Get Mystery Box with random crypto!

*چه آنهایی که مادر دارند و چه آنهایی که مادر ندارند این متن | قصه های اسلامی

*چه آنهایی که مادر دارند و چه آنهایی که مادر ندارند
این متن را بخوانند تاثیرگزار خواهد بود :
در زمان‌های قدیم مردمی صحرا‌ نشین زندگی می‌کردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار فراموشی شده بود و فقط پسرش را می شناخت و مدام می‌خواست در طول روز پسرش کنارش باشد .
اين درخواست مادر" پسر را آزار می‌داد و فكر می‌كرد در چشم مردم حقیر و کوچک شده است .
هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت :
* مادرم را نیاور بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار تا به زودی طعمه درندگان شده و برای همیشه از شرّش راحت شویم *
همسر مرد گفت :
آنچه می‌گویی انجام می‌دهم .
همه آماده کوچ شدند زن هم مادر شوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد و کودک یک‌ ساله خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند .
آنها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود : ! ؟
مرد به پسرش علاقه فراوانی داشت و اوقات فراغت با او بازی می‌کرد و از دیدنش شاد می‌شد .
وقتی مسافتی را رفتند و هنگام ظهر برای استراحت ایستادند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردن شدند
مرد به همسرش گفت :
پسرم را بیاور تا با او بازی کنم .
زن به شوهرش گفت :
او را پیش مادرت گذاشتم : ! ! ؟ ؟
مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا این کار را کردی : ؟
همسرش پاسخ داد ما او را نمی‌خواهیم زیرا بعدها او هم همانطور که تو مادرت را تنها گذاشتی و رفتی
او هم من را تنها خواهد گذاشت تا بمیرم : ! ؟
حرف زن شجاع و اندشمند مانند صاعقه به قلب مرد نشست و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادر و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ" همیشه گرگها به سمت آنجا می‌آمدند تا از باقیمانده ی وسایل جامانده شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند .
مرد وقتی به محل زندگی مادرش رسید دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگها دور آنها حلقه زده اند و پیرزن به سمت گرگها سنگ پرتاب می‌کند و تلاش میکند که کودک را از گرگها در امان بدارد .
مرد گرگ‌ها را دور کرد و مادر و فرزندش را باز گرداند و از آن به بعد به وقت کوچ اول مادرش را سوار بر شتر می‌کرد و خود با اسب دنبال مادرش روان می‌شد و از مادرش مانند چشمان خود مواظبت می‌کرد و مقام همسرش نیز در نزد مرد بالا رفت .
انسان وقتی به دنیا می‌آید"بند نافش را می‌برند ولی جایش همیشه می‌ماند تا فراموش نکند که برای حیات و تغذیه و زندگی به یک زن بزرگ وصل بوده

اگر مادری در قيد حيات داريد حد اقل روزانه يک تماس با او گرفته و جویای حال او باشید تا صدای كودكی كه سالها عاشقانه بزرگش كرده است را بشنود و از ته دل شاد شود .
لطفا مادرانتان را از یاد نبرید زیرا هر گز نخواهید توانست حتی کوچکترین زحماتی را که در دوران حمل و کودکی و بیماری برای شما تحمل کرده اند را جبران کنید .
امیدوارم با نیکی به پدر و مادر خیر و برکت همیشگی در زندگی ما ماندگار شود .
عزیزان مراقب باشیم چون خیلی زود
دیر میشود : !!!!!؟؟؟؟؟
http://t.me/islami_i