Get Mystery Box with random crypto!

باستان پژوهی

Logo saluran telegram bastanpazhuhi — باستان پژوهی ب
Logo saluran telegram bastanpazhuhi — باستان پژوهی
Alamat saluran: @bastanpazhuhi
Kategori: Tidak terkategori
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan: 637

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


Pesan-pesan terbaru 2

2023-03-09 00:26:53 پوشه شنیداری مراسم بزرگداشت استاد سیدجواد طباطبایی

سه شنبه 16 اسفند 1401

خانه اندیشمندان علوم انسانی

@iranianhht
62 views21:26
Buka / Bagaimana
2023-03-06 19:33:05
در سوگ سرو ایران؛ استاد سیدجواد طباطبایی

با حضور و سخنرانی استادان برجسته کشور
و جمعی از دانشجویان و علاقه مندان به استاد:

#احمد_نقیب_زاده
#موسی_غنی_نژاد
#ژاله_آموزگار
#حمید_احمدی
#اصغر_دادبه
#صادق_سجادی
#بهروز_غریب_پور
#محمد_جواد_کاشی
#احسان_هوشمند
#قدیر_نصری
#ناصر_سلطانی
#اسماعیل_خلیلی
#الهه_ابوالحسنی
#حامد_زارع
#مصطفی_نصیری
#اشکان_زارع
#امین_مرئی

- همراه با هنرنمایی:
#سهراب_پور_ناظری

- اجرای برنامه:
#سید_نوید_کلهرودی

سه شنبه 16 اسفند 1401، ساعت 16

خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی

برنامه به صورت حضوری برگزار می شود.

ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

@iranianhht
97 views16:33
Buka / Bagaimana
2023-03-01 13:21:07 یادشان گرامی و جاوید...

تسلیت به جامعه علمی و فرهنگی ایران
165 viewsedited  10:21
Buka / Bagaimana
2023-03-01 00:09:31
درخواست معماران و پژوهشگران برای ثبت بافت تاریخی شیراز

جمعی از معماران و پژوهشگران  با ضبط ویدئو و درخواستِ ثبت ‎بافت تاریخی شیراز، خواستار توقف تخریب این بافت شدند.

این ویدئو ها در ادامه کارزار درخواست" ثبت بناهای ارزشمند در معرض تخریب بافت تاریخی شیراز"  و در اعتراض به  طرح توسعه ۵۷ هکتاری حرم شاهچراغ (ع) ضبط و منتشر شده است.

@sharghdaily
sharghdaily.com
83 views21:09
Buka / Bagaimana
2023-02-28 21:50:30
باستان‌شناسان هم خواستار ثبت ملی بافت تاریخی شیراز شدند

در ادامه پویش مطالبات مردمی برای ثبت ملی بافت تاریخی شیراز ، باستان‌شناسان هم خواستار ثبت ملی بافت تاریخی شیراز شدند.

با سپاس از پیشکسوتان باستان‌شناسی استاد جعفر مهرکیان و استاد  دکتر هایده لاله عضو هیات علمی دانشگاه تهران و اقایان دکتر کوروش محمدخانی عضو گروه باستان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی، دکتر محمداسماعیل اسماعیلی جلودار عضو هیات علمی دانشگاه تهران و رییس انجمن باستان‌شناسی ایران، دکتر سامان توفیق مدیر هیات کاوش غار اسپهبد خورشید، سعید علیخانی  باستان‌شناس و عضو پژوهشی کتابخانه ملی، حبیب رضایی دانشجوی کارشناس ارشد باستان‌شناسی ،مرتضی جهانگردی کارشناس ارشد باستان‌شناسی،مصطفی فلاح‌زاده کلیشمی کارشناس ارشد دانشگاه تهران، عرفان بخت دهکردی دانشجوی کارشناسی باستان‌شناسی دانشگاه تهران

#بافت_تاریخی_شیراز

instagram.com/miras_bashi
@miras_bashi
102 views18:50
Buka / Bagaimana
2023-02-26 08:31:06 [دنبالۀ متن ]

از ناگزیرها بگذریم و روی سخن را به خودمان به جامعۀ باستان‌شناسی بگردانیم و بپرسیم چه شد که مدیریت باستان‌شناسی ایران از عزت‌الله نگهبان، فیروز باقرزاده و مسعود آذرنوش به اینجا رسید؟ چه شد که از امثال نگهبان، ورجاوند و آذرنوش که در راه حفاظت از میراث فرهنگی و اعتلاء علمی ایران تلاش و مبارزه می‌کردند به اینجا رسیدیم؟ چرا نهادهایی که دهه‌ها پیش با آرمان حفاظت از میراث فرهنگی ایران تأسیس شدند حالا می‌بایست به مراکزی برای توجیه تصمیم‌ها و تخریب‌ها تبدیل شوند؟
درست است که جامعۀ باستان‌شناسی همواره موضع روشنی دربارۀ لزوم حفاظت از میراث فرهنگی ابراز داشته است، اما اکنون که اقشار مختلف جامعه به دفاع از «بافت تاریخی شیراز» برخاسته‌اند خوب است باستان‌شناسی هم سکوت نکند. امروز دو نهاد تخصصی غیردولتی («انجمن علمی باستان‌شناسی ایران» و «جامعه باستان‌شناسی ایران») در عرصۀ باستان‌شناسی ایران فعّال است که در کارنامۀ آن‌ها نیز مواضع صریحی دربارۀ حفاظت از میراث فرهنگی وجود دارد. از آن‌ها می‌خواهیم با اتکاء به پایگاه و سرمایۀ اجتماعی‌شان تلاش کنند تا نهادهایی که می‌بایست محافظ میراث این سرزمین باشند به نهادهایی تخریب‌گر تبدیل نشوند. اعلام نظر کنند و با ابراز و اشتراک نظرات تخصصی خود به تحقق مطالبات جامعه کمک کنند.

«بافت تاریخی شیراز» یا هر بافت تاریخی دیگری در چارچوب باستان‌شناسی شهری هم قابل مطالعه است. آنچه در شهر می‌گذرد از حلقه‌های پیوند و اتصال باستان‌شناسی با جامعۀ زنده و امروزی است. باستان‌شناسی نمی‌تواند دربارۀ زیستگاه و شهر نظری نداشته باشد. محوطه‌های باستانی اگرچه بقایای صامت گذشته‌اند اما در زندگی امروز و آیندگان حضور دارند و نقش ایفاء می‌کنند. یک مثال ارگ بم است که حیات شهری آن حدود دو سده پیش مرد و متروک شد، اما در زندگی شهروندان بمی نمرده بود. و وقتی در آن زلزلۀ ناگوار به تلی از آوار تبدیل شد، مردمِ سوگمند که زندگی و خانواده و عزیزانشان را از دست داده بودند می‌گفتند حاضرند جان‌شان را بدهند تا ارگ‌شان بازگردد و نمیرد. ارگ را نماد حیات و مقاومت بم می‌دانستند. نماد استمرار زندگی خود و شهرشان می‌دانستند. میراثِ متروک و صامت چنین خاصیت و جانی هم دارد. خاموش است، ولی ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید. در ما زنده است و باز زاییده می‌شود و ما را در دامن خود می‌پرورد. بنابراین، باستان‌شناسی و باستان‌شناسان اخلاقاً نمی‌توانند نسبت به تخریب میراث فرهنگی بی‌اعتناء باشند، و آن که بی‌اعتناست یا آن که آشکار و نهان حکم تخریب امضاء می‌کند شریک دزد و رفیق قافله است.

خلاصه آن‌که «بیستمین گردهمایی سالانۀ باستان‌شناسی ایران» که برگزار می‌شود یادآور میراث و یادهای ارجمندی هم هست. بکوشیم بر محتوا و معنای آن افزوده شود و یادآور خاطرات خوب باشد.

https://t.me/bastanpazhuhi
447 views05:31
Buka / Bagaimana
2023-02-26 08:26:46 گردهمایی باستان‌شناسی و مسؤولیت‌های جمعی

1. نیم‌قرن پیش زنده‌یاد فیروز باقرزاده برپایی «مجامعی» را بنیاد گذاشت تا باستان‌شناسان، که آن سال‌ها عمدتاً عادت نداشتند به دستگاه اداری یا به جامعۀ باستان‌شناسی ایران دربارۀ نتایج کارهایشان گزارش بدهند، در موعدی مقرر سخنرانی و مقاله ارائه کنند. توفیق اجباری و فرخنده‌ای بود که پاییز هر سال تکرار می‌شد. با وقوع انقلاب اما باستان‌شناسی به محاق رفت و آن مجامع علمی هم تعطیل شدند. جامعۀ پساانقلابی که تا سال‌ها امثال باقرزاده و ابتکارات‌شان را نادیده می‌گرفت سرانجام مجال یافت آن نظم و درایت را بازیابد. طی یکی‌دو دهۀ گذشته مجامع سالانۀ باستان‌شناسی که حالا به «گردهمایی» تغییر نام داده، با فراز و فرودهایی -و به‌رغم تفاوت‌هایی- خوشبختانه برپا شده و تداوم یافته است. رویه‌ای که باقرزاده پایه گذاشت حالا کم‌کم به سنّتی فرهنگی تبدیل می‌شود.

حدود یک دهه پیش مدیران وقت پژوهشکدۀ باستان‌شناسی و برگزارکنندگانِ «گردهمایی سالانه» تصمیم و رویکرد جالبی در پیش گرفتند و از سرپرستان طرح‌های پژوهشی خواستند به‌جای چکیده‌های ناسودمند مقالۀ کوتاهی برای انتشار در کتاب عملکرد سالانۀ باستان‌شناسی ارائه کنند که به‌رغم کاستی‌هایی تا امروز دنبال شده است. در عین حال، هر سال شماری از پژوهشگران دعوت می‌شوند تا طی سه روز گردهمایی دربارۀ نتایج کاوش‌ها و تحقیقاتشان سخنرانی کنند. سابقاً رسم بر این بود که به سخنرانی بسنده نمی‌شد و اصل مقالات هم در کتابی چاپ می‌شد. این رویه هم در مجامع باقرزاده برقرار بود و هم در اغلب همایش‌های سال‌های پس‌ازانقلاب. اما آن رسم خوب به نحو عجیبی برافتاده است! «مقاله‌کوتاه» -که در جای خود ارزشمند است- نمی‌تواند جای مقالات تفصیلی را بگیرد و بی‌شک این عیب باید رفع شود. فیروز باقرزاده در مقدمۀ کتاب «چهارمین مجمع سالانه» (سال 1354) نوشته بود «با انتشار مجموعه‌مقالات است که می‌توان کار مجمع را تکمیل‌یافته دانست.»

2. «گردهمایی سالانه» بزرگ‌ترین اجتماع سالانۀ باستان‌شناسی ایران است. باستان‌شناسان که با خون دل در طی سال پژوهش‌های میدانی انجام داده‌اند گرد هم می‌آیند تا دیدار و تبادل نظر کنند. یک پای این دیدارها همیشه چاره‌جویی و درد دل و گلایه از نابودی میراث فرهنگی است. این روزها هم میراث فرهنگی وضع ناگواری دارد. «بافت تاریخی شیراز» نمونۀ آن است و اعتراض اقشار مختلف جامعه را برانگیخته است. شخصی که امروز مدیر پژوهشگاه میراث فرهنگی است و ازقضا یکی از مدرک‌داران باستان‌شناسی، سهمی در نابسامانی‌های شیراز و استان فارس بر عهده دارد؛ اگرچه، شاید بسیاری از نظر حرفه‌ای و به دلایل درست و روشن چنین مدرک‌دارانی را نمایندۀ حرفه و رشته ندانند. با این حال، آن کارنامۀ «مشعشع» افتتاح این گردهمایی علمی را در حضور باستان‌شناسان و سایر محققان و علاقمندان به میراث فرهنگی این سرزمین بر عهده خواهد داشت!

[ادامه ]
428 viewsedited  05:26
Buka / Bagaimana
2023-02-26 08:10:32 برنامۀ سخنرانیهای «بیستمین گردهمایی سالانۀ باستان‌شناسی ایران»
7 تا 9 اسفند 1401
تهران، موزه ملّی ایران

https://t.me/bastanpazhuhi
157 views05:10
Buka / Bagaimana
2023-02-01 14:45:49 توضیح دربارۀ یک یادداشت

#شهرام_زارع

همکار ارجمند آقای علی هژبری طی یادداشتی در «میراث‌باشی» به مسایل باستان‌شناسی سد چم‌شیر پرداخته‌اند. از آنجا که این یادداشت به نوعی درصدد داوری برآمده و از زاویۀ ناظر به ماجرا می‌نگرد لازم است چند نکته را در این زمینه یادآوری کنم. پیش از آن مایلم از نگاه منصفانۀ او به مسائل چم‌شیر سپاسگزاری کنم.

بدیهی است که هدف از این بحث و گفت‌وگوها کسب آگاهی و شفاف‌شدن مسایل است. هدف این است که پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان نهادی که متولی وظایفی دربارۀ سرنوشت میراث فرهنگی این سرزمین است در عمل به وظایف خود، ضمن تعهد به شفافیت و پاسخگویی، موفق‌تر و سربلندتر باشد.

۱. جامعۀ باستان‌شناسی یک جامعه با مسائلی است که پاره‌ای از آن مسائل در بین خودشان قابل رسیدگی یا حل‌وفصل است. بسیاری از مسائل باستان‌شناسی خصلتی فراباستان‌شناسی نیز دارند و ناگزیر در عرصه‌های عمومی‌تر می‌بایست دربارۀ آن‌ها گفت‌وگو کرد. جدای از ناگزیری، این امر فوایدی نیز دارد که منزوی نماندن و آگاهی جامعه از مسایل باستان‌شناسی ازجملۀ آن‌هاست (مطالبی نظیر آن که رئیس اسبق پژوهشگاه به طنز دربارۀ بگومگوی باستان‌شناسان می‌گفت را نباید جدی گرفت).

۲. طرح و انتشار مسائل «در مطبوعات و رسانه‌های مجازی» اگرچه جنبۀ خبررسانی دارد اما منحصر به آن نیست. این که مطالب مطبوعات و رسانه‌های [عمومی] «ملاک علمی ندارد» الزاماً داوری درستی نمی‌تواند باشد. بخصوص، محققان و نهادهای پژوهشی می‌بایست تلاش کنند موضوعات و دستاوردهای تخصصی ضمن آگاهی‌رسانی عمومی از قابلیت استناد علمی عدول نکند.

۳. باستان‌شناسان در قبال گذشته‌ای که می‌کاوند مسؤولیت‌هایی نیز بر عهده دارند. مسؤولیت آنان در عین این‌که «تصمیم دربارۀ آبگیری فلان سد موضوعی مدیریتی است» به کلی رفع نمی‌شود. همین مسؤولیت‌ها و تعهدات است که باستان‌شناسی را از فعالیتی صرفاً «فان» و سرخوشانه جدا می‌کند.

۴. «تخصص و دقت کافی پژوهشگر» پیش‌شرط حضور و کار یک باستان‌شناس در هر محوطه‌ای است؛ در عین حال، این‌ها به‌هیچ رو نافی ضرورت التزام به رعایت اخلاق حرفه‌ای نیست (مضاف بر این‌که در مواردی در چم‌شیر پیش‌شرطِ «تخصص و دقت کافی پژوهشگر» رعایت نشده است).

۵. مرقوم شده است که «هفده سرپرست به کاوش در محوطه‌هایی پرداختند که تعدادی از آنها را مدیر پیشین پروژه معین نموده بود.» مدیر پیشین در تعیین هیچ یک از هفده سرپرست کاوش دخالت نداشته است. فقط یک نفر از همکاران حاضر در گمانه‌زنی‌ها به عنوان سرپرست در این کاوش‌ها نیز انتخاب شده که ایشان هم در محوطه‌ای نامربوط به کاوش گماشته شده بودند. ضمناً، جای خالی چند موضوع در این یادداشت خالی بود.

از جمله این‌که، ۱. مدیر و ناظر پروژۀ کاوشی به گستردگی چم‌شیر مجاز نیست آثار منطقه را با قیاس‌های ناروا «غیرارزشمند» و «نافاخر» بداند، و شایسته نیست نهاد متولی میراث نیز این اظهارات را در تارنمای خود بازتاب بدهد؛ ۲. خوب بود سهل‌انگاری در صدور مجوز آبگیری سد از سوی یکی از مدیران اسبق دستگاه میراث مذمت می‌شد؛ 3. کاش دربارۀ ضرورت کاوش محوطه‌هایی که هنوز کاوش نشده‌اند، و محوطه‌هایی که به فصل دوم کاوش نیاز دارند هم تأکید و یادآوری می‌شد.

به اذعان مسؤولان پژوهشگاه، طی یکی‌دو دهۀ گذشته در بیش از ۱۲۰ سد مطالعات باستان‌شناسی انجام شده است. متأسفانه گزارش‌های مستقلی دربارۀ این مطالعات در دست نیست. آیا دستگاه میراث به وظایف خود برای اطلاع‌رسانی شفاف و انتشار گزارش مطالعات انجام‌گرفته عمل کرده است؟ آیا انتشار حداقلی، یعنی صرفاً نقشۀ پایه محدودۀ آبگیر سدها و جانمایی آثار شناسایی‌شده در بررسی‌ها، صورت پذیرفته است؟ آیا وقتی دستگاه میراث از بودجۀ کاوشهای نجات‌بخشی «بالاسری» برمی‌داشته، متعهد به انجام کارهای حداقلی دربارۀ انتشارات بوده است؟ اینها ازجمله مسایلی است که گفت‌وگو دربارۀ آنها نمی‌تواند صرفاً در خلوت یک نهاد یا گروهی از متخصصان انجام شود. پرسش‌ها و مطالباتی است که هر شهروندی می‌تواند و موظف است دربارۀ آن توضیح بخواهد. پاسخ‌گویی شفاف و مسؤولانه سبب می‌شود شأن و منزلت حرفه‌ای نهادها و متخصصان حفظ شود و ارتقاء یابد.

instagram.com/miras_bashi
@mirasbashi
139 views11:45
Buka / Bagaimana
2023-01-28 18:47:43 ایران را باید ساخت

امیر مازیار

وضعیت کنونی زمان خاموشی و انفعال و انتظار نیست. بلکه زمان ساختن است. آزادی، برابری و دموکراسی را باید ساخت. ایران آینده را آنگونه که تصور می‌کنیم و می‌خواهیم باید بسازیم. نباید گمان کرد که پشت ابرهای تاریکی خورشید گرم و درخشان آزادی منتظر ما است‌ و فقط کافی است ابرها کنار بروند. حالا که جمعیتی داریم و اتحادی، حالا که " امر جمعی" دغدغه ماست ، حالا که خشمی داریم و بغضی‌، حالا که غم جوانان از دست‌ رفته بر شانه‌های‌ ما سنگینی می‌کند، کار کنیم و رویای جمعی خود را بسازیم. سیلاب حوادث ممکن است پیش از آنکه ما فکر کنیم به راه بیفتد. ما در دوران خطیری هستیم.

باید "زن، زندگی ،آزادی" را به مطالبه‌ای مدنی و گسترده تبدیل کرد .لازم است شکل سیاسی ،حقوقی و قانونی ایران دموکراتیک، شیوه رسیدن به آن و موانع جدی آن  به دقت معرفی شوند. باید نابرابری‌های جنسیتی، دینی و همه اشکال تبعیض به شکل مساله و مطالبه درآیند .نابرابری در تاریخ و زبان ما نهادینه شده‌است . تاریخ نابرابری را آشکار و افشا کنیم و زبان را از زن‌ستیزی و قوم‌ستیزی پاک گردانیم .

" زن،زندگی،آزادی" بزرگتر از تغییری سیاسی است و باید تفسیر حقوقی و سیاسی، تفسیر دینی متناسب خود  و ادبیات و هنر خود را داشته باشد. فراموش نکنیم که در برخی مناطق ایران زنان از حقوق اولیه و حتی قانونی خود به دلیل باورهای محلی محروم اند. اقلیت‌ها نیز همین طور.

درسها ، کلاسها و سخنرانی‌ها را برگزار کنیم و در آنها درباره ایران سخن بگوییم.فعالیت هنری و ادبی موثر بکنیم. هنر و ادبیات آزاد را نشان دهیم و از آن حمایت کنیم .هنر و ادبیات آزادی را بسازیم.  کارهای  موثر را درحوزه‌‌های گوناگون  همرسان کنیم و در آنها مشارکت جمعی داشته‌باشیم.

اعتراض بکنیم .باید درباره شیوه‌های مدنی و موثر اعتراض و انتقاد صحبت کرد.  شهامت اعتراض را به دست آوریم و در دیگران گسترش بدهیم. شعار روشنگر  این جنبش این بوده‌است که : "جرات آزاد بودن داشته‌باش‌".

درباره اختلاف نظرها و شیوه‌های رفع آنها ، درباره دیگر پذیری و هم‌گرایی ،درباره حقوق بشر و لزوم کثرت‌گرایی، درباره تفکر انتقادی و توان نقد اخبار و آراء ،درباره بهترین شیوه‌های با هم بودن صحبت بکنیم. .باید جامعه چنان قوی ، حق‌خواه و نسبت به نابرابری و نقض حقوق حساس باشد که هزینه نقض‌حقوق برای هر صاحب قدرتی در جامعه  بالا برود.

نگذاریم جمعیتی که به‌دست آورده‌ایم پراکنده شود. نگذاریم صدای جمعی ما  گنگ و کم‌اثر شود.  در وضعیت بی‌رسانگی و بی‌نمایندگی ، صداهای خودمان یعنی این فضای مجازی و فضاهای واقعی اجتماع و گفت‌گو را  گرم ، پویا، متکثر و نقاد نگه‌داریم. منزوی نباشیم و نشویم.

آزادی را باید ساخت.

تمامی‌ِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
           که به کار آید
چرا که تنها یک سخن
                          یک سخن در میانه نبود:
ــ آزادی!
 
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!(شاملو،۱۳۵۱)

@amirmaziar1
153 views15:47
Buka / Bagaimana