Get Mystery Box with random crypto!

روزی امام حسین (ع ) غلامی را دید که با سگی نان می خورد ، یک لق | حسنکدری ها

روزی امام حسین (ع ) غلامی را دید که با سگی نان می خورد ، یک لقمه پیش سگ می اندازد و لقمه ای هم خودش می خورد ، حضرت فرمود : ای غلام ! عجب هم غذایی پیدا کرده ای ؟ ! غلام عرض کرد : ای پسر پیامبر ! من محزون و مغموم و ناراحتم و شادی و خوشحالی خودم را از خوشحال کردن این سگ می خواهم ؛ زیرا که صاحب و مولای من یهودی است و من از همراهی و مصاحب ت با او در عذابم .
امام (ع ) فرمود : کاری که انجام دادی اثر خودش را بخشیده و دویست درهم که قیمت غلام بود نزد یهودی برد و فرمود : غلام را به من بفروش ، یهودی عرض کرد من این غلام را فدای قدم مبارک شما کردم و این بستان را هم به غلام بخشیدم و درهمها را به حضرت بازگرداند . حضرت هم غلام را آزاد کرد و دویست درهم قیمت او را به او بخشید .
زن یهودی خبردار شده ، اسلام آورد و مهریه خود را به شوهرش بخشید ، یهودی هم مسلمان شد و منزل خود را به زنش بخشید .
یکشنبه 1402/02/24

#کانال_حسنکدری_ها
@hasanakdaraman