیران که تعدادشان هم زیاد است، فکر می‌کنند داشتن رفتار بد با دیگران مسیری به سوی موفقیت شخصی است. بسیاری از کارشناسان هم این مدیران را تحسین می‌کنند.
مدیران قلدر به افراد و سازمان‌ها آسیب می‌زنند. تحقیقات مختلف نشان می‌دهد افرادی که با بی‌ادبی، توهین و تحقیر مواجه می‌شوند، عملکردشان تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد؛ از جمله مهارت‌های تصمیم‌گیری، بهره‌وری، خلاقیت و تمایل به سختکوشی و کمک به همکاران.

هرچقدر جایگاه شما در سازمان بالاتر رود، ریسک بی‌احساس بودن نسبت به دیگران افزایش می‌یابد. تحقیقات زیادی نشان می‌دهند قدرتمند بودن و احساس قدرت داشتن باعث می‌شود افراد بیشتر بر خواسته‌های خودشان متمرکز شوند و نسبت به نیازها و احساسات دیگران بی‌توجه باشند.

انسان‌ میل شدیدی به انکار و فریب دارد. اغلب ما اطلاعی در مورد نقص‌های خودمان نداریم و حتی وقتی به کمبودها اعتراف می‌کنیم، شدت و اثرات منفی آن را دست‌کم می‌گیریم.
دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل، معتقد است مشکل اعتمادبه‌نفس بیش از حد، مخرب‌ترین سوگیری بشر است. در این حالت، افراد دوست دارند تصویری تحریف شده و بیش از حد مثبت از خود به نمایش بگذارند و اطلاعات منفی در مورد خودشان را انکار کنند. بیشتر ما اگر می‌خواهیم بدانیم چه زمانی به افراد آسیب‌زننده تبدیل می‌شویم، باید بر جانبداری‌های‌مان غلبه کنیم. 

اوضاع زمانی بدتر می‌شود که مدیران نخواهند واقعیت را بشنوند. اگر سعی کنید واقعیت را بشنوید، ریسک داشتن رفتار بد با دیگران را کم می‌کنید.
هرقدر شکاف بین دیدی که نسبت به خودمان داریم و دیدی که دیگران نسبت به ما دارند بیشتر شود، روابط بدتر خواهد شد. بنابراین پذیرفتن اینکه نظر دیگران نسبت به ما چیست، دستاورد خوبی محسوب می‌شود.

به هر حال، برای اینکه به چنین دستاوردی برسید، به افرادی نیاز دارید که شما را بشناسند و واقعیت را از شما پنهان نکنند؛ افرادی که هر بازخوردی را از آنها بپذیرید. اگر موضوع بدی را در موردتان می‌گویند، تشکر کنید و جبهه نگیرید.

[آموزه های سازمانی]
انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
33.1K views09:30
Buka / Bagaimana
2024-04-13 10:29:28
زندگی پرماجرای پیتر لینچ، مردی که وال‌استریت را شکست داد

وقتی پیتر لینچ ده ساله شد، پدرش بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت. این یک تراژدی واقعی بود چون در آنموقع پدر لینچ به عنوان یک حسابدار پول خوبی در می‌آورد و آن‌ها سبک زندگی خیلی خوبی داشتند و مادر لینچ مجبور نبود کار کند. حالا اما او مجبور بود دوباره سر کار برگردد و همزمان دو شغل داشته باشد. پیتر لینچ کوچک برای اینکه بتواند از مادرش حمایت کند، باید زود بزرگ می‌شد و کار کردن را شروع می‌کرد. داستان پر ماجرای این شروع تا تبدیل شدن به غولی که وال‌استریت را شکست داد، در این ویدئو روایت شده است.

انجمن مدیران، بزرگترین تشکل مدیریت در ایران  @Managersclub
41.4K views07:29
Buka / Bagaimana