جمعه ها خونه مادر بزرگ جمع میشدیم همه اهل خانواده میگفتیم، میخندیدیم حیف، مادر بزرگ و بابا بزرگ رفتند و جمعه هارو هم با خودشون بردند! بی هیچ منت و بهانه ای در وقت پیری باید عصای دستشان بود 584 views09:51