Get Mystery Box with random crypto!

کامنت  یکی از دوستان در یکی از گروهها در مورد نظر بنده در واژه | کلینیک بیماریهای عفونی

کامنت  یکی از دوستان در یکی از گروهها در مورد نظر بنده در واژه خلیج فارس که دو معنی‌ دارد از فارس به معنی قهرمان اسب سوار عرب در عربی تا فارس یا قوم پارس


مراجعه کنید به سخنرانی جمال عبد الناصر که قبل از مجادله با ایران که می گوید خلیج الفارسی ولی بعد از جنگ اعراب با اسراییل می گوید خلیج العربی اگه کلمه فارسی بمعنای اسب سوار در عرب باشد انقدر اصرار نمی کردند بگویند خلیج عربی ودر همه فرهنگ های لغت منظور از فارس همان پارس یا پارت است در نقشه های بین المللی persian gulf است عرب واژه پ ندارد وقبلا می گفته خلیج الفارسی بر فرض صحت احتمال شما در معنای فارس بمعنی شتر یا اسب سوار پس این کلمه اگه عربی است چرا این عربها آن را قبول ندارند وچرا اننقاد را متوجه مسئولین ما می کنید اشاره کردم مرحوم امام برای رفع این اختلاف پیشنهاد خلیج اسلامی دادند ودر واقع یک گذشت از طرف ایران بود ولی این مسئولین متعصب عربی نپذیرفتند.


پاسخ بنده به جوابیه فوق الذکر :

سلام و‌ادب :
اولا که اعراب در ابتدای انقلاب اسلامی با اسلامی شدن مخالف بودن و بیشتر تحت افکار کمونیستی و سوسیالیستی بودند و در ایران هم تشکیل خلق عرب دادند پس اعتقاد زیادی به اسلام نداشتند .
دوم اینکه اعراب از نظر سواد عربی قوی نیستند حتی اکثر کشورهای عربی زبان مختلف دارند که متوجه صحبت یکدیگر نمی شوند چه رسد به اینکه ریشه حروف و کلمه ها را بدانند . 
سوم اینکه همانطور که فرمودید آنها پ را نمی توانستند تلفظ کنند پس فارس یا fares تلفظ می کردند در واقع ایرانی ها مظهر قدرت و‌پهلوانی بوده و ارتش مجهز  اسب سوار  داشتند که بدین جهت احتمالا این معنی در عربی وارد شد ولی پس از صدها سال که ایران توسط اعراب اشغال شد و هنوز هم‌هست مثل عراق و ... علم ،  نامها و هنرهای ایرانی به عنوان محصول عربی به جهان عرضه شد از جمله اسب نژاد عرب ؛ در حالیکه عربها شتر سوار بودند یا علم هندسه در صورتیکه علم اندازه گیری در ایران بوده یا پزشکی بنحویکه کتاب پزشکی  قانون ابوعلی سینا به عربی نگاشته شده .
پس فارس نیز از واژه پهلوان اسب سوار ایرانی به شوالیه اسب سوار عرب تغییر پیدا کرد.

مثال های دیگر واژه ای :

ماسه که در زبان عربی الماس شد و سپس به فارسی آمد و دوباره در عربی رفت‌و شد الالماس .‌

یا مثل پردیس که در عربی شد فردوس ،

اندازه که در عربی شد هنداسه و هندسه به معنی علم اندازه گیری ؛

پارچه گلونی یا گلوبان‌که در عربی شد جلیبان یا جلیباب
آمیر به معنی فرمانده  ( کسی که نمی میرد) که در عربی شد  امیر
پس واژهها تغییر کردند و ریشه آنها را اکثر مردم حتی زبان شناسان نمی دانند. حتی در خود زبان عربی و  در کشورهای مختلف عربی معنای کلمه ها معنای متفاوتی دارند ولی ریشه بسیاری از کلمات عربی ، پارسی یا عیلامی کهن است .

محمد رضا ناظر




https://t.me/drnazer1