Alamat saluran:
Kategori:
Tidak terkategori
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan:
256
Deskripsi dari saluran
✅ با ما همراه باشید در طنز بهداشتی:
واتس اپ:
https://chat.whatsapp.com/EGNBDetrvEJCXgOCoeoZ36
ایتا:
https://eitaa.com/tanz_behdashti
تلگرام:
https://t.me/tanz_behdashti
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
2
Pesan-pesan terbaru 2
2023-06-12 06:27:42
چند روزه دارم به پسرم حروف فارسی رو یاد میدم الان گفتم _ه_دوچشم بنویسه یه همچین چیزی تحویلم داده:))))))
باز جای شکرش باقیه ابرو و مژه براش نکشیده
@tanz_behdashti
34 views03:27
2023-06-12 06:27:32
کاش میشد عکس ۷ میلیون فوت شده ی کرونا رو به هر بیماری که میگه:
"از وقتی واکسن کرونا زدم فلان شدم" نشون بدم و بگم همین که زنده ای به خاطر واکسن بوده.
حالام گزگز دستتو به واکسن ربط نده و خداروشکر کن زنده ای.
@tanz_behdashti
33 views03:27
2023-06-12 06:27:29
در زوریخ چه میگذرد؟
@tanz_behdashti
36 views03:27
2023-06-12 06:21:11
زنگ زده میگه از خانه بهداشت تماس میگیرم، _ بارداری؟
+خیر
_ اگه هستی بگو پنهان نکن، ما باید در جریان باشیم
+ نیستم خانم
_ مطمئنی؟
+ شما مطمئنی درست گرفتی؟
_ خانم فلانی؟
+ خیر اشتباه گرفتید
_ باشه ولی شما هم اگه باردار شدی حتما به ما خبر بده
+ چشم
@tanz_behdashti
35 views03:21
2023-06-12 06:20:51
تو خانوادههای ما، اگه یه مرد بلند شه کمک کنه این پیرزنهای جمع میگن وا بشینین اینهمه دختر هست
@tanz_behdashti
33 views03:20
2023-06-12 06:20:36
اولین نوه پسر بود، واسه مامانم جوری بود که انگار یه بار دیگه داره منو بزرگ میکنه، انقد که گاهی اشتباهی صداش میزد حسین.
این داستان تا روزی خندهدار بود که مامانم تو حیاط بود و یهو داد زد مگه نگفتم یکی بیاد حسینو بشوره. هنوز اون ۱۰ ثانیه ای که همه توی سکوت به من خیره شده بودن رو یادمه
@tanz_behdashti
34 views03:20
2023-06-12 06:19:58
زن و شوهر همكارمونن
خانومه كادو پيرهن خريده براي شوهرش، قايم كرده تو كمد
الان اقاهه كشيك بود يهو با اون پيرهن اومد، در حالی که چشماي خانومه از حدقه دراومده بود پرسید این چیه پوشیدی
گفت وااي ليلا اينو يادم رفته بود دارم، ته كمد بود
ما مردیم از خنده
@tanz_behdashti
44 views03:19
2023-06-03 16:11:16
یه خانومی تو مترو گوشیمو گرفت زنگ بزنه
گفتم حتما کار واجبه ، دادم زنگ بزنه ...
دیدم داره میگه مژگان جون خواستم تشکر کنم بابت سبزیا
@tanz_behdashti
103 views13:11
2023-06-03 16:11:11
بچه داداشم سه ماهشه. واسهش لیوان نیدار گرفتن. هر چی میخواد بخوره تا وسطای نی میاد بالا نفس کم میاره برمیگرده. آی گلبم
@tanz_behdashti
87 views13:11
2023-06-03 16:11:05
فامیلمون اومده که دندونشو مجانی درست کنم، بعد یه دفعه زده زیر گریه، میگم چته، میگه اگه بچه های منم امکانات شما رو داشتن الان دکتر بودن،
میگم بچه هات ۴۰ سالشونه هنوز دیپلم ندارن!
میگه نه علیِ من ریاضی یاد تو میداد
میگم خب ۱۵ سال از من بزرگتر بود
@tanz_behdashti
86 views13:11