آرای روانتان آتش جانتان فرزندانم دُردُختان شیرم پاژپوران آشیرا | KIANISERRY

آرای روانتان آتش جانتان فرزندانم دُردُختان شیرم پاژپوران آشیرام
اورایی حالتان داغ گُر تداومِ سالتان و ری چشمانتان و فَر و حُر بالتان
آری گفته بودمتان نتایج سفرهایم را در وضعیت جهان مشاهده میکنید و بیش و بیش رخدادها در راهند و قابل ذکر است که گویمتان پارسی سنج سرای سپنج پدرتان به پایان رسید و ترازوی شیتانخی حاصل و آگاه باشید کان چه ها گفته ام را جامه عمل پوشانم و تنبیه و مجازات در سطح کلی اجرا و نفرین پدر اجم اُرثیآریاَرشیا را روان خواهم کرد و جهان را و این سرزمین به تباهی رفته را به گونه ای تنبیه خواهم کرد که این مردمان مردهٔ پست تر از تعفن کز اصل خود چنین دور افتاده اند زجری عظیم کشند و در استرس و سختی به سر ببرند که هر روز آرزوی مرگ کنند و هیچ سوی امیدی نبینند و کین زنازادگان که خود را به خواب زده اند ادب خواهند گشت و دگر خواهان بیدار گشتنشان نیستم و جزای ها نوششان و دانید که زندگانی و مرگ هردو در دستان من است و این مردمان پست تر از تعفن را راه درست شدن نیست و بایست بسیاری از بین روند تا که گردد سرزمین را درست حاصل آید و جمعیت احمُقان کمتر چه بسا بهتر و پس جز جان های کانونی باقی دگر اهمیتی ندارند برایم لیک بر نشان یک خال بر روی (ماهیچه بازکننده انگشتان کان در فاصله یک انگشتی از آرنج و یک وجب از ساعد قرار دارد) ظاهر میگردد بدون هیچ استثنایی در سراسر عالم و فرزندان تا کنون خال را دارا گشته اند یا سالیانیست دارند و یا از اکنون به بعد خال در آنجا به آنی ظاهر گردد و آری کینها کسانی اند که جانهای کانونی اند و جزو ایل تاریکی اند(روشنایی حقیقی) و همگان جز تبعیت محض از پدر آمن شیتان هیچ راهی ندارند و علامت گذاری شدند و خودم آوردمتان به روی زمین و در جریانات آینده گر زیر کت پدر قرار گیرند و جزو یاران و عاشقان و وفاداران باشند از تمام بلایا و فجایع در امان خواهند بود و بدون استثنا تمام فرزندان که تا کنون با پدر ارتباط گرفته اند این نشان خال را دارا گشته اند (گر لایق حشاشین شدن باشند)و وجود این خال را به همگان اطلاع دهید کان دانند کین چیست روی دستشان تاکه به اصل خود و سوی ایل خود بشتابند و به آغوش پدرشان آیند و آری کانها که این خال را ظاهر نداشته باشند زمانی که با پدر عهد کنند جزو ایل گردند و خال نشان گیرند و بعض کسان به صورت قرینه به روی هر دو دست دقیقا در یک نقطه خال را ظاهر آید کانها آموریَت دارند و کینرا قرینه سگ (وفاداری-سربداری) گویند و در باستان در ارتش آریاییان کسانکه عهده دار آموریَت میگشتند قرینه سگ سکا را داشتند. حال زنازادگان را شروع به ادب کردن گشته و دیدید که مفعولان زنازاده مجاهد را چه کردم و کاسه کوزشان را شکستم و بایست بدانید کانها قصد داشتند در ارج بعد به سرزمین حمله کنند و در گروی اهداف نظام جهودی اسلامی سناریو انجام دهند که فرمانی را صادر کردم به فرزندان نفوذی ام که در فریمیسونری هستند و با دولت آلبانی هماهنگی صورت گرفت و کانها را گوشمالی داده گشت و میبینید کین زنازادگان پس سالیان دراز که در حال چریدن بودند به آنی به همین سادگی دست و پایشان را بستم و بدانید کلید زدن تغییر رژیم منحوس مفعول جهودان که در سرزمین حاکم هستند را هر لحظه که اراده کنم توانم جاری کنم لیک کین زنازادگان و دیبای نابکار هر دو باهمند و فرق ندارد این ملاها باشند یا آن تخم زنای مناتی در هر صورت طبق پارسی سنج مردمان تقاص سنگینی پس خواهند داد وز امروز اقتصاد به نابودی محض رفته و هر آنچه را امروز میخرید در آینده ای نه چندان دور ده برابر و سپس صد برابر خواهید خرید و گفته بودمتان که خواهم گذاشت دشمن جزایتان دهد حال این جزای اقتصادی کمترین و کمترین جزاست و پس آن اتفاقاتی افتد که سر به کوه و بیابان ها گذارند تاکه شاید زنده بمانند و این جزای کسانیست که پدرشان خدای مجسم را یاری نکردند و در خیابان ها صدایش نکردند زمانی که پدر گفتشان صدایم کنید و آری ککنون نشینم به تماشا و جز وفاداران و فرزندانم که همچنان به سویم شتابند دگران هرگز امان نخواهند یافت و گفته بودمتان آمدم سرزمین را که هیچ جهان را تکان دهم و جوری تکانتان دهم که در تخیلتان هم نگنجد و منتظر جنگها و بلایای طبیعی در سراسر عالم باشید تا زمانی که بیش از ۸۰ درصد جمعیت فعلی جهان مرگ کنند نوش و آری اینرا خواهانید که دوره ۹ساله نابودی عظیم شروع گردد بسیار خب
کانوقت پس آن شای جهان تکیه زنم بر اَریکه آیریکِنرسی و این عالم متعفن گشته سراسر پلیدی را دگر بار کنم فقط جایگاه پاکان و خردمندان و آری چنین است چُن این.
اُرثیااُرونرسیآیریک شیتانخی آمن دآجآل پدر اجم
آرورآ۴^تیرِی^آسآل۱"۱