باز هم سالی کهنە روبه پایان بود و شور و شوق شروع سال جدید د | روستای زیبای بریه خانی
باز هم سالی کهنە روبه پایان بود و شور و شوق شروع سال جدید در دل کودکان افتادە بود و خانوادەها خود را برای پذیرایی از عزیزان دور دستشان آمادە میکردند! تا آنجا کە همە بە یاد داریم روزهای آخر سال همیشە با خاطرەی سخت اما شیرین رفتن بە روستا همراە بود چراکە چشم همگان بە اتاقک دوست داشتنی مینی بوس آبی رنگی بود کە برای مسافران از غربت برگشتە حکم قاصدک خوش الحان وحلقەی پیوند بە پدران و مادران و عزیزان هم ولایتی را داشت و برای مردمان روستا پیک شادی آور هر روز.
سالهای سال بود که همه چشم و دلشان بە این مرکب خوش الحان عادت کردە بودو بە یقین رسیدەبودن کە در غمها و شادیها و زیارتها مرکبشان یکرنگ و صادق روبراە است . اما آنچه این کشتی نجات را دوست داشتنی کردە بود و رنگ لاجوردی آن را بە اسمان دل تمام اهالی تا فراسوی خیال پیوند زدەبود ،اخلاق و صداقت و متانت ابر مردی بود کە صبورانە بە مردمانش عشق میورزید وبا تبسم پدرانە بە همگان پاسخگو. آن مرد بزرگ تنها برای یک خانوادە پدر نبود بلکه عمو و دایی و برادر همگان بود .
اما دست تقدیر جواب تمام زحمات آن نیکمرد روزگار را آنچنان باشکوە خلق کرد کە در آستانه سال جدید همگان ادای دین کردە و با چشمانی اشکبار اینبار همە باهم ادای دین کردە و برای رساندن کسی که همیشە در این روزهای آخر مراد را بە مرید میرساند شرکت کردە و اورا با شکوە و جلالی که لایقش بود بە مراد خود یعنی خاک وطن رساندە و در سفر بی بازگشتش بە زادگاهش برای همیشە او را بە جادەی خاطرات گذشتەی و دور و نزدیک بسپارند.
حقا زبان قاصر از گفتن این است کە بتوان کسی را منحصرا در این داغ صاحب عزا دانست و بە حق و انصاف او عزیز دل همە بود.
در پایان لازم بە ذکر است کە بە پاس ادب و احترام از‌جانب خانوادە معزای مرحوم #مجیدکریمی و خانوادە بزرگ کریمی و دانکو و منهویی نهایت سپاس و قدر دانی را از عزیزانی کە در مراسم بدرقەی آن عزیز سفرکردە حضور داشتند را داشتە باشیم و امیدواریم ما خانوادەی معزا همچون آن اسوەی صبر و بردباری در شادیهای تک تک عزیزان جبران نماییم
درود بر روان پاکش دستش از دامان پیران حقیقت کوتاە مباد
