Get Mystery Box with random crypto!

#پارت_۳۷ رفتاراش برام عجیب بود انگار کامران تو مهمونی با کام | 🥀⃤••𝓜𝓸𝓻𝓹𝓱𝓲𝓷𝓮

#پارت_۳۷

رفتاراش برام عجیب بود
انگار کامران تو مهمونی با کامرانی که الان جلوی من وایساده بود فرق داشت
خواستم چیزی بگم که اجازه نداد و گفت :
مخالفتی نداریم… و هیچ عذری پذیرفته نمیشه

اما طناز به جای من اعتراض کرد :
همین کمکت که از دست اون حروم زاده ها خلاص شیم و سالم برسیم تهران خودش جبران محسوب میشه
دیگه نیازی به ریخت و پاش بیشتر نیست

_منم درگیر کارامم… وقت واسه دورهمی و مهمونی ندارم
همین یه دونه کافی بود

کامران خندید و گفت :
کینه کردی از من که هی تیکه میندازی ؟

_نه عزیزم چه کینه ای
یه خاطره شیرین برام به جا گذاشتی
منو امروز از همه کارام انداختی
و الانم داری راجب یه مهمونی کوفتی دیگه صحبت میکنی

طناز- اوکی دیگه
بهتره خداحافظی کنیم
بازم ممنون کامران
فعلا

کامران- خواهش میکنم
کاری نکردم… پس حالا که دیگه شما پایه ی دورهمی نبودین کنسلش میکنم
ارسلانم الان تو ماشین منتظر منه که برم…

همون موقع ارسلان چند بوق پشت هم میزنه
از این حرکتش که بی احرامی محسوب میشد
ناراحت شدم
من ادمی نبودم که کسی منو نادیده بگیره و بخواد بی احترامی بکنه بهم
کمترین کاری که میتونست بکنه این بود که پیاده شه و از ما خداحافطی کنه
نه اینکه کلا بشینه تو ماشین و جوری رفتار کنه که انگار نه انگار ما وجود داریم

از کامران خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم
قرار شد طناز برگرده خونه خودشون و با حسام قرار بزاره
و منم باید میرفتم خونه که هم لباسم رو عوض کنم و هم میدونستم که طرفای عصر چند جلسه مهم کاری دارم