-هی..هی...آروم تر! بکهیون با #ناله گفت. بخاطر دست مرد که روی | 𝐷𝑎𝑛𝑐𝑒 𝑐𝑙𝑢𝑏
-هی..هی...آروم تر! بکهیون با #ناله گفت. بخاطر دست مرد که روی گردنش قرار گرفته بود نمیتونست سمت چانیول برگرده.
چان پوزخندی زد و #کمربند چرماش رو محکمتر از قبل روی باسن برهنه پسر کوبید و این بار گوشهاش میزبان ناله دردناک پسر شدن. -هنوز #کبود نشده! ᏟᎻᎪNᏴᎪᎬᏦ
بک چشمهاش رو از عجز بست و صورتش رو توی بالش فرو برد. این پوست لعنتیش همیشه خدا سریع #قرمز میشد و حالا برای زجر دادن بک داشت انقدر کبود شدنش رو لفت میداد؟
محض رضای خدا اون و چان، دوست پسر صاف و سادهاش شرط بسته بودن و حالا که بکهیون باخته بود باید اجازه میداد پوست #باسنش واضحا کبود بشه! شاید چانیول اونقدر که فکر میکرد ساده نبود...