Get Mystery Box with random crypto!

روزنومه چی(مصطفی داننده)

Logo saluran telegram mostafadanandeh — روزنومه چی(مصطفی داننده) ر
Logo saluran telegram mostafadanandeh — روزنومه چی(مصطفی داننده)
Alamat saluran: @mostafadanandeh
Kategori: Agama
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan: 2.44K

Ratings & Reviews

5.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


Pesan-pesan terbaru 9

2022-10-07 07:12:33 آقای حداد! دو قطبی را چه کسی ساخت؟


مصطفی داننده

غلامعلی حداد عادل رییس مجلس هفتم شورای اسلامی و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع استادان دانشگاه تهران که به واسطه بررسی اعتراضات اخیر کشور دور هم جمع شده بودند گفت:«متاسفانه جامعه ما به سرعت به سمت دوقطبی شدن پیش می‌رود، این درحالیست که در جامعه با طیفی از سلیقه‌ها روبرو هستیم که در عین حال که باید این طیف را به سمت معنویت و اسلامیت سوق دهیم، ولی نباید واقعیتش را انکار کنیم.»

جناب حداد راست می‌گوید،‌ جامعه ایران به شدت دوقطبی و یا حتی چند قطبی شده‌ است و هر دو طرف ساز خود را می‌زنند. اما بهتر است سیاستمدار متبحر در ادبیات به دلیل وقوع این دو قطبی هم اشاره می‌کرد.

دو قطبی؛ قارچ نیست که پس از باران خود به خود رشد کند و حتما دلایل مشخصی دارد.

چندین سال است که جامعه به دو بخش خودی و غیر خودی و حالا که به صورت جدی تبدیل به دو قطبی انقلابی و غیرانقلابی شده است. همان روز که این تقسیم بندی‌ها انجام می‌شد باید فکر امروز را می‌کردید.

وقتی همه امکانات را به سمت خودی‌ها هل می‌دادید باید به این شکاف بزرگ ایجاد شده فکر می‌کردید.

اجازه بدهید در حوزه‌های مختلف این تقسیم بندی و تبعیض‌ها را با هم مرور کنیم.

اجازه بدهید از همین صداوسیما شروع کنیم. سال‌هاست رسانه‌ای که باید ملی باشد در اختیار جریانی خاص است. هرچه میل این جریان باشد در تلویزیون پخش می‌شود و هرکه مثل آنها نباشد، با در خروجی روبرو می‌شود و یک خط قرمز بزرگ روی نام آنها کشیده می‌شود.

یکی از قطب‌هایی که حداد عادل به آن اشاره می‌کند، در تمام دوران‌ها حق داشته در خیابان، نماز جمعه، با کف و بی‌کفن حرف خود را بزند. هیچ کس هم به تجمعات آنها نمی‌گوید، غیر قانونی! اما طرف مقابل اجازه کوچک‌ترین تجمع را ندارد.

نکته جالب اینجاست که جریان انقلابی در همین روزها که شبکه چهار تلویزیون از برخی از چهره‌های ممنوع استفاده کرد، صدایش را بلند کرد که چرا به اینها تریبون داده‌اید که حرف بزنند.

به طور مثال سید کاظم موسوی نماینده اردبیل در مجلس می‌گوید:«کرباسچی ۲۵ سال قبل از ریل خارج شده است اما صدا و سیما به عنوان یک نهاد مقدس و مربوط به نهاد رهبری از وی دعوت می‌کند. از مسئولان صدا و سیما خواهش می‌کنم افراد انقلابی و ولایی که به فکر نظام و شهدا هستند را به عنوان کارشناس به برنامه‌های خود دعوت کرده و از نقطه نظرات آنها استفاده کند.»

وقتی طرف مقابل در قدرت حضور دارد، کوچک‌ترین اتفاق‌ها تبدیل به یک مسئله جدی در کشور می‌شود اما زمانی که دوست در راس قدرت است، حتی بزرگ‌ترین مشکلات ، امتحان الهی و نعمت معنا می‌شود.

دو قطبی یعنی مسئولان کشور از یک دانشگاه خاص انتخاب شوند و باقی دانشگاه در گوشه‌ای تنها نظاره گر تصمیمات این افراد باشند. تصمیمات که معمولا هم کشور را با بحران‌های اجتماعی و سیاسی روبرو می‌کند.

حتی میان دارندگان حجاب عرفی که در انتخابات و یا راهپیمایی حضور پیدا می‌کنند با کسانی که با همان حجاب در خیابان حضور دارند، فرق دارند و همین حکایت از یک دو قطبی بزرگ در کشور دارد.

این دو قطبی سازی انقلابی و غیر انقلابی، حزب‌اللهی و غیر حزب‌اللهی به شدت خطرناک است. این رفتار باعث شد که آدم‌های معمولی جامعه فکر کنند که سهمی از این کشور ندارند و پشت سر انقلابی‌ها و حزب‌اللهی ایستاده‌اند.

این دو قطبی سازی، به جوانان کشور یاد می‌دهد که تخصص داشتن یعنی کشک، یعنی احتیاجی نیست زیاد به خودتان زحمت دهید و کار یاد بگیرید؛ کافی است انقلابی باشید تا کارهایتان پیش برود.

مهاجرت؛ شاخ و دم ندارد. وقتی یکی از این متخصص‌ها پشت در یکی از انقلابی‌های بی‌تخصص بماند، عزم فرنگ می‌کند. می‌رود جایی که تخصص او را پذیرا باشند. همه ترک وطن کردن‌ها به خاطر مشکلات اقتصادی نیست. گاهی نبود عدالت اجتماعی باعث می‌شود بخشی از مردم چشم خود را به روی علایق‌های‌شان از جمله خانواده و وطن ببندند و راهی غربت شوند.

بله آقای حداد عادل، شما راست می‌گویید اما بهتر است اول دلایل این دو قطبی سازی را پیدا کنید و با توجه به قدرتی که دارید به حل آن کمک کنید تا این دره بزرگ‌تر نشده است.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1401/7/15/1464254_899.mp4

@mostafadanandeh
2.0K viewsedited  04:12
Buka / Bagaimana
2022-10-06 09:01:03 5 هزار و 400 آقازاده در فرنگ!

مصطفی داننده

هاجر چنارانی، عضو فراکسیون بانوان مجلس در جریان جلسه بررسی صلاحیت زاهدی وفا وزیر پیشنهادی کار گفت:« با این حال انقلاب ما، انقلاب مستعضعفان و محرومان است لذا قرار نبود بعد از ۴٣ سال اینگونه تصمیم بگیریم ضمن اینکه آقای رئیسی گفته بود هر کس فرزندش تابعیت خارج داشته باشد خودش هم باید برود پس ما منتظر اجرای آن هستیم در حالی که فرزند ۵ هزار و ۴٠٠ و اندی از مسئولان در خارج از کشور هستند.»

به آمار ارائه شده توسط این نماینده دقت فرمودید؛ 5 هزار و 400 آقازاده در خارج از کشور در حال زندگی یا تحصیل هستند.

از این آمار می‌شود به چند نتیجه ساده رسید:

اول: فرزندان مسئولان، کشوری که پدرانشان ساخته‌اند را جای مناسبی برای رسیدن به آرزوهای‌شان نمی‌دانند. آنها فکر می‌کنند برای دست‌یابی به موفقیت، بار و بندیل خود را می‌بندند و راهی فرنگ می‌شوند تا زندگی بهتری داشته باشند.

دوم: موافقت پدران یا مادران با مهاجرت فرزندان، نشان می‌دهد که خود آنها هم به این نتیجه رسیده‌اند که کشوری که ساخته‌اند، مناسب پیشرفت فرزندان‌شان نیست و بهتر است آنها برای کسب رتبه‌های بهتر علمی در خارج از مرزهای ایران زندگی کنند.

سوم: برخی از والدین می‌گویند که بچه‌های‌شان بعد از تحصیل به کشور بر می‌گردند تا به کشور خدمت کنند. این رفتار هم بیانگر آن است که مسئولان کشور برای مدیران آینده ایران، بعد از دانشگاه امام صادق، چشم به دانشگاه‌های خارج از کشور دارند و چشم‌شان از داشگاه‌های داخل ایران آب نمی‌خورد.

چهارم: همین پدران و پسران، مادران و دختران، اما تا دلتان بخواهد برای جوانان سرزمین نسخه می‌پیچیند. به آنها توصیه می‌کنند در ایران بمانند و وطن را بسازند. بارها هم در سخنرانی‌های خود به این نکته اشاره می‌کنند که غربی که بچه‌های‌شان در حال تلاش برای رسیدن به یک زندگی خوب هستند، در حال فروپاشی است.

پنجم: جوانان کشور در حال هزینه دادن و تحمل شرایط بد اقتصادی که به واسطه شعار پدران به دست آمده است، هستند و آقازاده‌ها با خیال راحت در غرب به زندگی عادی خود می‌پردازند و خطی روی صفحه زندگی‌شان نمی‌افتاد.

ششم: ایران بیش از هر زمان دیگری به روسیه و چین نزدیک شده است و از غرب فاصله گرفته است. معلوم نیست با توجه به این نزدیکی، آقازاده‌های برای تحصیل به این دو کشور نمی‌روند و همچنان آمریکا، کانادا و اروپا را برای زندگی انتخاب می‌کنند. کشورهایی که برخی از همین مسئولان بر این باور هستند هر روز در خیابان‌های آن تجاوز صورت می‌گیرد و فحشا از سر و دیوار شهرها بالا می‌رود.

در کشوری که شعاردادن جایگاه اولی‌تری نسبت به عمل‌گرایی دارد باید هم شاهد چنین آماری از مهاجرت آقازاده‌ها به خارج از کشور باشیم. مسئولان برای مردم شعار می‌دهند و خودشان درست برخلاف آن شعارها زندگی می‌کنند و این داستان در ایران یک قصه تکراری است.

@mostafadanandeh
3.4K views06:01
Buka / Bagaimana
2022-10-06 04:12:43
با من امشب زیر باران گریه کن
سر به زانوي خیابان گریه کن
مو به مو پیچ وخم هر کوچه را
با خم موی پریشان گریه کن
یا از اول دل به رویایی نبند
یا بر این رویای ویران گریه کن
عشق سلطان است و باقی بنده ایم
زیر تیغش پایکوبان گریه کن
درد را باران نمی شوید ولی
زیر باران زیر باران گریه کن

آهنگساز: فردین خلعتبری
شاعر: اهورا ایمان

@mostafadanandeh
2.1K views01:12
Buka / Bagaimana
2022-10-04 16:18:06 از سانسور پستان‌های گرگ باشگاه رم تا ...

مصطفی داننده

چندی پیش روزنامه جوان در پاسخ به این سوال که « چرا رفتار حکومت با زنانی که آنان را بدحجاب می‌خواند در زمان انتخابات یا راهپیمایی‌های حکومتی فرق دارد؟» نوشت:« آن خانمی که در راهپیمایی ملی شرکت می کند و با رأی خود در انتخابات علاقه‌اش را به میهنش نشان می‌دهد، در واقع نشان می‌دهد که به هنجار ها و ارزش‌های عمومی این جامعه علاقه‌مند است و حتی اگر در عمل با برخی از آنها موافق نباشد، به دنبال برهم زدن آنها و مبارزه با این هنجار ها نیست.»

به زبان ساده این روزنامه به مردم گفته است که بدحجاب طرفدار نظام که در راهپیمایی می‌آید، با بقیه بدحجاب‌ها فرق دارد.

بعد از این استدلال شاذ ما با پدیده‌ای دیگری به نام صداوسیما روبرو هستیم که برای رسیدن به اهداف خبری خود، تصویر زن ایرانی که در خارج از کشور و در اعتراضات برهنه شده بود را نشان می‌دهد!

تصاویری که مخاطبان را به دهه 70 برد و آنها را به یاد کنفرانس برلین و نشان دادن مرد برهنه و رقص در صداوسیما انداخت. زمانی که علی لاریجانی رییس صداوسیما بود و سید محمد خاتمی رئیس جمهور.

این دو رفتار نشان می‌دهد که برای صداوسیما و رسانه‌هایی مثل روزنامه جوان رسیدن به هدف وسیله را توجیه می‌کند. این اصل آموزه ماکیاولی دولتمرد و نظریه‌پرداز عصر رنسانس است که توسط برخی از رسانه‌های داخلی به خوبی اجاره می‌شود.

صداوسیما در حالی تصویر برهنه این زن را نشان می‌دهد که پستان‌های گرگ لوگوی باشگاه رُم ایتالیا را در یکی از برنامه‌های ورزشی خود سانسور کرده است. یا با قدرت تمام توسط ساترا به جان شبکه نمایش خانگی افتاده است و با سانسور جلوی پخش سکانس‌های فیلم‌ها را می‌گیرد.

احتمالا همه شما بیلبوردهای سطح شهرتان را دیده‌اید که چگونه بازیگران فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های شبکه نمایش خانگی با حجاب شده‌اند.

بالاخره مردم کدام را باور کنند؛ دم خروس یا قسم حضرت عباس را؟

در یادداشتی به خاطره‌ای از شهید بهشتی اشاره کردم و دوست دارم دوباره در این نوشتار آن را یادآوری و اشاره کنم که تفاوت بین برخی تفکرها از کجا تا کجاست.

برخی انقلابی‌ها به سراغ آیت‌الله بهشتی آمدند و گفتند: «حالا که «مرگ بر شاه» همه‌گیر شده؛ شعار جدید بدیم. «شاه زنازاده است، خمینی آزاده است.» (بهشتی) آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید.»

امر ناپسند همیشه ناپسند است. اگر نشان دادن زنان برهنه یا کم حجاب نزد صداوسیما یا دیگران امری قبیح است، نمی‌شود در برهه‌ای خاص مرام اخلاقی و دینی خود را کنار زد و تصاویری را نشان داد که شاخ روی سرمخاطب سبز می‌کند.

حتی صداوسیما به مخاطبش هشدار نمی‌دهد که ممکن است این تصاویر زمینه ساز آزار آنها شود.

فکر می‌کنم دیگر این سوال که چرا بداخلاقی در جامعه ایران نهادینه شده است؟ بی معنی باشد. وقتی در رده‌های بالای جامعه کسانی که حاکمان بر مردم هستند به همین راحتی اخلاق مورد نظر خود را زیر پا می‌گذارند و رسیدن به هدف برای‌شان مهم است، دیگر چه انتظاری از می‌شود از مردم داشت؟

هرکسی این تصاویر را در تلویزیون دید یا آن مقاله روزنامه جوان را خواند، می‌تواند این برداشت را کند که هر وقت به دنبال رسیدن به هدفی بود، می‌تواند اخلاق را زیرپا بگذارد و به آنچه می‌خواهد برسد.

اما سعی کنیم مثل صداوسیما نباشیم و برای رسیدن به آنچه می‌خواهیم، اخلاق را به مسلخ نبریم و اجازه ندهیم بی‌اخلاقی رواج پیدا کند.

https://cdn.asriran.com/files/fa/news/1401/7/12/1463242_546.jpg

@mostafadanandeh
1.1K views13:18
Buka / Bagaimana
2022-10-04 03:14:28 نسلی که نه نمی‌بخشد و نه فراموش می‌کند...

مصطفی داننده

انتشار فیلم‌هایی از اعتراض دانش آموزان در مدارس شهرهای مختلف به وضعیت کشور، نشان می‌دهد که با نسل جدیدی از معترضین روبرو هستیم.

کسانی که فکر می‌کردیم نسبت به نسل‌های قبل‌تر از خود کمتر سیاسی و بیشتر درگیر روزمرگی‌های خود هستند.

نسلی که به واسطه گسترش شبکه‌های اجتماعی، با دنیا و پیشرفت‌هایش در ارتباط و به شدت از نظر فکری با اعضای خانواده خود متفاوت هستند.

آنها تقریبا با مدارا کردن و درک شرایط بیگانه هستند و تنها به رسیدن به آنچه می‌خواهند فکر می‌کنند. این نسل بدون واهمه در برابر آنهایی که از نظر سنی از او بزرگ‌ترند می‌ایستاد و بدون ترس حرف‌های خود را می‌زند.

برای او فرقی نمی‌کند که مخاطبش پدر است یا معلم و یا حتی رئیس آموزش و پرورش.
آنها در موسیقی گروه «BTS» هستند و یا از عصیانگری امیر تتلو لذت می‌برند.
این بخش از جامعه که دیگر نمی‌شود آنها را جدی نگرفت، خیلی از عقاید مذهبی را به سخره می‌گیرند و به آن به مثابه داستان‌های هری پاتر نگاه می‌کند.

این نسل تحت تاثیری هیچ نام و مقامی قرار نمی‎گیرد. دیگر نمی‌شود برای آنها از تقدس گفت چون متولیدن دهه 80 و 90 برای خانواده و پدر و مادر هم تقدسی قائل نیستند. البته شایان ذکر است که که این معنا شامل همه نمی‌شود و قطعا هستند بچه‌هایی که بسیار متفاوت از آنچه نوشته شده است هستند.

این بخش از جامعه هرچه را دوست داشته باشد، می‌پذیرد و هرچه را نپسندد به طرز عجیبی رد می‌کند. تقریبا برای آنها این جمله که «صلاحت را می‌خواهیم» معنایی ندارد چون آنها بر این باور هستند که بهتر از دیگران صلاح خود را می‌دانند.

نکته مهم در مورد نسل تازه ایران این است که برخلاف متولدین دهه شصت و هفتاد، به خوبی استعداد خود پی برده‌اند و می‌دانند در چه زمینه‌ای فعالیت کنند تا به موفقیت برسند.

بدون لکنت در برابر دیگران حرف می‌زنند و نظرات خود را بیان می‌کنند. ازجمع‌های فامیلی و شنیدن حرف‌های تکراری فراری هستند و به دنبال دنیای خود می‌گردند.

حالا تصور کنید حاکمیت با این نسل از فیلتر و محدودیت سخن می‌گوید. واقعا می‌شود برای این نسل مانند دهه 60 تصمیم گرفت؟ می‌شود با طرحی مثل صیانت آنها را کنترل کرد؟ نه، این بچه‌ها در دنیای اطلاعات زندگی می‌کنند.

آنها را نمی‌شود محدود کرد. با بستن، قطع و فیلتر کردن راه به جایی نخواهیم برد. آنها با لطایف الحیل به آنچه می‌خواهند می‌رسند.

اعتراض به این نسل رسیده است. کسانی که خودشان برای خودشان تصمیم می‌گیرند و کاری به آنهایی که فکر می‌کنند هادیان جامعه هستند ندارند. این شامل مذهبیون و روشنفکران با هم می‌شود.

نسل دهه هشتاد و نود، نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند.

مسئولان کشور هیچ راهکاری برای گفت و گو با نسلی که مشتاق شنیدن و گفتن بود نداشته‌اند و نمی‌دانم چگونه می‌خواهد با نسلی که فقط می‌خواهد حرف خودش به کرسی بنشیند چه می‌کند؟

@mostafadanandeh
1.8K viewsedited  00:14
Buka / Bagaimana
2022-10-03 06:55:57 @shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
غوک‌نامه
[متن کامل]


ای غوک‌ها که موجْ برآشفته خوابتان
وافکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان

خوش یافتید این خزهٔ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان

دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجن‌کده‌ست همه نان و آبتان

بی‌شرم‌تر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان

کوتاه‌بین و تنگ‌نظر، گرچه چشم‌ها
از کاسه‌خانه جَسته برون چون حبابتان

در خاک رنگ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان

از بیخ گوش نعره‌زنانید و گوش خلق
کر شد ازین مُکابرهٔ بی‌حسابتان

یک شب نشد کز این همه بی‌داد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چُگور و رَبابتان

تسبیح ایزد است به پندار عامیان
آن شوم‌ْشیونِ چو نَعیب غُرابتان

هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان

بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعی‌ای که نعره زند در جوابتان

داند جهان که در همهٔ عمر بوده است
روزی ز بال پشّه و خون ذُبابتان

جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان

تکرار یک ترانه و یک شوم‌ْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان

چون است و چون که از دل گندابهٔ قرون
ناگه گرفته است تب انقلابتان؟

وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید می‌زند
شمع تمام‌ْکاستهٔ نیمتابتان

مانا گمان برید که ایزد به فضل خویش
کرده ست بهر فتح جهان انتخابتان

یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملهٔ ممالک مالکْ‌رِقابتان

گر جمع «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکرده‌ایم خطا در خطابتان

نی اصلتان به‌قاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلهٔ انتسابتان

جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان

پروردتان به نم‌نم بارانِ خویشتن
تا برگذشت حد نصیب از نصابتان

این آبگیر گند که آبشخور شماست
وین سان بوَد به کام ایاب و ذهابتان

سیلی دمنده بود ز کهسار خشم خلق
کاین‌گونه گشته بسترِ آرام و خوابتان

تسبیح‌تان دعای بقای لجن‌کده‌ست
بادا که این دعا نشود مستجابتان

ای مشت چَنگلوک زمین‌گیرِ پشّه‌خوار
شرم‌آور است دعوی اوج عقابتان

گاهی درون خشکی و گاهی درون آب
تا چند ازین دوزیستنِ کامیابتان؟

چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان

چندان که آفتاب تموزی شود پدید
این جلبکان سبز نگردد حجابتان

این آبگیر عرصهٔ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان

و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان

وز یال دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خرد و خرابتان

وین غوكجامه‌های چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان

وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگی‌طلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان

وز چشم مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان

نک خوابتان به پهنهٔ مرداب نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان

با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم
تا بو که خلق درنگرد بی‌نقابتان.

محمدرضا شفیعی کدکنی
153 views03:55
Buka / Bagaimana
2022-10-03 01:41:50
یک وطن را برای ما بگذارید ...

@mostafadanandeh
489 views22:41
Buka / Bagaimana
2022-10-01 23:59:20 چرا علیه دولت و مجلس شعار نمی‌دهند؟
مصطفی داننده

شاید برای شما هم سوال پیش آمده باشد که چرا معترضین در ایران در کف خیابان‌ها علیه دولت و یا مجلس شعار نمی‌دهند؟ یا از قوه قضاییه مطالبه عدالت نمی‌کنند؟ یا مثلا در ماجرای کشته شدن مهسا امینی پلیس و ستاد امر به معروف و نهی از منکر را زیر سوال نمی‌برند و مستقیم به سراغ حکومت می‌روند؟

در بسیاری از کشورها وقتی مردم به نشانه اعتراض به خیابان می‌آیند و به عملکرد دولت مستقر اعتراض دارند، با تغییر دولت و یا انحلاس مجلس آرام می‌شوند و به اعتراض‌ها پایان می‌دهند.

در ایران اما دولت‌ها فقط در انتخابات شعار می‌دهند و برای مردم در زمینه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فرقی میان دولت رئیسی یا روحانی نیست. شدت و ضعف وجود دارد اما خیلی قابل لمس نیست.

مثلا مردم می‌دانند اگر رئیسی برود و عارف بیاید، گشت ارشاد برقرار است، چون دولت‌ها در آن نقشی ندارند.

یا اقتصاد کشور آنقدر با رفتن یک مجلس و دولت دچار تحول نمی‌شود و آش همان آش است و کاسه همان کاسه.

به خاطر همین وقتی مردم با این نتیجه می‌رسند که روسای جمهور نقشی در کشور ندارند و فقط یک مدیر اجرایی هستند، جنس شعارهای خود را به سمت دیگر می‌چرخانند.

این بزرگ‌ترین تفاوت میان ایران با بسیاری از کشورهای دیناست. وقتی مردم به خیابان می‌آیند می‌خواهند حکومت عوض شود. چون بسیاری از قوانین به بهانه تقدسی که به آن داده شده، دچار تغییر نمی‌شود مگر اینکه سیستم حکمرانی در کشور عوض شود.

حکومتی که منعطف نباشد و مرغش همیشه یک پا داشته باشد، باید منتظر چنین روزهایی باشد و حتی روزگار تلخ تری را هم تجربه کند.

@mostafadanandeh
2.5K viewsedited  20:59
Buka / Bagaimana
2022-09-28 06:57:46
برای....
@mostafadanandeh
860 views03:57
Buka / Bagaimana
2022-09-27 09:10:29 وقتی راه گفت‌وگو را می‌بندی

مصطفی داننده
حاکمیت سال‌ها تلاش کرد تا سرطانی که توسط ناظران اجتماعی و سیاسی تشخیص داده شده بود، سرپوش بگذارد و بگوید که ما هیچ بیماری نداریم و تندرست‌تر از همیشه در حال کار هستیم.

حالا اما سرطان متاستاز کرده و تمام تن را گرفته است. نکته جالب اینجاست که در همین لحظه بازهم به جای پذیرش پیشرفت بیماری، ماجرا را انکار می‌کند و می‌گوید آزمایش اشتباه است و در آن دستکاری شده است.

همیشه نظام جمهوری اسلامی از این ندیدن و نشنیدن ضربه خورده است. همین که در همه زمانه‌ای وقتی حرف و نقدی شنید، ناقد را به خارج وصل کرد و هزار برچسب بزرگ و کوچک به او زد. تقریبا حال منتقدان به مثابه درهای قدیم تهران است که با برچسب‌های تبلیغاتی که معمولا هم تخلیه چاه بود، رنگ می‌شدند. آنها هم هزار برچسب می‌خورند تا نظام اشتباه خود را قبول نکند.

مردمی که امروز به شرایط کشور اعتراض دارند و بخشی از آنها این اعتراض را به کف خیابان آورده‌اند، همیشه دوست داشته‌اند حرف بزنند. بارها وقت دادند که حاکمیت صدای آنها را بشنود اما هربار نه تنها صدا شنیده نشد بلکه با مشت بر دهان اعتراض کننده کوبیده شد.

خدا یک رجوی چه مسعود و چه مریم را به عنوان مخالف جمهوری اسلامی آفرید، تا هر کس در این کشور حرفی زد، سریع از سوی حامیان حکومت به فرقه منحوس و مانده در تاریخ وصل شد.

آنقدر دایره مقدسات در کشور گسترده شد، که حتی حرف زدن در مورد رابط با چین و روسیه هم با عتاب و خطاب روبرو شد.

چرا راه دور می‌رویم، اعتراض در دانشگاه به غذا به هزار داستان چسبیده می‌شد و اعتراض کنندگان راهی کمیته انضباطی می‌شدند که چرا به غذا اعتراض کردید و معلوم است، اهداف دیگری دارید!! حالا ثابت کن که آقا، ما به مزه قرمه سبزی که بوی جوراب یک هفته نشسته می‌داد معترض بودیم و تمام.

وقتی راه حرف زدن را ببندیم باید در خیابان منتظر مشت‌های گره کرده باشیم. این یک اصل همیشگی است. مردم در تمام این سال‌ها تلاش کردند حرف بزنند. حتی گاهی گفتند اشکال ندارد، حرف نمی‌زنیم اجازه بدهید با سکوت اعتراض‌مان را نشان بدهیم که آن هم نشد.

در ماجرای کشته شدن مهسا امینی در مقر گشت ارشاد در خیابان وزرای تهران هم همین است. مردم چند روزی منتظر توضیح دادن و حرف زدن در این مورد بودند.

منتظر بودند یکی بیاید و بگوید ما اشتباه کردیم. ما را ببخشید. با کسانی که در قتل مهسا نقش داشتند برخورد می‌کنیم.

این توضیحات داده نشد و نماینده‌ مجلسی هم همین امروز گفت:« دشمنان با حاشیه سازی و ایجاد اغتشاش به دنبال تاثیرگذاری بر دستاوردهای سفر رییس جمهور به نیویورک هستند.» خطبه‌های نماز جمعه این هفته کشور را بخوانید تا متوجه آنچه گفتم شوید.

اعتراضات امروز ایران، بسیار جدی است و شبیه هیچکدام از اعتراض‌های دهه‌های گذشته نیست. حتی اگر هم خاموش شود قطعا آتش زیر خاکستری است که با هر نسیمی دوباره شلعه‌ور می‌شود.


@mostafadanandeh
2.6K views06:10
Buka / Bagaimana