Get Mystery Box with random crypto!

رون پاها و چاک کوس مالیده شده و غیر ارادی با دوتا دستام پاهاش | داستان

رون پاها و چاک کوس مالیده شده و غیر ارادی با دوتا دستام پاهاش را دادم بالاتر و از هم بازترشون کردم جوری که دیگه کمر عمه رسید به تکیه گاه و گفت دیدیش دیگه ؟ کافیه ول کن حالا بزار بپوشم . ولی دیگه خودمم نمی فهمیدم حالم را . نه که نکرده و ندیده باشم ولی کوس به اون همه چیز تمومی ندیده بودم و سرم را بردم لای پاش و رون ها را بوسیدم و عمه گفت دیدی کار خودتا کردی و ساکت شد . منم چندتا بوس از دور کوس تمیز و سفیدش کردم و افتادم به لیس زدن کوسش و اونم انگار خیلی وقت بود کسی براش نخورده بود بدون هیچ حرفی سعی میکرد خودشو جوری قرار بده که بهتر بشه لیسش بزنم و پاهاش را هم بالاتر میگرفت و با یه دستش سعی میکرد کلیتوریسش را به سمت ناف بکشه که بیشتر قابل لیس خوردن باشه و منم هر کار بلد بودم میکردم تا لذت بیشتری ببره و شروع کرد به چرخش کپل و کمر و راهنمایی من که کجاشو بیشتر بخورم . ده دقیقه ای لیسش زدم و کونش را هم باهاش ور رفتم و انگشت کردم . بعدش پا شدم و شلوارم را درآوردم و بدون اینکه فرصتی بدم بهش کیرمو همونجا روی کاناپه فرو کردم توی کوس گنده و گشادش و خم شدم سینه هاشم خوردم و اونم چشاش را بسته بود و فقط ناله میکرد و لذت میبرد . گفتم چطور ارضات کنم ؟ گفت باز بخوریش من ارضا میشم . دوباره نشستم و پاهاش را دادم بالا و سر کردم لای روناش و خوردم هر جور که گفت تا شروع کرد به التماس و خواهش و یواش یواش نه نه تو را خدا آروم وای الان جیش میکنم و… تا لرزید و ارضا شد . جوری ارضا شد که من حس کردم اصلا از حال رفت . پا شدم و بهش گفتم خم بشه و به شکم بخوابه و یه متکا راحتی ها که روی مبل بود برداشتم گذاشتم زیر شکمش و حالتی مثل داگ استایل افتادم روی کوس و کونش و سینه هاشو از زیر چنگ کردم و تا دسته فرو کردم و اونم ناله میکرد و خواهش کرد زود بیارم آبم را و مبادا توش بریزم و منم روی دلش رفتار کردم و آبم را ریختم روی گودی کمر و کون سفید و بزرگش و پاک کردیم و لباس پوشیدیم . بعد اون روز دو سه روز باهام سرسنگین بود تا باز خودش بهم گفت که باهام یه کاری داره و فرصت بشه خواهم نوشت چی شد . نویسنده رضا
نوشته: رضا
#پایان