Get Mystery Box with random crypto!

اولین عشقم تویی #قسمت _ 2 مه : صبحانه که خوردم از خانه ب | 📚📖بَـهْـتّــرَیـِْنَ دَاٰسّــتَٰـانَ هایـی نٰـاَبً وَ بِـیْوُ📖📚

اولین عشقم تویی




#قسمت _ 2

مه : صبحانه که خوردم از خانه بیرون شدم با ای چیش چارچار هم کو هر روز امنجی ایستاده یه اخه بابا جان بسر ما جبره صبح وقت بیدار شیم تو چی مجبوری داری برو خاو شو خودی چیشا چارچار خو
البته چیش چارچار هم نیه دگه بخاطری وظیفه خو ایته وقت بیرون میشه از خونه و ها راستی یادم رفت معرفی کنم از بست گپ زدم
ای چیش چارچار بچه همسایه ما است حارث نام داره
رویا: میگم فاطی به چی فکر میکنی کمی قدما مبارک خو تیز وردار که دیر شد.
مه: باتو هم کو مدام به نشه مه خار زدی ای میام دگه.
رسیدیم به مکتب خودی سدنا و زینب که بهترین دوستا مه هستن خوش امد کردم و همدگر بغل کردیم ما از بست صمیمی بودیم هر روز همدگر بغل میکردیم و یک عالمه همدگر توف مالی میکردیم
توف مالی همو بوس کردن میگم .
ای خودی هم گپ میزدیم که استاد جغرافیه بیاماد به صنف
مه :میگم دخترا حالی نمیشد همی شوگون بعد دگه وقت میاماد به صنف همی ساعت اول مونده بود بیایه به نشه ما خار بزنه.
سدنا : راست میگی باز کاشکی بتونه ادلی گپ بزنه خودی دندون ها خرگوشی خو .
زینب: شما دو تا هم کو یکشه مثله رادیو بی بی سی واری گپ میزنین مه کو بیازو سردل درس خونده ندارم شما دو تا هم که گپ میزنین همو پوره سردل دگی مم میره برد کار خو
استاد: میگم شما سه تا چری ایگذر گپ میزنین اگه گپها شما خلاص شده که درس شروع کنم
مه: نه استاد کمی دگم بمونده از اختلاط ها ما.
استاد: خوب پس هر سه تا از صنف بیرون شین.
مه : وی استاد شوخی کردم شروع کنین درسه.
بیازو مابه طریقه درس دادن شما نمیفهمیم زبون خو به جون دندون ها خرگوشی خو میچسپونین
ت پ میگین وی بابیلا مه چی گفتم خخخ نترسین به دل خو گفتم ای گپها

ادامه دارد.................


لایک یادت نره


دَاٰسّتَاٰنَ نـَٰاَبً
@Dastan_hai_nab