هنگامی که تو را شناختم همهچیز تغییر کرد. نه از آن رو که کارها | سخن
هنگامی که تو را شناختم همهچیز تغییر کرد. نه از آن رو که کارهای ناچیزم جذابتر شدهاند، بل از آن رو که هر آنچه را در اطرافم اتفاق میافتد به موضوع گفتگوهایمان مبدل میکنم. تصور دو موجودی که، تنها و دور از دیگران، یکدیگر را دوست بدارند زیباست. اما آنها خلوت خویش را با چه چیزی پر میکنند؟ جهان هر اندازه هم که حقیر باشد، آنها برای سخن گفتن با یکدیگر به آن نیاز دارند. _میتوانند سکوت کنند.