ظهور مشکوک هیات امنا بعد از غیبت چند ساله پـاس را قــربانی نکن | پشت پرده ورزش همدان
ظهور مشکوک هیات امنا بعد از غیبت چند ساله پـاس را قــربانی نکنید نویسنده : حامد صیفی ورزشی
ظهور همزمان برخی از اعضای هیات امنای موسسه فرهنگی، ورزشی و آموزشی الوند یا همان پاس همدان این روزها به طرز عجیبی مشکوک و بودار جلوه میکند. چیزی که پیداست اینکه بازی نخنما و تکراری برخی از اعضای هیات امنای پاس، اینبار عدهای سهمخواه اما جدید را قربانی خواهد کرد.
همین ابتدای کار فلشبک بزنیم به چند فصل پیش. از جایی شروع کنیم که پاس در آخرین روزهای اردیبهشتماه 95 طعم تلخ سقوط به لیگ دسته دوم فوتبال کشور را چشید. طبیعی بود که بعد از آن به قول معروف احدی پاس را گردن نگیرد تا آخرین قهرمان ایران در آسیا بیش از هر زمانی عزلت برگزیده و تنها شود.
آن روزها 6 نفر از مدیرانعامل ادوار مختلف پاس در یک نشست گردهم آمدند. یکی از آنها که از طراحان اصلی انتقال این تیم به همدان هم لقب دارد، در آن میزگرد عنوان کرد که: "صاحب اصلی باشگاه پاس موسسه فرهنگی، ورزشی، آموزشی شهدای الوند است که متشکل از هفت نفر عضو هیاتامناست."
اما این هفت نفر که از ابتدای انتقال پاس به همدان تحت عنوان "مجمع" شکل گرفت، چه کسانی بودند؟ استاندار، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، معاون استاندار، امام جمعه همدان و مدیرکل ورزش و جوانان استان.
در تمام این سالها قصه اما وقتی جالب بوده که این اعضا را همیشه باید با زبان صفر و صد فهمید. یعنی اینکه هیاتامنا هروقت بخواهد پای کار پاس است و هروقت هم نخواهد پاس اولویت آخر آقایان است. حد وسطی وجود نداشته و ندارد. و دردناکتر وقتی میشود که نمیتوان به هیاتامنا خرده گرفت، چراکه ایراد بزرگ پاس، همان نداشتن ساختار اصولی و حرفهای است.
برای مثال همان موقع که پاس به لیگ دسته دوم سقوط کرد، دیگر آثاری از هیاتامنا نمانده بود. هر از گاهی استاندار، هر از گاهی نماینده مجلس، گاهی رئیس هیات فوتبال و بعضی اوقات هم مدیرکل ورزش و جوانان پاس را از باتلاق مشکلات نجات میدادند. دور از خرد جمعی، کار گروهی و هر نسخه شفابخشی که برای یک تیم حرفهای نیاز است.
بعد از سقوط پاس به لیگ دسته دوم فوتبال کشور، و در این چند سال که این تیم ریشهدار با هزار و یک مشکل بزرگ و کوچک در لیگ دسته دو دست و پنجه نرم میکرد، کمترین خبری از هیاتامنای پاس به بیرون درز نمیکرد. هرچه بود، همان بود که گفتیم. نمونهاش کمک دو میلیاردی مدیرکل وقت ورزش و جوانان به پاس که هنوز هم پرونده آن باز است. یا وساطتهای رئیس هیات فوتبال در فدراسیون. و البته نقش پررنگ مدیران عاملی که از جیب شخصی برای پاس هزینه میکردند.
هرچه بود، پاس در این سالهای سخت و تنهایی لیگ دسته دوم با پاسکاری سرپا ماند و کمترین خبری از هیاتامنا به گوش نمیخورد. بهخصوص از کاظم اولیایی که خود را از همان روزهای انتقال به همدان، بهنوعی تصمیمساز هم میدانست.
تا اینکه پارسال و قبل از شروع لیگ دسته دوم، یک خبر اهالی فوتبال را شوکه کرد. اینکه پاس همدان از طریق مزایده به شرکتی واگذار شده که بعدا مشخص شد شرکت مذکور خلعید هم بوده و سروصدای رسانهای این شرکت و برگزاری مراسم معارفه آنچنانی، یک شوی تبلیغاتی بیشتر نبوده است.
چیزی که اما بیشتر از مزایده برای اهالی فوتبال جلب توجه میکرد، تلاش یکی از اعضای هیاتامنا برای نهایی شدن این پروژه بود. قبل از برگزاری آن مزایده صوری و مضحک شنیده میشد که او در جلسه با پیشکسوتان تهران، قول داده که پاس لیگ دسته اولی را به پایتخت منتقل خواهد کرد. و با واگذاری پاس به یک شرکت خصوصی در واقع میخواسته در این روند تسریع ایجاد کند که البته با پوشالیبودن وعده وعیدهای شرکتی که در مزایده برنده شده بود، نقشههایش نقش بر آب میشود.
خیانت بزرگ این عضو هیات امنا به پاس وقتی بیشتر هواداران این تیم را عصبی کرد که سرمربی پاس همین چند روز پیش در گفتوگویی، پرده از ضعف مدیران آن شرکت خلعید شده برداشت و اذعان کرد که آقایان نمیدانستند اصلا فوتبال چیست و گمان میکردند اگر بازی هفته اول را با برد پشت سر بگذاریم، مستقیم راهی لیگ دسته اول میشویم!
حالا دوباره بعد از اتفاقات تلخ فصل قبل و آن آش شوری که آقایان تدارکش را دیدند، این پیشکسوت فوتبال در همدان آفتابی شده و معلوم نیست چه تدارکی برای پاس نگونبخت دیده است. اما یک سوال بزرگ در ذهن ایجاد میشود. اینکه بعد از سقوط پاس به لیگ دسته دوم و در این چند سال، همین عضو هیات امنا کجا بود که یکباره پارسال ظهور کرد و دست آخر با طراحی یک مزایده بی سر و ته، نماینده شهر خود را به پرتگاه فرستاد؟
ایکاش اگر دلسوزانی که در لباس خدمت، دنبال تیشه زدن به ریشه پاس هستند، با علاقمندان به فوتبال همدان صادقانه رفتار کنند. اگر دنبال منفعت و سهمخواهی از پاس هستید، واضح بیان و اگر هم خیال انتقال و بازگشت پاس به تهران را در سر پرورش میدهید، تکلیف را روشن کنید.