2023-04-09 19:49:54
زنان ایران در راه عدالت اجتماعی
گفتوگوی دانشجویی
فهیمه بهرامی: من بحث را با این سوال طرح میکنم که آیا میتوان جنبش زن، زندگی، آزادی را در امتداد جنبش زنان که در سالهای گذشته در ایران شکل گرفته دید؟ تأثیر حرکات فعالان حقوق زنان در گذشته بر شکلگیری این آگاهی در حال حاضر جامعه ایران چیست؟ آیا میتوان گفت این جنبش احیای دوباره جنبش زنان در سطح گستردهتر و عمیقتر است؟
سونیا غفاری: در واقع سوال اینجاست که آیا حرکتهایی که زنان در سالهای گذشته داشتهاند، از کمپین یک میلیون امضا گرفته تا کمپین علیه سنگسار، موسساتی مثل مرکز فرهنگی زنان، کتابخانه دولتآبادی، درخواستهای قانونی زنان، تجمعاتشان، فعالیتهایشان در دانشگاه و در دوران اصلاحات و... تأثیری داشته است؟ آیا اعتراضات اخیر تحت تأثیر این مطالبات هم بوده است؟ قطعاً پدیدههای اجتماعی آنقدر چندبعدی هستند که نمیتوان فقط با یک رابطه علت و معلولی آنها را بررسی کرد. یعنی نمیتوانیم بگوییم ما یک جنبش زنان داشتهایم که الآن تبدیل به جنبش زن، زندگی، آزادی شده است و فاکتورهای خیلی زیادی در آن دخیل بودهاند.
ولی من خودم شخصاً نظرم این است که به هر حال اثر خودش را داشته و ذهنها را حساس کرده است. در آن دوره فعالین زن در عرصههای متنوع و گستردهای به دغدغههای این حوزه میپرداختند. روزنامهنگاران و فعالین رسانهها، پژوهشگران اجتماعی، حقوقدانان و وکلا، عرصههای هنری و ... مسائل زنان را دائماً به اشکال محتلف به صحنه میآوردند و کمپینهای مختلف راه میانداختند. اما یک نکته را نباید فراموش کنیم که وقتی از دل جامعه چیزی به نام جنبش زنان بیرون میآید به این معنا نیست که ما چند تا نخبه داریم که اینها حساس شدهاند و فعالیت کردهاند اما بدنه حساسیت چندانی نسبت به مسائل زنان نداشته است. واقعیت این است که آمار تحصیلات عالی زنان یا نرخ اشتغال زنان افزایش پیدا کرده است و آگاهیها ارتقا یافته است. همه اینها کنار هم وجود داشته تا به چیزی که الآن شاهدش هستیم رسیده است. یعنی فقط مربوط به جنبش زنان نبوده است.
اما در مورد تغییر نگاهها و رویکردهای خود زنان در این دو دهه اخیر حداقل از زمانی که حرکتهای جنبش زنان منسجمتر و روشنتر در حال پیش رفتن بود مثالهای جالبی میشود زد، مثلا این که در کمپین یک میلیون امضا در همین حد هم بعضیها موقع امضا نگران بودند که نکند مشکل و دردسری برایشان پیش بیاید. الآن خیلی از آنها خودشان در پیشگام حرکتهای اعتراضی هستند. این رادیکال شدن چیزی بود که خود نظام سیاسی باعثش شد. اما واقعیت این است که ما شاهد یک تغییر در سطح آگاهی زنان هستیم. یک زمانی درباره شروط ضمن عقد حرف میزدیم میگفتند هنوز ازدواج نکرده حرف از حق طلاق بزنیم؟ حتی اصلاحات حقوقی که صحبت درباره آنها چندان رادیکال محسوب نمیشد نوعی انکار و امتناع دیده میشد اما الان همان افراد درباره موضوعی مثل حجاب که همیشه خط قرمز پررنگی بوده صحبت میکنند.
اما در مورد این که اینکه الآن دارد به کدام سو میرود باید گفت که درست است که مطالبات خیلی گسترده است، اما از آنجایی که نقطه آغاز آن با مسئله گشت ارشاد و حجاب اجباری بود باعث شد که به مسئله زن پرداخته شود چون در این فضای ایدئولوژیک، زنان گروه تحت ستم مشخصی هستند. در حال حاضر، من فکر میکنم تا زمانی که جنبش از دل مردم، از دل دردهایی که میکشند، اعتراضهایی که دارند و ستمی که تحمل میکنند، بیرون بیاید قضیه معقولتر پیش میرود چون بدنه واقعی خود مردم هستند. کمکم وقتی به اپوزیسیون در پی قدرت میرسد، شکل داستان تغییر میکند و تبدیل به دعوای مثلا سلطنتطلبها و گروههای دیگری میشود که هدفشان سهمخواهی از قدرت است.
به عنوان مثال یک حدی از برخوردهای کلامی در زمان روشن کردن خطوط فکری جریانها به هر حال وجود دارد و طبیعی هم هست ولی خشونتی که کم کم مثل یک ویروس به گونهای پخش شود که عدهای طوطیوار مطالب کلیشهای را تکرار کنند و این حرکت را یک اکت سیاسی بدانند خطرناک است و چه بسا برنامه حساب شدهای پشت آن باشد. بنابراین نگرانی من این است که مثل بقیه اتفاقات دیگری که در این جامعه افتاده، همین داستان تکرار شود و بعد از مدتی در میانه این دعوای قدرت، زنان و مطالباتشان از صحنه حذف شوند.
متن کامل را اینجا یا در نسخه پیدیاف ویژهنامه بخوانید.
@Zhinajournalut
231 viewsedited 16:49