Get Mystery Box with random crypto!

احتمالاً بارها این را در مورد دیگران یا حتی خودتان شنیده‌اید ک | خودشناسی ... خودت را ببین

احتمالاً بارها این را در مورد دیگران یا حتی خودتان شنیده‌اید که فلانی با آدم و عالم دعوا دارد، یا درگیر است.
تا حالا شده از دست اشیاء عصبانی شوید، به آنها فحش دهید، یا حتی کتکشان بزنید؟ مثلاً ماشینی که روشن نمی‌شود. عابربانکی که کار نمی‌کند. کامپیوتری که هنگ می‌کند. گوشی یا نتی که سرعتش پایین است. چراغ قرمزی که احساس می‌کنید نباید این‌جا باشد یا دیر سبز می‌شود. یا به صف ایستادن در جاهای مختلف.
از آنهایی هستید که فکر می‌کند نفر جلوییِ پمپ بنزین دست‌وپا چلفتی است؟ تا چراغ سبز می‌شود، فرتی بوق می‌زنید؟ غیر خودتان بقیه مثل گاو رانندگی می‌کنند؟ یا از آنها که احساس می‌کنند همه جز خودش بی‌شعورند؟
در دهه‌ی 1970 متخصصان قلب متوجه نکته‌ی عجیبی شدند. آنها مشاهده کردند که در بین بیمارانشان که ناراحتی قلبی عروقی داشتند، یا دچار حمله و سکته‌ی قلبی شده‌اند، افرادی هستند که هیچ‌کدام از پیش‌زمینه‌های این بیماری‌ها را ندارند. پیش‌زمینه‌هایی مثل فشار خون بالا،‌ سیگار، الکل، چاقی، چربی خون، دیابت، زمینه‌های ارثی و عوامل دیگری که با بیماری‌های قلب و عروق ارتباط دارند.
به‌تدریج متوجه شدند این افراد سه دسته ویژگی مشترک در احوالات، رفتار و گفتارشان دارند که با سایر بیماران متفاوت است: پیشرفت خواهیِ مبتنی بر رقابت‌طلبی، حسادت و احساس تنشِ درونی؛ اضطرار و اضطراب زمان؛ خشمِ درونی و پرخاشگریِ بیرونی.

آنها برای شخصیت‌هایی که این سه ویژگی یا دوتای از آنها را به میزان قابل توجهی دارند، اسمی گذاشتند: تیپ شخصیتیِ الف.
این پژوهش‌ها و کشفیات آنها را (از جمله میزان مرگ و میر این افراد، واسطه‌های بدنی و هورمونی میان این ویژگی‌ها و بیماری‌های قلبی، و نیز کشف شخصیت د)، و فراز و فرودهای آن را در اینترنت ملاحظه کنید.
نخست
ویژگی اول پیشرفت‌خواهیِ مبتنی بر رقابت و حسادت است. همه‌ی ما هم انگیزه‌ی پیشرفت داریم؛ و هم مقداری حسادت و رقابت. حالا اگر این سه در کسی اوج بگیرد، و بیشترِ احوالات درونی‌اش مبتنی بر سنجش خود و دیگران، مقایسه‌ی خود با دیگران، حرص زدن، و تلاش برای برتری بر دیگران شود، این فرد در درون خودش مدام احساس تنش و فشارِ ناشی از سنجش و رقابت خواهد کرد.
البته این چشم‌وهم‌چشمی، احساس عقب‌ماندگی، رقابت ناسالم و برتری‌طلبی گاهی می‌تواند روح حاکم بر یک اجتماع ناسالم گردد.
دوم
اضطرار زمان، که یکجور احساس فشار روانیِ شدید در درون است که زمان کوتاه و در حال اتمام است و تو هیچ کاری نکرده‌ای و باید در این زمان کوتاه کارهای بزرگی کنی و بترکانی.
حس افراطیِ اتلاف وقت و عقب‌افتادن داری، از اتلاف وقت متنفری، احساس می‌کنی  خیلی از کارهایی که مردم انجام می‌دهند اتلاف وقت است و تو نباید در آنها قاطی شوی، همیشه عجله داری، تلاش می‌کنی چند کار را با باهم پیش ببری (مثلاً خوردن غذا با کتاب خواندن؛ مهمانی/ورزش رفتن با کتاب و هدفن)، از شادی‌ها و دیگر مراسمات دوری می‌کنی، یا از حضور در آنها رنج می‌بری؛ و ... .
خلاصه تبدیل می‌شوی به آدمی که اضطرابِ گذر زمان او را خفه می‌کند. همه‌ی ما اضطراب گذر زمان داریم و از پیر شدن اذیت می‌شویم؛ اما در این افراد این حالت طبیعی افراطی می‌شود و نتیجه‌ی آن یک شخصیت وسواسی  است که «تایم» مهم‌ترین دغدغه‌ی ذهنش است.
معمولاً هم این افراد به‌خاطر همین افراط به هدفشان نمی‌رسند، پیشرفت مطلوبی نمی‌کنند، و تفاوت چندانی با دیگران در تولید محصول ندارند. تنها چیزی که نصیبشان می‌شود، رنج مداوم سنجش زمان، و احساس فشار سنگین برای کاری کردن است.
سوم
سومی که مهم‌ترین عامل است و ارتباط بیشتری با بیماری‌های قلبی و دیگر بیماری‌ها مانند سردرد، دل‌درد، بدخوابی، دیرخوابی و مانند این‌ها دارد، عبارت است از یک احساس خشم درونی که عموماً مبتنی بر احساس ناکامی است؛ که هم باعث خودخوری می‌شود، و هم حمله و پرخاشگری به دیگران.
به عبارت بهتر، فرد مدام در حالت استندبای است؛ یعنی در حالت آماده‌ باش کامل برای جنگ و گریز. یک فرد تحریک‌پذیر که به هر صدایی فرومی‌ریزد. حالا این فروریختن یا در قالب درد و رنج درونی است (کسی که مدام احساس ناراحتی دارد و مدام رنج می‌کشد و هیجان‌های منفی را تجربه می‌کند) یا آوار شدن روی دیگران، و به قول معروف به هر بهانه‌ای آماده است تا (بلا نسبت) پاچه‌ی دیگران، حتی اشیای دور و برش را بگیرد.
سمپاتیک او مدام فعال است و آدرنالین تولید می‌کند، در بدنش می‌ریزد و فرسوده‌اش می‌کند.

تیپ شخصیتی الف درمان‌پذیر است. با فنون و تمرین‌هایی می‌توان ویژگی‌های بالا را به حد نرمال رساند، تا فرد دارای تیپ شخصیتی الف در فشارهای روانی:
1.  فرونریزد، و با جرقه‌ای کوچک آتش نگیرد.
2.  به اندازه‌ی افراد بهنجار رنج بکشد؛ نه بیشتر.
3.   خویشتن‌دار و خودنظم‌بخش شود.
4.   پیشرفت‌طلبی، رقابت‌جویی و پرخاشگری‌اش معتدل گردد.

دکتر محسن زندی (روان‌شناس)
@mahfelekhodshenasi