Get Mystery Box with random crypto!

#قصه سیری در داستان‌پردازی فارسی (15) سلامان، پس از سوختن و | احمد عزتی پرور

#قصه
سیری در داستان‌پردازی فارسی (15)

سلامان، پس از سوختن و مرگِ اَبسال، هر روز بی‌تاب و توان‌تر می‌شود. شاه در کار فرزند، ناتوان ماند و از حکیم چاره جُست. حکیم، سلامان ‏را نزد خود بُرد. هرگاه سلامان به یادِ ابسال می‌افتاد، باده‌ای خاص به ‏او ‏می‌نوشاند. سلامان در مستی، ابسال را درنظرِ خویش حاضر می‌یافت ‏و با او به عشق‌وَرزی می‌پرداخت.‏
گاهی حکیم درمیانِ سخن، از زیبارویی به نام«زُهره» (ناهید، ستاره‌ای ‏درآسمان) یاد می‌کرد و چندان از زیبایی او شرح می‌داد که سلامان ‌‏مایل به دیدارش می‌شد:‏

این سخن‌ چون بارها تکراریافت،
در درون، آن میل را ‏بسیاریافت.

شاهزاده کم‌کم، عاشق زیباییِ معنوی زُهره یا همان ستاره‌ی درخشان ‏آسمانی می‌شود.‏

شَه، مُرَصّع اَفسرش بر سر نهاد؛
تختِ مُلکش، زیرِ پای از زَر ‏نهاد.

هفت کشور را به وی تسلیم کرد؛
رسمِ کشورداری‌اش تعلیم ‏کرد.‏

داستان در همین جا به پایان می‌رسد. جامی سپس به رمزگشایی از ‏شخصیت‌های داستان می‌پردازد:‏

باشد اندرصورتِ هرقصّه‌ای،
خُرده بینان را زِ معنی حِصّه‌ای.

صورتِ این قصه چون اِتمام یافت،
بایدت از معنیِ آن، کام یافت.

پیش از آن که خیلی کوتاه به معنی‌های رمزی قصه بپردازیم، باید ‏بگوییم که اصل داستان«سلامان و ابسال» یونانی است. در متن داستان ‏نیز به ‏پادشاه یونان اشاره شد. نخستین بار«حُنین ابن اسحاق» ‌‏(درگذشته به سال260قمری) این داستان را از یونانی به عربی ‏ترجمه‌کرد. روایت ‏جامی دقیقاً بر مبنای ترجمه‌ی حُنین بن اسحاق ‏است. هیچ شاعری نه پیش از جامی و نه پس از او، درباره‌ی این ‏داستان سخنی نگفته‌است. ‏اما درمتن‌های فلسفی(از ابن سینا گرفته تا ‏خواجه نصیر و ملاصدرا) از آن به تفصیل سخن به میان آورده و به ‏شرح و رمزگشایی آن ‏پرداخته‌اند.
در روزگارِ ما نیز بزرگانی از ‏حیطه‌ی ادب و فلسفه، مفصل به آن پرداخته‌اند؛ ازجمله:‏
بدیع‌الزمان فروزانفر در کتاب«زنده‌ی بیدار» (انتشارات بنگاه ترجمه و ‏نشرکتاب، چاپ اول1334)‏
هانری کُربَن(حَی بن یَقظان: ابن سینا، ترجمه و شرح فارسی منسوب ‏به جوزجانی، مرکز نشردانشگاهی، چاپ سوم1366)‏
تقی پورنامداریان در کتاب«رمز و داستان‌های رمزی در ادب فارسی» ‏انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ سوم1368‏
و کامل‌تر و مبسوط تر از همه: سیدضیاءالدین سجادی درکتاب«حَیّ‌بن ‏یَقظان و سلامان و ابسال»
(انتشارات سروش، چاپ اول1374) که ‌‏همه‌ی اخبار و آگاهی‌های مربوط به سلامان و ابسال را نقل و شرح ‏نموده‌است. برای آگاهی از روایت‌های مختلف این داستان و ‏شرح‌های ‏آن باید به همین کتاب مراجعه نمود. ‏
درهمه‌ی شرح‌ها و رمزگشایی‌ها، پادشاه خدا است (که فرزندی ندارد) .
حکیم، فیضِ الهی یا «عقل فعّال یا عقل دهم» که ترتیبِ امور جهان ‌‏و انسان برعهده‌ی اوست.
سلامان همان عقل نظری (به نوعی جانشین ‏خدا در زمین) و ابسال نیز نفس یا عقل عملی است.‏ ‏
گاهی نیز ‌‏ابسال مجموعه‌ای از زیبایی‌های زمینی و شهوات و هوس‌هاو..است. ‏از این جهت، داستان نوعی بیان فلسفی از پیدایش عقل و نفس و ‌‏مراتب هستی و بقای نفس و اصالت معنا و...است.
https://telegram.me/ezzatiparvar