2023-02-01 14:45:49
توضیح دربارۀ یک یادداشت #شهرام_زارع
همکار ارجمند آقای علی هژبری طی یادداشتی در «میراثباشی» به مسایل باستانشناسی سد چمشیر پرداختهاند. از آنجا که این یادداشت به نوعی درصدد داوری برآمده و از زاویۀ ناظر به ماجرا مینگرد لازم است چند نکته را در این زمینه یادآوری کنم. پیش از آن مایلم از نگاه منصفانۀ او به مسائل چمشیر سپاسگزاری کنم.
بدیهی است که هدف از این بحث و گفتوگوها کسب آگاهی و شفافشدن مسایل است. هدف این است که پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان نهادی که متولی وظایفی دربارۀ سرنوشت میراث فرهنگی این سرزمین است در عمل به وظایف خود، ضمن تعهد به شفافیت و پاسخگویی، موفقتر و سربلندتر باشد.
۱. جامعۀ باستانشناسی یک جامعه با مسائلی است که پارهای از آن مسائل در بین خودشان قابل رسیدگی یا حلوفصل است. بسیاری از مسائل باستانشناسی خصلتی فراباستانشناسی نیز دارند و ناگزیر در عرصههای عمومیتر میبایست دربارۀ آنها گفتوگو کرد. جدای از ناگزیری، این امر فوایدی نیز دارد که منزوی نماندن و آگاهی جامعه از مسایل باستانشناسی ازجملۀ آنهاست (مطالبی نظیر آن که رئیس اسبق پژوهشگاه به طنز دربارۀ بگومگوی باستانشناسان میگفت را نباید جدی گرفت).
۲. طرح و انتشار مسائل «در مطبوعات و رسانههای مجازی» اگرچه جنبۀ خبررسانی دارد اما منحصر به آن نیست. این که مطالب مطبوعات و رسانههای [عمومی] «ملاک علمی ندارد» الزاماً داوری درستی نمیتواند باشد. بخصوص، محققان و نهادهای پژوهشی میبایست تلاش کنند موضوعات و دستاوردهای تخصصی ضمن آگاهیرسانی عمومی از قابلیت استناد علمی عدول نکند.
۳. باستانشناسان در قبال گذشتهای که میکاوند مسؤولیتهایی نیز بر عهده دارند. مسؤولیت آنان در عین اینکه «تصمیم دربارۀ آبگیری فلان سد موضوعی مدیریتی است» به کلی رفع نمیشود. همین مسؤولیتها و تعهدات است که باستانشناسی را از فعالیتی صرفاً «فان» و سرخوشانه جدا میکند.
۴. «تخصص و دقت کافی پژوهشگر» پیششرط حضور و کار یک باستانشناس در هر محوطهای است؛ در عین حال، اینها بههیچ رو نافی ضرورت التزام به رعایت اخلاق حرفهای نیست (مضاف بر اینکه در مواردی در چمشیر پیششرطِ «تخصص و دقت کافی پژوهشگر» رعایت نشده است).
۵. مرقوم شده است که «هفده سرپرست به کاوش در محوطههایی پرداختند که تعدادی از آنها را مدیر پیشین پروژه معین نموده بود.» مدیر پیشین در تعیین هیچ یک از هفده سرپرست کاوش دخالت نداشته است. فقط یک نفر از همکاران حاضر در گمانهزنیها به عنوان سرپرست در این کاوشها نیز انتخاب شده که ایشان هم در محوطهای نامربوط به کاوش گماشته شده بودند. ضمناً، جای خالی چند موضوع در این یادداشت خالی بود.
از جمله اینکه، ۱. مدیر و ناظر پروژۀ کاوشی به گستردگی چمشیر مجاز نیست آثار منطقه را با قیاسهای ناروا «غیرارزشمند» و «نافاخر» بداند، و شایسته نیست نهاد متولی میراث نیز این اظهارات را در تارنمای خود بازتاب بدهد؛ ۲. خوب بود سهلانگاری در صدور مجوز آبگیری سد از سوی یکی از مدیران اسبق دستگاه میراث مذمت میشد؛ 3. کاش دربارۀ ضرورت کاوش محوطههایی که هنوز کاوش نشدهاند، و محوطههایی که به فصل دوم کاوش نیاز دارند هم تأکید و یادآوری میشد.
به اذعان مسؤولان پژوهشگاه، طی یکیدو دهۀ گذشته در بیش از ۱۲۰ سد مطالعات باستانشناسی انجام شده است. متأسفانه گزارشهای مستقلی دربارۀ این مطالعات در دست نیست. آیا دستگاه میراث به وظایف خود برای اطلاعرسانی شفاف و انتشار گزارش مطالعات انجامگرفته عمل کرده است؟ آیا انتشار حداقلی، یعنی صرفاً نقشۀ پایه محدودۀ آبگیر سدها و جانمایی آثار شناساییشده در بررسیها، صورت پذیرفته است؟ آیا وقتی دستگاه میراث از بودجۀ کاوشهای نجاتبخشی «بالاسری» برمیداشته، متعهد به انجام کارهای حداقلی دربارۀ انتشارات بوده است؟ اینها ازجمله مسایلی است که گفتوگو دربارۀ آنها نمیتواند صرفاً در خلوت یک نهاد یا گروهی از متخصصان انجام شود. پرسشها و مطالباتی است که هر شهروندی میتواند و موظف است دربارۀ آن توضیح بخواهد. پاسخگویی شفاف و مسؤولانه سبب میشود شأن و منزلت حرفهای نهادها و متخصصان حفظ شود و ارتقاء یابد.
instagram.com/miras_bashi
@mirasbashi
139 views11:45