این مطلب رو در جواب یک پرسش تکراری مینویسم. چه باید کرد؟ در | GifGlass (Thinking)
این مطلب رو در جواب یک پرسش تکراری مینویسم. چه باید کرد؟
در قدم اول، باید افکار این جامعه رو به همدیگه نزدیک کرد. باید یک کتاب به صورت «پیدیاف» نوشت و در سراسر نت پخش کرد، و به دست اونا که به نت دسترسی ندارن، رسوند. این کتاب، باید دو بخش اصلی داشته باشه. بخش اول: ایران در حال حاضر. بخش دوم: ایران در آینده. باید ضرورتها، فوریتها و اولویتها، برای اکنون. و توضیح واقعیتها و فرصتها و موقعیتها، برای آینده رو نوشت. اون هم نه با فاز روشنفکری، باید طوری نوشت که هرکسی با هر میزان درک و سواد، متوجه اون بشه. چون این کتاب باید تا دورترین نقاط ایران هم برسه.
پرسش اصلی. چرا باید این حرکت انجام بشه؟
در جامعهای که مفاهیم تغییر کرده، افکار به میزان بالایی پر از مسائل چرند شده، آزادیخواه گیجه، آدم معمولیشم گیجه، اتحاد روی هیچچیز مشخصی وجود نداره، هر روز تحت تأثیر جنگروانی هستند، هرکسی خودش رو تحلیلگر میدونه، حرفهای درست خونده نمیشه، حرفهای احمقانه باور میشه، با یک باد؛ امیدوار میشن، با یک باد ناامید. در چنین شرایطی یک کتاب که «همه» بخونن، ذهنهای آشفته و افکار پراکنده رو تا حدی منسجم میکنه، و جامعه از بلاتکلیفی بیرون میاد. وقتی تو بتونی افکار رو به همدیگه نزدیک کنی، میتونی هرکاری رو انجام بدی.
این کتاب، نهایت باید ۲۰ صفحه باشه، چون این جامعه بیشتر از این رو نخواهد خوند. باید به این جامعه هیجان داد تا سراغ خوندنش بره، وگرنه نخواهد رفت. کتاب باید توسط افراد سیاسی که مورد تأیید مردم هستند، مدام تبلیغ و حمایت بشه(قبل از پخش کتاب) و پخش کتاب باید در ۷۲ ساعت به صورت سراسری در تمام کانالها و صفحات انجام بشه. و به مدت یک هفته، یادآوری بشه اون هم با تأکید و هیجان. من اینجا حتی جزئیاتی که لازمه رو هم گفتم.
اینکه چه کسی و چه کسانی این کتاب رو خواهند نوشت، بحث اصلی نیست. چون افرادی هستند. بحث اصلی اینه آیا این جامعه با همکاری همدیگه، چنین چیزی رو اجرایی خواهد کرد یا اینم میره بین صدها موردی که در نهایت انجام نشد و خاک خورد. آیا یکبار کاری رو اصولی انجام میدهیم یا باز هم منتظر اتفاقات و اما و اگرها خواهیم بود؟