Get Mystery Box with random crypto!

یف داری . گفتم پاشو بکن پات ببینم شلوار جین اصن میره پات با او | داستان

یف داری . گفتم پاشو بکن پات ببینم شلوار جین اصن میره پات با اون کون گنده ت؟ گفت بد جور بی شرفی و خندید . گفتم بپوش ببینم . گفت برم اتاق بپوشم بیام ببین . رفت و شلوار و پیراهن جین را پوشید و برگشت گفت چطوره؟‌ بهم میاد ؟ گفتم جووون کوس بودی کوس تر شدی . گفت بی شرف خجالت نمیکشی؟ گفتم تو مگه خجالت میکشی و خندیدیم . گفتم پس بقیش را پرو کن ببینم . گفت چیو؟ حتما دیلدو و ویبراتور هم آورده بودی میخواستی جلوت امتحان کنم و خوب شد نشده بیاری و خندیدیم . گفتم شورتک جین را بپوش ببینم . گفت نه اون جلوی تو خوبیت نداره .همینجور که ایستاده بود رفتم جلو و دست انداختم به دکمه شلوارشو باز کردم و‌ گفتم شورتک را بپوش ببینم . گفت زشته جلوی تو . گناهه . گفتم زود باش ببینم . گفت بی حیایی خیلی ولی انگار خودش هم منتظر بود من بگم اینکار را بکنه و نشست روی کاناپه و شلوار جین را در آورد و گفت چشماتو درویش کن و یه شورت معمولی خونگی سفید پاش بود که قشنگ مشخص بود یه کوس قلمبه توش هست . شورتک جین را با زحمت پوشید و رون های گنده ش و لبه های کونش از پاچه شورتک بیرون بود و تنگ بود حسابی ولی بهش میومد . گفت دیدی؟ خوبه؟ گفتم بچرخ ببینم . یه دور هم زد و بی اختیار زدم روی کون گنده ش و گفتم عجب چیزیه هر روز بزرگتر میشه . گفت بی ادب نشو دوباره . بهش گفتم حالا ست ها را هم تست کن ببینیم خوبن . گفت عمرا اگه جلوت ست بپوشم . یکی ش را برداشتم از لبه میز و باز کردم و گفتم بپوش نترس نمیخوام که بخورمت . گفت نه . منم باز دست به شورتک‌ شدم و دکمه شورتک را با زور باز کردم و اون فقط میگفت زشته و عیبه و گناهه و کسی بفهمه چی میگه و… ولی من باید می دیدم لخت عمه را چون توی خرید ست ها پیش خودم یه فکرایی کرده بودم . عمه فریبا واستاده بود و من دکمه ها پیراهن جین زنونه را هم باز کردم و سینه هاش را که بزرگ و خوش فرم بودن دیدم و گفتم جووون چه ممه هایی که گفت خاک بر سر ندید بدیدت و خندید و تا خواست پیراهن را در بیاره کامل و دوتا دستش درگیر در آوردن پیرهن بود شورتک که دکمه ش را باز کرده بودم با شورت سفید زیرش بدون حرف و مقدمه و اجازه دادم پایین و تا زانو کشوندم پایین که یدفه جیغ کوچیکی زد و خم شد که من نبینم مثلا کوسش را و گفت بی حیا ول کن . وقتی خم شد کون سفید و بی مو و تمیزش را دیدم و گفتم شوهرت چند بار میکنه در هفته؟ گفت چشمت کور بی شعور گفتم‌ هر شب نکنه بهش میدی؟ گفت فضولیش بهت نیومده . گفتم ست را بزار خودم تن تو کنم و ببینم . گفت تو زده بالا انگار و دست خودت نیست؟ گفتم نه اینکه از تو نزده بالا؟ گفت من دیشب کارمو کردم و صبح هم حمومش را رفتم تویی که زده بالا . گفتم جووون و خندیدیم . با اصرار و هر زحمتی بود شورت و شورتک را هم از پاش در آوردم و نشست روی مبل و پاهاش را روی هم گذاشت و خم شده بود که کمتر دیده بشه سینه و کوسش . بهش گفتم چه سفید و بی مویی ؟ گفت بی شرف لیزر کردم خب . ست را در آوردم از توی پک و بسته بندی که بهش بپوشونم . گفت بزار خودم بپوشم . گفتم نه دوست دارم من تن تو کنم . گفت عجب غلطی کردم بهت گفتم . گفتم نه اتفاقا خوب کاری کردی . همونجور که نشسته بود روی کاناپه و خم شده بود و پاهاش را روی هم فشار میداد نشستم تا شورت را بکنم پاش . اما نمیزاشت و میگفت بزار خودم پام میکنم . دوتا مچ پای کلفتش را یواش گرفتم و از هم باز کردم همینجور که کف پاهاش روی زمین بودن و خواهش کردم بیاد جلوتر و اومد لبه کاناپه و شورت را که خواستم پاش کنم و پاها را بالاتر گرفت کوس سفید بی مویی دیدم که خیس و قلمبه است و ازش ترشحات لای