Alamat saluran:
Kategori:
Tidak terkategori
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan:
133
Deskripsi dari saluran
•🧿﷽🧿•
❤ꦿســلطنت هـراتیاـ❤
╱◥████◣
│田│▓ ∩ │◥███◣
╱◥◣ ◥████◣田∩田│
│╱◥█◣║∩∩∩ ║◥███◣
│∩│ ▓ ║∩田│║▓田▓∩║
️
بهشت ب حوریا خو مینازه 🤤🥴
افغانستان هم ب #هراتیاخو
بــــیـــــو✿
شـــــعـر✿
مـلـنـگـی✿
قـلـندری✿
عـاشـقـانـه✿
مـیـهـنـی✿
ایدی مالک
@KHAN_MOSTAFA
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
Pesan-pesan terbaru 2
2023-04-10 17:41:54
غم‌انگیز ترین داستان
فردی میگفت که
خانمم همیشه میگفت دوستت دارم
من هم گذرا میگفتم منم همینطور عزیزم
یک شب کلافه بود و یا دلش میخواست حرف بزند
میدانید همیشه به قدری کارداشتم که وقت نمیشد صحبت کنم
من برای فرار از حرف گفتم : میبینی که وقت ندارم من هرکاری میکنم برای آسایش و رفاه توست ولی همیشه بد موقع مانند کنه به من میچسپی
گفت: کاش در زندگیت نبودم تا اذیت نمیشدی
این را که گفت از کوره در رفتم
گفتم خداکنه تا صبح نباشی ،بی اختیار این حرف را زدم
این را که گفتم خشکش زد برق نگاهش خاموش شد به مدت سی ثانیه به من خیره شد و بعد رفت به اتاق خواب و در را بست
بعد ای ازینکه کارهایم را کردم کنارش رفتم تا بخوابم ،موهای بلندش رها بود و چهره اش با شبهای قبل فرق داشت
در اغوشش گرفتم افتخار کردم که زیباترین زن دنیا را دارم
لبخند بی روحی زد نفس عمیقی کشید و خوابیدیم
آن شب خوابم عمیق بود اصلا بیدار نشدم از آن شب ۵ سال میگذرد و حتی یک شب خواب آرامی نداشته ام
هزاران سوال ذهنم را میخورد که حتی پاسخ یک سوال را پیدا نکردم
گاهی باخود میگویم مگر یک جمله در عصبانیت میشود یک نفر را.....
مگر چقدر امکان دارد یک جمله به قدری برای یک نفر سنگین باشد
که قلبش بایستد
همسرم دیگر بیدار نشد دچار ایست قلبی شده بود
شایدم از قبل آن شب از دنیا رفته بود
از روزهای که لباس رنگی میپوشید و من توجه ای نداشتم
شاید هم زمانی که انتظار داشت صدایش را بشنوم اما طبق معمول وقتش را نداشتم
کارهایم روبراه شد همان وضعی را دارم که همسرم برایم آرزو داشت
من آما آرزویم این است که زمان به عقب برگردد و من مردی باشم که او انتظار داشت
بعد مگرش دنبالش چیزی میگشتم
کشوی کنار تخت را باز کردم یک نامه آنجا بود پاکت را باز کردم جواب آزمایشش بود،،،تمام دنیا روی سرم آوار شد
آنشب میخواست بیشتر باهم باشیم تا خبر پدرشدنم را بدهد
حالا هرشب لباسش را در آغوش میگیرم و هزاران بار از او معذرت میخواهم
اما او آنقدر دلخور است تا ابد جوابم را نخواهد داد
گاهی به یک حرف چنان دلی میشکند
که قلبی از تپش می ایستد
بیشتر مواظب حرف هایمان باشیم
گاهی زود دیر میشود
69 viewsKhan Mostafa, 14:41
2023-04-10 17:33:00
سختی زیاد کشیدم ولی
هیچ کاری سخت تر از شناختن
دوست دشمن نیست
#Hajizada
65 viewsPoya Hajizada, 14:33
2023-04-10 08:47:17
#مًآرآ نِیسِتٌ هّوٌسِ وٌصّلَ یآریِ کسِی
#مًآ خِوٌدٍ گمً گشُتٌهّ یک چرخِ روٌزٍگآریمً
#Hajizada
118 viewsPoya Hajizada, 05:47
2023-04-10 08:33:15
جایی که عقلت
بتونه جلوی احساساتتو بگیرن یعنی دلت دیگه خسته شده (: •
60 views╰⊱ ⊱╮ღ꧁ دیوانع ꧂ღ╭⊱ ≺, 05:33
2023-04-07 09:53:32
دلم در سینه از یاد وصالت می‌تپد هَردَم
بلی مشتاق گنج از شوق در ویرانه می‌رقصد...
╭ ─┅══┅——─ ╮
°•@SALTANT_HERATIHA
╰ ─┅══┅─—— ╯
73 views▂▃▅▆▇█ #nada# ▇▆▅▃▂. ., 06:53
س
