Get Mystery Box with random crypto!

اولین عشقم تویی #قسمت_ 7 فواد: میگم بچه خوشتیپ  بریم فیف | 📚📖بَـهْـتّــرَیـِْنَ دَاٰسّــتَٰـانَ هایـی نٰـاَبً وَ بِـیْوُ📖📚

اولین عشقم تویی




#قسمت_ 7

فواد: میگم بچه خوشتیپ  بریم فیفتی چی میگی.
مه : باشه بریم ولی زود بیرون شیم
خیلی خوش ندارم به جا شلوغ برم .
فواد: باشه لالا حالی بریم
مه: ها حرکت کن

«فاطمه»

سلام مادری خوبین.
مادر: شکر مادر تو خوبی بیا بشین نون بخوریم .
مه:  چی عجب امروز صبر نکردین بیام
سفره بندازم .
مادر: خوب ساعت نگاه کن دیر کردی باید
12:15  به خانه میبودی حالی 12:40 است.
مه: ها خوب همی موتر مچم چری ایته اهسته میاماد بیخی دل مرم به سر
اورد بهبه چی کردن مادری جو مه پیتزا پختین دست شما درد نکنه
مادر جو مه و رویا چهار بیجه ها میریم
فیفتی اجازه است از طرف شما .
مادر : ها برین بشرطی زود بیاین و ها مقبول برین مقبول بیاین .
مه : باشه چشم مادر جو .
نون خوردیم سفره جمع کردم ظرفها بشوشتم
مه: خوب مادر جو مه دگه میرم یک ساعتی خاو میشم کار ندارین
مادر : نه مادر جو برو درسها خور هم بخونی
مه: به چشم مادر جو .
با ایشته مونده شدم الهی خیر نبینی چیش چارچار که مر ایته به زمین نمیزدی کمر مه خیلی درد میکنه لمشت ایشته خور بدر هم میاورد
قواره اصلا بخاکی باشه که خاو شم .

«رویا»

مادر جان مه دگه میرم که فاطی صدا کنم بریم به شما چی بیارم
مادر : هچی جان مادر برو دلجمع خوش بگذره.
مه: باشه مادر جو خداحافظ.
  بیامادم بالا
سلام حاجی مادر جان خوب
هستین کجایه فاطی
حاجی مادر: شکر رویا جو تو خوبی به اتاق خو است ای خور اماده میکنه.
مه: شکر مادر جان
پس مه برم اور صدا کنم
حاجی مادر : باشه برو
مه : فاطی کجای اخه 4 بیجه شده بیا دگه
فاطمه: با ایشته جیغ میکشی انی بیامادم دگه
مه : بیرون شو دگه تور بخدا دیر شد .
فاطمه : خوبه انی خلاص شدم بریم
خوب چری نگاه میکنی حرکت کن دگه
دختر به ای خوشکلی ندیدی.
مه : ایول مقبول که چی عرض کنم اما مثله تو گنده ندیدم عمه جو
فاطمه : برو حسود میفهمم سوخته تو گریفته .
مه: با عمه جو خیلی عقش شدی بیا بدو که بریم
فاطمه: بریم .

«فاطمه»

میگم رویا چی عجب همی چیش چارچار به ته کوچه نیه .
رویا : تور بخدا چی مای از بیچاره او به تو چیکار داره ته کوچه کو از تو نیه یله کن رد بچه مردمه .
مه: خوبه تیاره البت گپ مپیه ایته طرف از او میگیری:
رویا : نه استغفرالله عمه چی میگی مه هنوز خوردم باز قصد ادامه تحصیل دارم
مه همالی شو نمیکنم دلجمع:
مه: ها همیته میگفتن از دل تو خدا خبر داره
رویا : عمه مه از مه کلونتر به خونه شیشته باشه لبا خو بلیسه مه شو کنم نه ایته نا حقی نمیکنم
اول تو به شو میدم باز خود مه عروس میشم
مه: تیاره نمایه که تو به مه دل بسوزنی
راستی یک گپی مه هر وقت عاشق شم خودی عشق خو عروسی  میکنم مه با کسی ازدواج میکنم که عاشق یو باشم. کسی که مر ماسته باشه
رویا : میگم عمه جان اگه خیال پلو ها شما خلاص شد بفرمایم برسیدیم .
مه: وی ایشته زودی رسیدیم .
رویا مگرم زود میرسیدم به ای خیال پلو های که شما زدین .
مه: تیاره برو جلو شو
بهبه چی هوا قشنگی .
رویا: هادگه مه کو عمه خو به جا ها گنده نمیبرم .
مه : هر وقت پول مر حساب کردی باز گپ مفت بزن میگم رویا همی بچگک ایشته چهری یو اشنایه.
رویا : کو کدومک میگی .
مه : انی همی که به او میز پهلو شیشته است .
رویا : وی ای کو همو چیش چارچار است
البته به گفتی تو عمه جو.
مه:  ایشته خور خوشتیپ هم بکرده او کج ورکج دگه کینه خودی یو .
رویا :حتما رفیق یو است خوب عمه جان سفاریش بدی دگه مردم از گرسنگی
مه: به مه پیتزا بگو بیارن خودی پیپسی تو هم هر چی مای سفاریش بدی .

ادامه دارد..................



دَاٰسّتَاٰنَ نـَٰاَبً
@Dastan_hai_nab