°•She stares at her ceiling once again with a hundred thoughts | English_wordtime

°•She stares at her ceiling once again with a hundred thoughts
"Maybe he knows who I am, probably not"
She walks down the hall with her head down low, scared to meet his eyes
Even when she hears his voice she's swarmed with butterflies
It's impossible to get you off my mind
I think about a hundred thoughts and you are ninety-nine
I've understood that you will never be mine
And that's fine, I'm just breakin' inside
°•بار دیگر با صد فکر به سقفش خیره می شود
"شاید او می داند من کی هستم، احتمالا نه"
او در حالی که سرش را پایین انداخته است،
در حالی که می‌ترسد چشمان او را ببیند، در سالن راه می‌رود
حتی وقتی صدای او را می شنود پر از پروانه ها می شود
غیرممکن است که تو را از ذهنم دور کنم
من به صد فکر می اندیشم،و تو نود و نیم هستید
فهمیده ام که تو هرگز مال من نخواهی شد
و این خوب است، من فقط در حال شکستن درونم هستم


ویدئو دروس رایگان آموزش انگلیسی
در کانال آپارات :

Www.aparat.com/zaban_yar