مشکل بسیاری از بچهها در مدارس ابتدایی این نیست که به اندازۀ | خودشناسی ... خودت را ببین
مشکل بسیاری از بچهها در مدارس ابتدایی این نیست که به اندازۀ کافی باهوش نیستند، بلکه این است که هنوز به اندازۀ کافی احمق نشدهاند.
آنها هنوز نتوانستهاند به مهارتهایی مانند خواندن، نوشتن و حسابکردن به روشی که آنها را خودکار و شفاف جلوه دهد، تسلط پیدا کنند. مخصوصاً این موضوع ممکن است در مورد بچههایی که فرصتهای طبیعی برای تمرین خواندن و نوشتن ندارند، مصداق داشته باشد. در خانوادههای طبقۀ متوسط خواندن و نوشتن ممکن است به همان میزانی رایج باشد که درستکردن تُرتیلا در روستایی در گواتمالا.
آگوستوس، نوهام، حتی قبل از دوسالگی خودجوشانه، موقع نشستن روی لگن توالت کوچکش، یک کتاب با خودش میبرد. اما در خانوادههای فقیر، صحنۀ بسیار متفاوتی دیده میشود. در واقع، مدارک خوبی وجود دارند که بهترین پیشبینیکنندگان توانایی خواندن در مدرسه، تعداد جملاتی است که بچهها در خانه میشنوند و نیز تعداد کتابهایی که در اطراف خود میبینند. اما استاد شدن در مهارتهای مدرسهای مانند خواندن، نوشتن و حساب بهخودیخود یک هدف نیست. بلکه وسیلهایست برای کشفهای جدید.
البته تقریباً از وقتی که مردم بهطور جدی به آموزش اندیشیدند، متوجه شدند که بین کاوشگری طبیعی و کنجکاوی که از ویژگیهای منحصربهفرد کودکی است و انواع یادگیریهایی که در مدرسه رخ میدهند، ناهماهنگیهایی وجود دارد.
آن مشاهده، زیربنای بسیاری از روشهای آموزشی مترقی و جایگزینی است که مبتنی بر «یادگیری پرسشمحور» هستند. بسیاری از معلمان مدارس یادگیری از طریق کشفکردن را تحسین کردهاند، در حالی که ما تازه در ابتدای درک علمی چنین یادگیریی هستیم، درست همانطور که مربیان پیشدبستانی قبل از ما دانشمندان، بهطور شهودی نقش بازیکردن را تحسین کرده بودند.
اما این نکته را هم باید یادآوری کرد که در بسیاری از مدارس، بچهها در خارج از سالن ورزشی نهتنها موقعیتهای چندانی برای کشفکردن ندارند، بلکه حتی فرصت مناسبی هم برای به دست آوردن یک مهارت واقعی ندارند.
مدارس نه مؤسساتی برای تشویق کاوشگری هستند و نه مراکزی برای کارآموزی.
□ باغبان و نجار | آلیسون گوپنیک | ترجمۀ مریم برومندی | نشرنو، چاپ پنجم ۱۴۰۱، قطع رقعی، جلد شومیز، ۳۵۰ صفحه. #پیشنهاد_نو
Nashrenow
@mahfelekhodshenasi