صبح ما

2023-05-06 08:01:13 شصت سالگی

فخرالسادات محتشمی پور

شصت ساله شدم مصطفی جان!
دیدی چه زود؟!
بچه که بودم به چروکهای دست مادربزرگ دست می کشیدم که صافشان کنم دلم‌ می خواست جوان شود. مادربزرگ به دیدن ما که می آمد شیرینی های مورد علاقه مان را می آورد. برای خواهرم قطاب برای من که خیلی شیرینی دوست نداشتم، مسقطی که به عشق دانه های هلش می خوردم.

ته تغاری بودم و حرفم‌خریدار داشت. مادربزرگ هیچوقت دست خالی به دیدنمان نمی آمد و من دستان پرسخاوتش را می‌بوئیدم و می‌‌بوسیدم.

برای مادرم اما هرگز پیری را تصور نمی‌کردم چه رسد به مرگ که آن را از مادر عزیزم دور دور دور می‌دیدم هرچند کابوسی بود که سخت موجب هراسم می‌شد. مادرم، بزرگ شدنم را، مادر شدنم را، میانسال شدنم را می دید و باور نمی کرد! می گفتم مادر دیگر چهل ساله شده ام. می گفت نه مادر اشتباه می کنی!
و پنجاه سالگی که دیگر برایش خیلی عجیب بود.
و حالا شصت ساله شده ام مصطفی جان!

حالا دیگر نه مادربزرگ هست و نه مادر و‌ نه پدرانمان. و چه خوب که نیستند تا غصه‌ی تلخی های زندگی ما را بخورند.

و‌تو‌ باور می‌کنی؟ آن دخترک پرشر و شور انقلابی که در گوشت سروده هایش را زمزمه می‌کرد و گاه می‌زد زیر آواز و گاهی هم بلند برایت قرآن می خواند و تو می‌گفتی بخوان! صدایت را دوست دارم، حالا نفس کم می‌آورد برای خواندن از بس که در فراز و فرود زندگی دویده و نفس نفس زده است و حالا از موقعیت فرادست تری پیرامونش را می‌نگرد و آنچه در جوانی از نظرش دور مانده می‌بیند! شصت سالگی سن عبرت انگیزی است! کمی بیشتر از پنجاه سالگی شگفت انگیز و‌ چهل سالگی باشکوه!

آدم دلش می خواهد هرقدمی که به جلو‌ برمی‌دارد برگردد پشت سرش را نگاه کند و جامانده ها را از نظر بگذراند. تلخ و شیرین هایی که خود خلق کرده یا دیگران برایش ساخته اند. اشک ها و لبخندها حاصل سروده های زندگی است که هنوز سفت و سخت خود را می نمایانند.

شصت ساله شده ام همسرجان!
و از این بالا آدم‌ هایی را که نزدیک به یک دهه از عمر ما را در زندگی مشترکمان با اندیشه و قلم و دست و زبان ناپاکشان خدشه دار کرده اند، کوچک و‌حقیر می‌بینم. آن‌ها که ناگهان برآمدند و خود را گم کردند و در مسیر گمراهی از هیچ عمل شر و‌ ظلم و ستمی بازنایستادند و عجبا که دعای هدایتمان برایشان کارساز نشد که مهر بر دل و گوش و چشم‌هایشان خورده است! و زندگی رقت بار هم قطارانشان و‌ پایان‌های عبرت آموز هم از خواب بیدار شان نکرده و نمی کند!

همسر عزیزم!
دوست داشتم در کنارم باشی و‌ با هم شاهد اینهمه ناز و‌ تنعم طبیعت زیبا و بهار دلنشین بویژه در بهشتی ترین ماهش باشیم. اما افسوس که دست ستم باز هم جدایی را برایمان به ارمغان آورده و چشم‌ حسود تاب دیدن وصلمان را ندارد. من از راه دور برایت سلام‌ و‌ دعا و‌ بوسه می‌فرستم و مثل همیشه به رشادت‌ها و استواری‌‌ات در راه عقیده و آرمان‌های بلندت افتخار می کنم و به تو‌ قول می دهم تا همیشه در کنارت خواهم ماند. خداوند تو را برای ما و ایران عزیز حفظ کند.
فخری
نیمه اردیبهشت۱۴۰۲

#صبح_ما
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 21:45:04 شهید بهشتی از هیچ کسی بیزار نبود!

یوسف فروتن

بعضی مارکسیست‌ها که قصد اذیت ایشان را داشتند مراسم را به گونه‌ای ترتیب می‌دادند که سر میزشان آبجو باشد که مطابق شأن یک روحانی و ایشان نبود و قصدشان شکست حرمت آقای بهشتی و روحانیت بود. آقای بهشتی این مسائل را تحمل می‌کرد تا ارتباطش با دانشجویان حفظ شود. وقتی بعضی به او اعتراض می‌کردند چرا در مجلسی که مشروب و آبجو در آن خورده می‌شود و به لحاظ شرعی شرکت در آن حرام است شرکت می‌کنيد؟

می‌گفتند این‌ها ایرانی هستند و من اگر احساس کنم هنوز ۱۰درصد این‌ها مسلمان هستند و هنوز تعصب ایرانی و مسلمانی خودشان را حفظ کرده‌اند ولی ۹۰درصد را از دست داده‌اند باید کاری بکنم که با این ارتباط ۱۰درصد آن‌ها به ۱۵درصد تبدیل شود.

مطلب دیگر اینکه وقتی حضور در مجلسی که شراب دارد حرام است که قصد انسان از این کار لهو و لعب باشد و حال آنکه شما می‌دانید بعضی از این‌ها به قصد آنکه مرا آزار بدهند مشروب سر میز می‌گذارند. پس قصد لعب و لهو ندارند و من به قصد مباحثه در این جلسه شرکت می‌کنم نه قصد دیگر.

سیره شهید بهشتی، ص۵۱۰

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 20:45:30 #اختصاصی

زمستان عربی و احساس سرمای ایالات متحده

دن پری، سردبیر سابق بخش خاورمیانه و سردبیر سابق بخش اروپایی-آفریقایی آسوشیتدپرس

من تنش قاهره را به یاد می‌آورم. حدود یک دهه پیش بود که با همکاران و دوستان اساساً شب زنده دارم منتظر بودیم تا ارتش مصر دولت اخوان المسلمین در مصر را سرنگون کند. بنابراین بلافاصله پس از بهار عربی، برای همه با تیزبینی آشکار شد که این اتفاق در راه است. اما نکته عجیب اینجاست: بسیاری از افراد تحصیل کرده، ثروتمندتر و پیشرفته در میان مردم محلی مشتاق آن بودند و اساساً این فرض اساسی که در غرب بسیار رایج است، اینکه مردم آزادی و دموکراسی را می‌خواهند، در آنجا صادق نبود. خیلی‌ها چیز دیگری می‌خواستند.

دلیل این امر به همان اندازه ساده و ناامیدکننده بود. آن‌ها به مصریان هموطن خود برای انتخاب عاقلانه در مورد رهبری و سیاست اعتماد نداشتند، به ویژه به این دلیل که بیش از یک چهارم مردم بی‌سواد هستند. بسیاری از کسانی که وضعیت بهتری داشتند معتقد بودند که همشهریانشان نادان و مستعد سوء استفاده هستند.

وقتی مردم سو استفاده اخوان‌المسلمین را دیدند و چنین ثمره‌ای از حکومت اکثریت باشد، «نخبگان» را که به دنبال سایر نظام‌های حکومتی هستند، خواهید یافت. در مورد مصر، در حدود یک سالی که دولت اخوان «محمد مرسی» در قدرت بود، این امر ملایم بود. من دقیقاً صحبت‌های داغی که در مورد اینکه چگونه «بیکینی‌ها و مشروبات الکلی» به زودی پس از اعلام برنده شدن مرسی در اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از دوران حسنی مبارک، غیرقانونی می‌شوند را به یاد می‌آورم. او ۵۱ درصد از ۲۶ میلیون رای معتبر را دریافت کرد. اما عملاً چنین چیزی اتفاق نیفتاد و ما هرگز نمی‌دانیم که آیا این بخشی از طرح اخوان بود یا خیر زیرا مرسی توسط ارتش در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ برکنار شد.

روزنامه‌نگاران در مصر در آن زمان با فشار‌های بی‌معنی مواجه شدند تا بر اساس این واقعیت غیرقابل انکار اما بی‌ربط که برکناری مرسی با اعتراض‌های گسترده مردمی علیه او هم‌زمان شد، به آنچه روی داده برچسب «کودتای نظامی» نزنند. در هر صورت، با وجود چندین انتخابات کاملاً مدیریت شده از آن زمان تاکنون، تنها افراد ساده لوح ادعا می‌کنند که مصر امروز یک حکومت دموکراسی است. نه تنها اخوان المسلمین، بلکه بسیاری دیگر از مخالفان رژیم در زندان- جایی که خود مرسی در آن مرده است – به سر می‌برند و آزادی بیان برای افراد بسیار شجاع یا به شدت احمق است.

در عین حال، می‌دانم که بسیاری از نخبگان مصری به اندازه کافی خوشحال هستند که «ثبات» برقرار شده است و رئیس‌جمهور عبدالفتاح السیسی دشمن آشکار افراط‌گرایی و گروه‌های تروریستی مانند داعش است. من هم با آن‌ها موافقم. اما دموکراسی، حداقل به شکلی که ما آن را در غرب تعریف می‌کنیم، آشکارا در مصر جا نیفتاده است.

بسیاری از مناطق دیگر حتی بدتر از این بودند: سوریه توسط یک جنگ داخلی وحشتناک تکه تکه شده است. با این حال نیرو‌هایی که علیه بشار اسد، رئیس جمهور این کشور گردآوری شده‌اند، موفق نشده‌اند او را از جایگاه خود در دمشق سرنگون کنند. این مرد که روزی مورد نفرت مردم خود بود، آرام آرام به آغوش ملت باز می‌گردد.

معمر قذافی دیکتاتور لیبی پس از یک قیام کوتاه که در آن شورشیان توسط غرب کمک می‌شدند، به طور فجیعی کشته شد. اما به جای ثبات، پایان دیکتاتوری تقریباً یک دهه جنگ بیشتر را به همراه داشت که در آن هزاران نفر کشته شدند. همچنین لیبی به مجرابی برای قاچاق مهاجران آفریقایی به اروپا تبدیل شده است.

در یمن، صد‌ها هزار نفر در جنگی با حضور حوثیان و نیرو‌های تحت حمایت سعودی کشته شده‌اند. با وجود تلاش‌های آتش‌بس در سال ۲۰۲۲، درگیری‌ها همچنان ادامه دارد و این کشور دارای بدترین بحران انسانی روی کره زمین است.

لبنان به دلیل هجوم عظیم پناهجویان از سوریه تقریباً غیرقابل کنترل شده است و اقتصاد آن نیز به شدت در حال سقوط آزاد است.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23090

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 16:15:02 آیت الله علوی بروجردی: اصرار داریم که دختران حجاب خود را درست کنند در حالی که اصل عقاید آنها از بین رفته است

آیت الله علوی بروجردی:

جوان‌های نسل جدید اصلا ارتباطی با ما دارند؟ ما برای آن‌ها بیگانه هستیم. دنبال هرکسی می‌روند غیر از ما!

ما الان فقط اصرار داریم که این دختر حجاب خود را درست کند، در حالی که اصل عقاید او رفته است!

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 15:15:03 ترکیه بعد از روایت جعلی درباره مولانا، حالا به دنبال مصادره ابن‌سینا دانشمند بزرگ ایرانی است!

شبکه تی‌ آر تی ترکیه دارد سریالی به نام نابغه کوچک ابن سینا را میسازد و قطعا هویت و تمدن‌ساز ایرانی را انکار خواهد کرد!

پ.ن: صداوسیما هم همچنان به دنبال ساخت فیلم‌ها و سریال‌های بی مخاطب، بی کیفیت و بی هویت در دهه های اخیر است!

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 14:06:56 اگر راست می‌گویی، تغییر کن!

حسین قدیانی

از مصادیق وارونگی دنیا همین است که علی‌زاده در لندن باید از ره‌بر سوپرانقلابی‌ها دفاع کند و نصیری از قم در شرایطی باید منتقد خامنه‌ای باشد که در جوانی نماینده‌ی او در کیهان بود.

عجیب‌تر این‌که من با وجود آن همه سابقه‌ی هشتاد و هشتی در مدح نظام، حالا چند صباحی است که ساز مخالفت با جیم. الف را کوک می‌کنم. چه کنم که آن سال‌ها شور جوانی داشتم و اینک تجربه‌ی میان‌سالی اجازه‌ی ماله‌کشی به حقیر نمی‌دهد.

آن روزها نظرم همان بود که می‌نوشتم و این روزها نیز. نه آن دل‌نوشت‌ها فیلم بود و نه این یادداشت‌ها ادا. بماند که تحول، راست کار آدم‌های روراست است. نور ببارد به قبر #جنید_بغدادی که معتقد بود: «انسان #صادق در یک روز به چهل حال درآید؛ #منافق چهل سال در یک حال بماند.» من البته از همان عصر وبلاگ هم کم تنم نمی‌خارید.

ای بسا شب‌ها که مخاطب توقع داشت کمافی‌السابق دهان موسوی را مسواک کنم؛ من اما خط‌شکنی فرهنگی را صدر خط‌کشی سیاسی می‌نشاندم و متنی در تعریف از صادق هدایت می‌نوشتم و برای تنهایی غصه‌دار نویسنده‌ی زبردستی غصه می‌خوردم که هیچ محبوبیتی بین حزب‌اللهی‌ها نداشت. به درک.

چرخ ادبیات اگر بخواهد بنا به نظر جماعت بچرخد، نه هیچ قصه‌ای از غزاله بیرون می‌آید و نه هیچ غزلی از فروغ. کیومرث پوراحمد هم خوب شد خودش را کشت؛ یک غرب‌زده‌ی لیبرال کم‌تر.

الحمدلله وبلاگم هنوز هست؛ من با این‌که روزنامه‌نگار روزنامه‌های این‌وری بودم ولی این را هم ببینید: اولین نویسنده‌ای بودم که علیه فیلم مبتذل قلاده‌های طلا نوشتم؛ از نقد سینمای ده‌نمکی هم هیچ نترسیدم. حتی این را هم نوشتم که خیلی خیط است تصویر خمینی و خامنه‌ای در استادیوم معظمی که زمان شاه ساخته شده. الان هم جز از #خدا نمی‌ترسم و #صادقانه حرفم را می‌زنم.

فعلاً یک تمنا از نصیری که در مناظره باید ژورنالیست باشد، نه حوزویست‌؛ لیکن نتیجه هر چه باشد، هیچ چیز از نقش خامنه‌ای در تثبیت وضع موجود کم نمی‌کند. کاش آقا عوض پایداری‌ها کمی هم منتقدها را تحویل می‌گرفت. کاش در ورای جان ژینا، خامنه‌ای خودش فرمانده‌ی پلیس را عزل می‌کرد و به حضرات می‌توپید که حتی اگر مهسا را نکشته باشید هم باز باید از مردم عذرخواهی می‌کردید. کاش خامنه‌ای می‌گفت که من بیش‌تر ره‌بر آن بخش از جمهورم که زاویه‌ی بیش‌تری با نظام دارند. چنین می‌گفت اگر آقا، من آن بالا به طعنه نمی‌نوشتم ره‌بر سوپرانقلابی‌ها. نصیری هم این همه عوض نشده بود. نه! ما هرگز اندازه‌ی جیم. الف عوض نشده‌ایم. تدبیر بر مدار بهشتی کجا و تصمیم بر دار مصباح کجا؟

https://www.instagram.com/p/Cr1v1PvIIfa/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 11:51:18 پرویز پرستویی خطاب به رئیسی: چرا حکومت سوریه دختران را ملزم به حجاب اجباری نمی‌کند؟!

آقای رئیسی، میخواهم از این عکس وام بگیرم و بگویم، در این قاب که رئیس‌جمهور سوریه هم حضور دارد، خانمی بدون حجاب، بالبخند و دست به سینه مقابل شما ایستاده و شماهم با چهره خندان چشم در چشم آن خانم و دست راستتان را به علامت ((ارادتمندیم)) بلند کردید!

خب سوالم این است: شما که یک روحانی متشرع هستید، این لبخند و مستقیم به صورت یک خانم بی حجاب نگاه کردن گناه و معصیت ندارد؟ خوب حتما معصیت و گناه ندارد وگرنه شما، هم دست بلند نمی‌کردید و هم سرتان را پایین می انداختید، مثل خیلی از آدم‌های مومن و متشرع...

سوال دوم: پس چرا حکومت سوریه دختران و زنان سوری را ملزم به پوشیدن ((حجاب اجباری)) نمی‌کند؟!

پس چرا رئیس جمهور سوریه،بانوان کشورش را به خاطر نداشتن((حجاب اجباری)) مجازات نمی‌کند؟! واقعا خیلی تناقض در این عکس با رفتار و اعمالی که در کشورمان صورت می‌گیرد وجود دارد. حداقل در سفرهایی که دارید این عکس‌ها را نگیرید و این حرف‌هارا نفرمایید. چراغ خاموش سفر کنید و داغ دل مردم را تازه نکنید.

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-05 06:27:18 ببینید/ رفتارهای کودکانه نمایندگان روسیه در مجامع بین المللی؛ این بار ربودن پرچم اوکراین!

عضو هیات دیپلماتیک روسیه در جریان نشست پارلمان همکاری اقتصادی دریای سیاه در آنکارای ترکیه، پرچم اوکراین را ربود.

نماینده مجلس اوکراین الکساندر ماریکوفسکی بلافاصله پاسخ داد و پرچم را از آن روسی گرفت.

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-04 22:24:25 آمریکا خواستار «احتیاط بیشتر» کشتی‌ها هنگام عبور از منطقه خلیج‌فارس شد

اداره دریایی وزارت ترابری ایالات متحده با انتشار اخطاریه‌ای خواستار «احتیاط بیشتر» کشتی‌ها به هنگام عبور از خلیج‌فارس، تنگه هرمز و دریای عمان تا بیستم اردیبهشت شد.

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana

2023-05-04 21:20:05 #اختصاصی #فرهنگی

رویای بهینه سازی آموزش در کشور ما

سعید گیتی آرا

دبیرکل مجمع ایثارگران اخیرا در بخشی از گفت وگوی خود درباره ضعف های نظام آموزشی گفته است« پایه تمام مشکلات از آموزش و پرورش است و تمام ضعف های جامعه ناشی از عدم توفیق و کارآمدی نظام آموزشی ماست.»

در درستی این نگاه تردیدی نیست، چرا که سالهاست وقتی کتابهای درسی را ورق می زنیم، دیگر خبری از داستان های تاثیرگذاری نظیر چوپان دروغگو، حسنک کجایی، تصمیم کبری، پطروس فداکار و یا حتی ریزعلی خواجوی که گذشت و ایثار و فداکاری را به دانش آموزان می آموختند، نیست.

داستانهای مذکور، در اوج سادگی شان آموزه های مهمی را به دانش آموزان منتقل می کردند. شاید بگویید مگر حذف برخی داستان ها می تواند چه تاثیری بر بحران ناکارآمدی نظام آموزشی بگذارد؟! و یا مگر مشکل ما تنها در این مساله خلاصه می شود؟ نه چنین نیست ولی با اینکه ممکن است حذف و یا تغییر محتوای کتب درسی، سطحی و بی اهمیت جلوه کند، اما همان ذهنیتی که تیغ سانسور را بر متون کتب درسی به کار برده، اقدامات دیگری هم برای هرچه ناکارآمدسازی نظام آموزش انجام داده و نگذاشته استانداردهای لازم در این حوزه بکار روند.

در سالهای اخیر، حذف بخش مهمی از محتوای آموزنده و سرشار از ارزش های بشری از کتب درسی در حالی اتفاق افتاده که تلاش های قابل تاملی نیز برای تهی سازی آموزش از محتواهای کاربردی صورت گرفته است. جانمایی برخی داستان های قدیمی در کتابهای درسی، از ابتدا بدین خاطر بود که روحیات انسانی و اخلاقی در وجود دانش آموزان، تجلی پیدا کند. برای نمونه، حکمت داستان چوپان دروغگو این بود که «دروغ» موجب سلب اعتماد اطرافیان و مردم از انسان می شود؛ به نحوی که حتی اگر در یک مورد هم همه چیز راست و واقعی باشد، دیگر کسی باور نخواهد کرد. آموزه ای که حتی در عالم سیاست هم مصداق دارد، چنانکه اگر عواملی در حاکمیت، به جای پاسخگویی صادقانه به مردم به دروغ متوسل شوند، حتی اگر در مواردی بخواهند حقیقت را بازگو کنند، دیگر افکار عمومی پذیرای حرف آنها نخواهد بود.

«تصمیم کبری» نیز داستان بسیار آموزنده ای داشت و به ما یاد می داد که چگونه می توان در مواقع ضروری تصمیم گرفت. پوشیده نیست که یکی از مهم ترین چالش های هر فرد در طول زندگی گرفتن تصمیمی مناسب است. امروز می بینیم که گرفتن بهترین تصمیم حتی، برخی کشورها را از خطراتی نظیر جنگ و انزوا نجات داده و موجبات رفاه و آسایش ملت ها را فراهم کرده است. بنابراین، اگر در کتاب های درسی بر اهمیت تصمیم صحیح تاکید می شد، بدین خاطر بود که این مساله در همه عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ضرورتی اجتناب ناپذیرست و گاهی چنان موثر است که بر سرنوشت همه انسان ها و ملت ها تاثیر می گذارد.

«حسنک کجایی» هم داستان جالبی داشت، وقتی می خواندیم حسنک به حیوانات غذا می داد، ناخودآگاه می فهمیدیم که نعمت های هستی تنها برای سیر کردن شکم خودمان نیست و سهم دیگران و سایر موجودات هم مهم است. همین روحیه ما را از منفعت طبی و آفیت طلبی شخصی منع می کرد و باعث می شد جهان اطراف خود را همچون چرخ دنده های به هم پیوسته و در حال چرخشی ببینیم که اگر یکی از آنها آسیب ببیند، تمام آنها متوقف خواهد شد.

همچنین «پطروس فداکار» را تقریبا همه نسل های پیشین می شناختند. کودکی که انگشت خود را در روزنه سدی نگه داشت تا مخزن پر از آب آن نشکند و بر سر اهالی روستا فرو نریزد. نکته قابل تامل این داستان، القای «حس نوع دوستی» به کودکان بود؛ اینکه گاهی برای نجات جان دیگران لازم است از آسایش و راحتی خودمان بگذریم. درست مانند ماجرای واقعی و خواندنی ریزعلی خواجوی که در سرمای کوهستان وقتی دید سنگ های کوه روی ریل ها ریزش کرده و قطار در حال نزدیک شدن است، در هوایی سرد، لباس خود را درآورد و بر سر چوب کرد و مشعلی فروزان روشن کرد تا مانع وقوع یک فاجعه شود.

متاسفانه همه این داستان های عبرت آموز، امروز از کتب درسی کودکان حذف شده اند. حتی یک زمانی در کتاب ادبیات دوره ابتدایی، شعر زیبای «باز باران با ترانه با گوهرهای فراوان» بود که می خورد بر بام خانه، عجیب اینکه آن را نیز حذف کرده اند تا لذت خواندن چنین اشعاری تنها در خاطرات نسل های قبل باقی بماند و کودکان امروز تجربه مرور آنها را در کتاب درسی خود نداشته باشند. همین طور شعر آموزنده زاغ و روباه را که بر ذکاوت و باهوشی تاکید داشت(!)

در پایان، مسلم است که فقر محتوا در کنار سایر سنگ اندازی ها در حوزه آموزش، کار را به جایی رسانده که منشاء همه مشکلات امروز به درستی از آموزش و پرورشی دیده شود که به کلی از استانداردهای لازم جهانی و متد امروزی فاصله گرفته است.

#صبح_ما
@sobhema_ir Buka / Bagaimana