یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم»! تا آن زمان هیچ واژه‌ای نتوانس | به وقت آسپرین

یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم»!
تا آن زمان هیچ واژه‌ای نتوانسته بود تا این حد برایم جاودانه بماند و کلمات فقط مشتی کلمات بودند در اقتضای زمان و مکانی محدود. ولی «عزیزترینم...!» فکرش را بکنید که در میان تمام عزیزانی که دارد، تو، «ترینِ» آنهایی! این یعنی مرا کاملا آزاد و شرافتمندانه دوست می‌داشت آن‌هم در کمالِ دارایی نه از روی ترس و تنهایی‌اش.


#حمید_جدیدی

@aspirintime
http://Instagram.com/aspirin_time_