Get Mystery Box with random crypto!

کانت بە معنای دقیق کلمە در بارە هنر حرف نمی زند. بلکە موضوع تف | سخن

کانت بە معنای دقیق کلمە در بارە هنر حرف نمی زند. بلکە موضوع تفکرات او، امر زیباست. به بیان دقیقتر او درباره قوه حاکمه ی مرتبط با زیبایی می اندیشد.

کانت نمی خواهد قواعد و قرار دادهای زیبایی را به شکل  ابژکتیو بیان کند، بلکه حکم ذوقی سوبژکتیو در مورد زیبایی را به بحث می گذارد.

ثانیا از نقد عقل محض به بعد، که به انقلاب کوپرنیکی مشهور است، تمام تلاش کانت این بوده است کانون توجه فلسفه را از ابژه به سوژه منتقل کند. بنابراین برای او اهمیتی ندارد که چه چیزی زیباست یا چه چیزی زیبا نیست، بلکه می خواهد بداند که وقتی می گوییم فلان چیز زیباست چه اتفاقی می افتد؟ و عوامل و عواقب چنین حکمی چیست؟

تعریف  و مرزبندی کانت از سه گانه مطبوع، زیبا و خیر به ما امکان می دهد تمایزهای ظریف میان آنها را دریابیم. مطبوع از طریق علاقه حسی موجب التذاذ می شود و با آنچه کانت تمایل می نامد ارتباط دارد.

در سوی دیگر خوبی یا خیر  با علاقه عقلی مرتبط است و به شکلی از احترام اخلاقی ارتباط میابد.

بین این دو فقط زیبا ارائه حکمی از جنس خوشایندی است و هرکس آزاد است ابژه مورد تاملش را خوشایند بداند.

بدون شک با اندکی پیش روی در نظام فلسفی کانت در نقد سوم، به خوبی متوجه می شویم که مسئله اصلی کانت پیش از هرچیز تعریف و تحدید سوبژکتیویته ریشه ای حکم ذوقی در مورد زیبایی و گذار به نوعی ابژکتیویته غیر عقلی و یا حس مشترک است.