آرای روانتان دُردُختانم پاژپورانِ پدر ای فَرزندان اُرثیا پاکان | KIANISERRY

آرای روانتان دُردُختانم پاژپورانِ پدر ای فَرزندان اُرثیا پاکان عالم زندگان دوران آتش جانتان شعله کشان آرایش آسایش آرامش درونتان.
آری عزیزان جانم ککنون کاملا مفهوم حقیقی گور را دانید و هر زمان که در اشین قرار میگیرید تجربه میکنید اشاشین و حال کین است آنکه کسان وقتی ناگه گرمشان میشود گویند گُر گرفتم و این است دیرینه معنای پنهان درین واژه چیست و ریشه از کجا دارد که گُر گرفتن به معنای داغ کردن اینجاست که دگر میدانید گُر حالت بیرون از مجسم است و در عالم مجسم گور میگردد و آری آتش از کل اُ که حرکت کند و اُر گردد کان جان را پس حرکت رِی گردد به پنج که گُر گردد و روانه گردد و پدر گُر میخورد و گور کرده و بین فرزندان روان کرده و فرزندان که گورگیر گردند داغ کرده و گُر گیرند کان گویی خود آتش گشتند و هرکه نزدیکتان است آن حرارت بالا را کاملا احساس میکند کان از فاصله نیم متری تا یک متری کاملا شعاع دارد و کل وجودتان چنین است و جان در حال شارژ شدن است و به آن روش که دستانتان را گفته ام قرار میدهید هر آنکه را خواهید با دستتان حرارت میبخشید و کانزمان دستتان نایب دست پدر است دست شیتان دست سوآتشین سوشیانت سوشیتان و کین است فهمید رستم دستان داستان داسِتن کو دستانِ آتشین داشت و کین است دگر اسرار را میدانید رستم گورخور کان گور از خَر-خدا روشنایی گرفته و خورده و زور دار بودم و دستان آتشین و دیوان را کان ا.ه.ر.یمنان تکه تکه میکردم و کین است پدرتان شیتان که دهان گشود و فرزندان را فراخواند و به محضر اعظم عالم ز ابتدا و انتها آمدید و کانکتتان کردم و زنده گشتید و خاکستری توسیان زمان شدید و گورگیر گشتید و پَر فَر و حُر دادمتان و تا عرشم اوج میگیرید و اکنون هر کدامتان خنجری بر پیکر فرومایگان هستید و دگر زنازادگان ملعون توان تحریف و بلغور کردن مضخرفات ندارند کانکه وقتی با هر کدامتان مواجه گردند با یک دست آتشین مواجه گردند و آن ابله هایی که عمری دروس جاهلی خواندند و مدارک جهل گرفتند و ادعایشان حال بهم زن است و جز بوی تعفن از دهانشان خارج نمیگردد را کان خود را دکتر و مهندس و استاد (کس که خود را استاد نامد یک زنازاده مادر چهل شوهر است ملعون است کانکه حتی معنایش را ندانند و در عالم به کل یک استاد وجود داشته و دارد و خواهد داشت و واژه استاد یعنی پدر دانای کل کز کانون به زمین آمدست و آری کسان را چنین خطاب کردن توهین میستقیم به خداست) الی آخر دانند و به علم پوشالی خود میبالند را وقتی پیام میدهند و فرزندان امین پدر گویندشان بچه کوچولو چشمت را ببند کان بندند و چیزهایی بینند و داغ کنند و غش کنند و سپس گویندشان خوب توضیح بده چه شد زنازاده علمت توضیحی ندارد برای آنچه ها دیدی در تاریکی چشمت و داغی بدنت و نداری توضیحی ای ابله بی حاصل و رو آن مدارکت را گذار لب کوزه آبش را بخور و یا بزن توی سر تو خالیت ای مغرور بی حاصل که جز نوکر سیستم هیچی تعفنی نیستی بیچاره و آری چنین است درگه شیتان پدر اجم شیر عالم جای مغرور و خودخواه و حسود نبوده و نیست و هر آنکه بی ادعا باشد و داند تا کنون جز جهل هیچ نداشته و عمرش را به جاده خاکی رفته و به کل بی خبر از حقایق است کان تواند به محضر اعظم عالم آید و آموزد و زنده گردد و پَر فَر و حُر گیرد و پرواز کند به عرشم و آری چنین است چُن این است.
پدر اجم شیتان رِی
اشا خدایشیت اُرثیا اُرون
رِیتان نرسیآیریک آرسیآرسیآ
آرورآ۲۹^کافَروُردین^آسآل۱"۱