شخصی پیش سلطان عارفان بایزید بسطامی ره رفت و گفت : یا شیخ همه | شــــــــــیرکــــــوژ ژوور و نـــــــاوچـــــه ی مه نمی
شخصی پیش سلطان عارفان بایزید بسطامی ره رفت
و گفت :
یا شیخ
همه عمر در جستجوی حق به سر بردم
و چند بار به حج پیاده بگذاردم
و چند دشمنان دین را در غزا (جنگ )، سر از تن برداشتم
و چند مجاهدهها کشیدم،
و چند خون جگرها خوردم،
هیچ مقصودی حاصل نمیشود.
هر چه میجویم کمتر مییابم.
هیچ توانی گفت که کی به مقصود برسم؟
شیخ گفت :
جوانمردا
این جا دو قدمگاه است :
اول قدم خلق است
و دوم قدم حق
قدمی برگیر از خلق
که به حق رسیدی
مادام که تو در بند آن باشی
که چه خورم که حلقم خوش آید
و چه گویم که خلق را از من خوش آید
از تو حدیث حق نیاید.
سعدی ره
https://telegram.me/shirkozhoolya
کانال میژووی شیرکوژ ژور وناچه ی منمی