Get Mystery Box with random crypto!

خودشناسی ... خودت را ببین

Logo saluran telegram mahfelekhodshenasi — خودشناسی ... خودت را ببین خ
Logo saluran telegram mahfelekhodshenasi — خودشناسی ... خودت را ببین
Alamat saluran: @mahfelekhodshenasi
Kategori: Sastra
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan: 1.84K

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


Pesan-pesan terbaru 63

2022-07-10 23:33:01

ای خدا بگمار قومی روح‌مند
که ز صندوق بدن‌مان واخرند

این سخن از کتاب «مثنوی معنوی» چه تطبیقی با این نوع ویدیوکلیپ‌ها دارد! چند بچه‌خرس در صندوق آشغال گیر افتاده‌اند و افرادی می‌آیند و یک نردبان در اختیار آنها می‌گذارند. آنها هم به وسیلهٔ نردبان از صندوق آشغال بیرون می‌آیند. خودشان بیرون می‌آیند.

اشاره‌ای آگاهی‌بخش که فردی عمیق در اختیار انسانِ گیرافتاده در صندوق فکر می‌گذارد، باید توسط خود آن انسان، توسط خود آن انسان، درک شود، فهمیده شود تا به بوسیلهٔ این درک شخصی از آشغال فکر رهایی یابد. شناخت مکانیسم فکر کار خود فرد است. هیچکس نمی‌تواند برایت کاری کند. تو تنهایی. تا وقتی خودت، خودت، دست به شناختِ دست اولِ خودت نزنی، هیچکس، مطلقاً هیچکس، نمی‌تواند برایت کاری کند.

این به دست توست، بشنو ای پدر!

@Panevisdotcom
49 viewsشهریار محرز, 20:33
Buka / Bagaimana
2022-07-10 12:59:46 در باب احترام (۱) اولین بارى كه استاد راهنماى ما دو دانشجوى ایرانى به اتاق ما آمد به رسم احترام از جاى خود بلند شدیم و او كه از آداب و رسوم ما خبر نداشت اجازه جلوس صادر نكرد! درنتیجه تا زمانى ‏كه او صحبتش تمام و اطاق را ترک کرد ما ایستاده بودیم. هنوز كاملاً…
84 viewsشهریار محرز, 09:59
Buka / Bagaimana
2022-07-10 10:54:27 عید قربان، روز قربانی کردن همه چیزهایی است که بجای اینکه دلیل و آیه باشند و مانند آینه ای خود واقعی و فطری ما را بنمایند، حجاب و مانع شده و ما را از دیدن خدای فطری و حقیقت جان خود محروم کرده اند.

دلیل و برهان بر وجود حقیقت تا وقتی تنها دلالت کننده ما بسوی حقیقت موجود در جان و فطرت ما باشند خوب و لازم اند ولی همینکه بجای عبور دادن و رساندن ما به حقیقت، خود حجاب شده و تمام نگاه ما را به خود معطوف کرده و ارزش استقلالی پیدا کنند، باید قربانی شوند، یعنی باید از نگاه استقلالی و هدف بودن قربانی شده و نگرش ما به آنها نگاه طریقی و آیه ای و ابزاری شود.

قربانی کردن، غیر از قربانی شدن است انسان با قربانی کردن چیزهایی که حجاب شده اند در حقیقت آنها را بدست میآورد و در اختیار میگیرد.

حضرت ابراهیم علیه السلام با قربانی کردن فرزندش اسماعیل، تازه او را بدست آورد و از مملوکیت و اسارت او خارج شد و در نهایت آنچه از دست رفت گوسفندی بود که آن هم غذای جسم انسان شد و به کمالی که برای آن آفریده شده بود رسید. استدلالات عقلی همگی فلسفی به معنای خاص فلسفی نیستند.

بسیاری از استدلالات عقلی بی نیاز از مقدمات فلسفی با اصطلاحات خاص آن بوده و توسط غیر فلاسفه اقامه میشوند و برای پذیرش آنها هم هیچ نیازی به خواندن فلسفه و آشنایی با اصطلاحات آن نیست.

اساساً روش قرآن و سیره معصومین علیهم السلام بر استدلالات عقلی ذهنی چه فلسفی و چه غیر فلسفی نبوده بلکه بر استفاده از براهین فطری و وجدانی است که هر کس با رجوع به فطرت خود حقانیت نتیجه آن برهان را تصدیق میکند مگر زمانهایی که با کسانی بحث میکردند که اهل استدلالات عقلی بوده اند.

برخی از فلاسفه هم در نهایت به عرفان فطری و معرفت شهودی رسیده و از براهین و استدلالات عقلی ذهنی توبه کرده و برائت جسته اند و با قربانی کردن حجاب ذهن و فکر، خدای فطری خود را وجدان کرده و یافته اند.

گاهی خود قرآن هم که کتاب هدایت است و سراسر آیات الهی است، حجاب میشود که امیرالمومنین علیه السلام در جنگ با معاویه برای نجات اصحابش از حجاب شدن قرآن دستور به قربانی کردن کتاب آن میدهد.

استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi
84 viewsشهریار محرز, 07:54
Buka / Bagaimana
2022-07-10 08:42:40 در باب احترام (۱)

اولین بارى كه استاد راهنماى ما دو دانشجوى ایرانى به اتاق ما آمد به رسم احترام از جاى خود بلند شدیم و او كه از آداب و رسوم ما خبر نداشت اجازه جلوس صادر نكرد! درنتیجه تا زمانى ‏كه او صحبتش تمام و اطاق را ترک کرد ما ایستاده بودیم. هنوز كاملاً ننشسته بودیم كه او برگشت تا چیزى را به ما یادآورى كند و ما دو نفر دوباره به حالت ایستاده قرار گرفتیم.

این صحنه چند بار تکرار شد و من فکر کردم اگر کسی که با فرهنگ ما آشنا نیست از دور این صحنه را مشاهده كند تصور خواهد كرد كه دكمه‏ اى در آستانه درِ اتاق نصب شده و این دكمه به فنرى در روى صندلى ما وصل است؛ به ‏طورى‏ كه تا پاى كسى به این دكمه فشار وارد مى ‏كند، فنر از جا می جهد و ما را بلند مى‏ كند.

در تداوم این فكر سؤالاتى به‏ شرح زیر از ذهنم گذشت:
- چرا نشستن بى‏ احترامى است و چرا بلند شدن احترام محسوب مى‏ شود؟
- چرا تعظیم كردن احترام تلقى مى‏ شود؟
چرا دراز كردن پا بى‏ احترامى و چرا دست بر سینه ایستادن احترام است؟

به نظرم آمد كه این اعمال نشأت گرفته از شرایطی بوده‏ اند كه در آن فرودستان بایستى بندگى و حقارت خویش را در مقابل اربابانشان با رفتارهاى خاص نشان مى‏ دادند. اعمال و رفتارى كه به تدریج احترام خوانده شدند و بر تمامى اقشار جامعه تسرى یافتند.

با كمى توجه مى ‏توان دریافت اعمالی كه در قالب احترام انجام مى‏ گیرند، تغییر از وضعیتى راحت به وضعیتى كمتر راحت یا ناراحت است. مثلاً اگر شما دراز كشیده‏ اید براى احترام به شخصى كه وارد مى‏ شود، بلند مى‏ شوید و به حالت نشسته یا ایستاده قرار مى‏ گیرید، اگر پایتان را دراز کرده اید آنها را جمع مى ‏كنید، اگر نشسته‏ اید و پاهایتان هم جمع است بلند مى‏ شوید و مى ‏ایستید.
دست بر سینه گذاشتن و تعظیم کردن، بوسیدن دست و در حالت شدیدتر، بوسیدن پاها احترام بیشترى را نشان مى‏ دهد.
با این ترتیب می توان دید در وضعیت راحت بودن همیشه درخور بزرگان، اربابان و قدرتمندان و در وضعیت ناراحت بودن درخور ضعفا و زیردستان بوده است و تغییر مجدد از وضعیت ناراحت به وضعیت راحت نیز معمولاً در گرو اجازه فردى است كه به هر دلیلى مورد احترام قرار گرفته است.

در عین حال توجه به این نكته نیز ضرورى است كه تعظیم مشابه ركوع و پا بوسى مشابه سجود در نماز است. طبیعى است كسانى كه خود را خدایگان، سایه ی خدا و یا روح خدا مى ‏دانسته ‏اند، انتظار داشته ‏اند كه فقرا و زیر دستان همان اعمالى را در حضور آنان انجام دهند كه در هنگام عبادت در برابر خداوند انجام مى‏ دهند.

عادت دست بر سینه نهادن بسیارى از ما و تا اندازه‏ اى خم شدن به نشان احترام در هنگام سلام و احوالپرسى حتى با دوستان و نزدیكان از بقایاى همان آداب ارباب رعیتی است.

هر چند بسیارى از این گفتارها و رفتارها بین ما نشانه ‏اى از محبت و احترام تلقى مى‏ شود و نمى‏ توان به ‏راحتى آنها را كنار گذاشت (عادت فرهنگى)، اما به‏ عنوان نقطه شروعى براى خروج از این دایره ی بسته شاید بتوانیم از میزان حساسیت‏ هایمان به این مسائل بكاهیم.

برای مثال اگر كودک یا نوجوانی دستش را براى دست دادن به بزرگتری دراز كرد یا اگر كسى درى را به هر دلیلى براى كسى باز نگه نداشت یا اگر شخصى در مقابل دیگرى از جایش بلند نشد، آنها را فاجعه تلقى نكنیم و از آن به‏ اصطلاح پیراهن عثمان نسازیم. به عبارت دیگر، بزرگوارتر از آن باشیم كه ذهن و فكر خود را درگیر مسائلى این‏ چنین كم‏ اهمیت و كوچك كنیم.

بر گرفته از کتاب در اسارت فرهنگ
نویسنده: طاهره شیخ الاسلام
@mahfelekhodshenasi
113 viewsشهریار محرز, 05:42
Buka / Bagaimana
2022-07-09 17:34:42 «نگرش و آرامش»

هیچ‌کس نمی‌تواند تو را برنجاند، مگر با همکاری خودت.

رنجش یا آرامش تو در برابر توهین دیگری، وابسته به نوع تلقی تو از آن رفتار است. اگر کودک ضعیف و خردسالی برای تو مشت و لگد پرت کند، چه خواهی کرد؟ مضطرب و خشمگین خواهی شد و تو هم او را به باد فحش و کتک خواهی گرفت؟ بعید است. احتمالا به او لبخند خواهی زد. حتی شاید او را در آغوش بگیری و برای رنج و ناآرامی‌اش دلسوزی کنی.

اما چرا؟ چون تو بدرفتاری آن کودک را به حساب ضعف و کم‌دانی او می‌گذاری. او را به چشم موجودی می‌بینی که مستحق درک و ترحم است، کسی که از دانش و مهارت لازم برای بیان مشکل خود برخوردار نیست و نیازمند کمک و درک شدن است. تو از اشتباه کودک خطری احساس نمی‌کنی، بلکه در برابر او حس آرامش و اعتمادبه‌نفس داری. و این اعتمادبه‌نفس، برخاسته از نوع درک و نگاهی است که نسبت به موضوع داری.

همین حقایق درباره توهین و تحقیر دیگران هم صادق است. کسی که فحش می‌دهد انسان قابل ترحمی است. کسی که تمسخر می‌کند از حس کوچکی رنج می‌برد و دانش اندکش اجازه انتخاب رفتار مفیدتری را برای بیان احساسش نمی‌دهد. چنین شخصی مستحق دلسوزی و راهنمایی است. تو زمانی از حسادت، توهین یا زخم‌زبان دیگری آزرده می‌شوی که از رنج و تقلای ناشیانه‌ای که در پس چنین رفتاری است غفلت کنی.

راستی چرا برای آدمی که از جهت مالی فقیر و نیازمند است دل می‌سوزانیم و به او کمک می‌کنیم اما در حق کسی که از نظر فکری و فرهنگی، فقیر و نیازمند است نفرت و دشمنی می‌کنیم؟ چرا به حال او هم دل نمی‌سوزانیم و سعی نمی‌کنیم به او کمک کنیم؟

این تویی که تصمیم می‌گیری شخص مهاجم در بازی روانی‌اش موفق شود یا ناکام بماند. اگر توهین او را به‌منزله‌ی ضربه‌ای به خودت تلقی کنی، آن شخص را بر روان و احساس خودت حاکم کرده‌ای و با این کار، او را به قصد و هدفش رسانده‌ای. اما اگر رفتار او را به‌چشم ترفند ناشیانه‌ای برای ایجاد حس اضطراب و حقارت در خودت نگاه کنی، سلاح او را کند کرده‌ای و او را در بازی روانی‌اش ناکام ساخته‌ای.

هیچکس نمی‌تواند یک انسان آگاه را تحقیر کند. ایجاد احساس ضعف و اضطراب در کسی که به ترفندهای روانی آگاه گشته ممکن نیست. اگر در مواجهه با رفتار بد دیگری به این حقایق توجه داشته باشی، به‌جای خشم، اضطراب یا نفرت، احساس درک و دلسوزی خواهی داشت.

نویسنده: ساسان حبیب وند
@mahfelekhodshenasi
135 viewsشهریار محرز, 14:34
Buka / Bagaimana
2022-07-09 17:23:49 «حرکت رو به جلو»
شادمانی‌، سلامت و زیبایی زندگی در حرکت رو به جلوست. رهایی از حسرت، افسردگی و اندوه با پویایی ذهن و زندگی ممکن است.
ذهنی که مانند رودخانه جاری و پویاست، گل‌ولای گذشته در آن ته‌نشین نخواهد شد.

ساسان حبیب وند
@mahfelekhodshenasi
126 viewsشهریار محرز, 14:23
Buka / Bagaimana
2022-07-09 16:38:32 هرکه جبر آورد، خود رنجور کرد
تا همان رنجوری‌اش، در گور کرد


(مولوی، مثنوی، دفتر اوّل، بیت ۱۰۶۹)

رنجور: بیمار



هرکس به جبر متوسل شود و فکر کند که نمی‌تواند از من‌ذهنی بیرون برود و دردهایش را بیندازد، این شخص خود را رنجور و بیمار کرده است و سرانجام این رنجوری و بیماری، سبب مرگ او‌ در ذهن و درنهایت در جسم خواهد شد.


0918 024
127 viewsشهریار محرز, 13:38
Buka / Bagaimana
2022-07-08 18:59:57 را درک می کند ،نسبت به عظمت تاریخمان حساس است،احساس غرورش از این تاریخ به تواضعِ دربرابر خداوند آمیخته و... پس به نظر می رسد که روایت بلک از شیادی با برخی از مثال های أعلی کاملاً جفت و جور است .با وجود این من عقیده ندارم که این روایت درک کافی و وافی یا…
45 viewsشهریار محرز, 15:59
Buka / Bagaimana
2022-07-08 17:11:37 نشر علم، زکات علم است

زکات در لغت به معنای پاکیزگی است، آب اگر روان نباشد میگندد، اما اگر در جریان باشد تازه می‌ماند.

آب اگر در منبعی وارد شود و خارج نشود و اضافه گردد، منبع می‌ترکد، مطالب معرفتی و خودشناسی را نباید انبار کرد، باید به جریان انداخت، با دیگران در میان گذاشت.

خواص مباحثه و تبلیغ، بحثی مهم است، البته آسیب شناسی آن هم مهم است
امروز غذایی خورد، اگر امروز آن را مصرف نکند، انبار می‌شود و کم کم اضافه وزن و بعد هم سنگینی و هزار درد و مرض و بلا امروز مطلب معرفتی و خودشناسی خورد، اگر مصرف نکند یعنی آن را زندگی نکند، جا برای وعده‌ی بعد باز نمیشود، اگر انبار شود، انبار مقدمه‌ی فساد است.

انبار کردن و انبارداری خودش فنی است و اصولی دارد و بحث مهمی است، انبار کردن لازم است، اما به روش درست و اصولی. مرغ وقتی ۲۱ روز بر تخم میخوابد تا جوجه حاصل گردد، فقط نمیخوابد، بلکه مرتبا تخم‌ها را می‌غلطاند، دستگاه جوجه کشی فقط گرمای ثابت نمیدهد، بلکه حرکت هم دارد، چرا؟ چون اگر حرکت نباشد تخم‌ها میگندد.

سالها پای درس خودشناسی و معرفت نشسته، اما هنوز به کسی اینها را بازگو نکرده، گفتن اینها به دیگران خاصیت دارد، گفتن اینها طبق عقل و آنچه می‌فهمد باعث می‌شود خودش را جستجو کند و خودش را کنکاش کند.

یعنی این نشر باعث پاکیزگی خودش میشود، قبل از آنکه بدرد دیگری بخورد، با گفتن آن برای دیگران، فضولات دفع میشود. انبار کرده که چه بشود؟

خودشناسی انبار کردنی نیست. خودشناسی را باید زندگی کرد، باید بکار بست، باید زمزمه کرد، باید در جریان باشد.

عباس بشارت
@mahfelekhodshenasi
56 viewsشهریار محرز, 14:11
Buka / Bagaimana
2022-07-08 13:54:39 میدویم، داریم میدویم شب و روز. شما آن آب زلال مناسب حال من، که به درد رفع تشنگی من میخورد، عرضه کن بعد ببین من میخورم یا نمی‌خورم. حالا ما چقدر در این مسیر داریم حرکت می‌کنیم؟ به جای اینکه شناخت بدهیم، معرفت بدهیم. دعوت به اطاعت میکنیم. دعوت به عبودیت…
82 viewsشهریار محرز, 10:54
Buka / Bagaimana