شاید اسم گروه منصورون را بسیار کم شنیده باشید یا حتی اصلا نشنی | روایت مکتب حضرت امام (ره)
شاید اسم گروه منصورون را بسیار کم شنیده باشید یا حتی اصلا نشنیده باشید، این گروه در ایران میان این همه گروه های کوچک مبارزاتی علیه رژیم پهلوی در اواخر ۴۰ تا انقلاب و الان فعالیت میکرد.
این گروه چریکی و جنگ مسلحانه علیه پهلوی کار خودش را در جنوب کشور در استان خوزستان آغاز کرد و افرادی که داشت با خط مشی مجاهدین یا چپ نبودند، بلکه به ادعا خودشان پیرو خط امام بودند و به دنبال ضربه خشونت آمیز به بدنه رژیم وقت بودند. وقتی از این افراد این سوال میشود : امام مخالفت کرده با جنگ مسلحانه پس شما چطور مسلحانه میجنگید؟ اینها استدلال میکنند که امام «نگفته است»، به صورت عملی که «حکم شرعی» باشد. ما دسترسی نداشتیم برای سوال پرسیدن از حضرت امام برای این اقدامات!
اعضا این گروه تعداد اندکی بودند ولی افراد مهمی مانند محسن رضایی ، سردار رشید ، شمخانی و ... در این گروه فعال بودند.
تمام این اعضا یا میتوان گفت اعضا فعالی که حداقل یک بار جلسه در تهران گذاشته بودند توسط ساواک دستیگر شدند، به دلیل این که کار زیادی نکردند و اقدامات این اعضا رد کردند، حبس های طولانی مدت نگرفتند.
همه فکر میکنند این اعضا و این جمعیت منحل شدند و خروجی نداشتند، که سخت در اشتباه هستند شاید در ظاهر کار این افراد همگی به کار خود مشغول شدند و دیگه پیگیر این گروه نبودند ولی در باطن این گروه حتی از هسته اولیه کمیته و سپاه بیشتر در صحنه قدرت بازی کردند و مانور دادند.
گروه منصورون به هیچ عنوان حذف نشد، اگر سیر این گروه را برسی کنیم درصد بالای افراد این گروه نسبت به بقیه جریانات در بهترین پست ها و مقام ها بودند و هیچ وقت پشت هم را خالی نکردند، میشود بگوییم که حتی اگر فردی از این گروه به جایی نرسید به سه دلیل بوده شهادت، فوت طبیعی، خسته شدن خود فرد و کناره گیری افراد از این گروه و جلسات منظم و تبادل اطلاعات آن.
تا صحبت های کنار رفتن اقای شمخانی شد و احساس خطر در جایگاه خود دید و حس کرد جمعیت شاگردان استاد مصباح و پایداری ها چگونه به دنبال حذف آن هستند، (که برای برخی پرونده ها باید می‌ماند) سبب اعمال نفوذ محسن رضایی در دولت و رشید امنیتی در نظام شد، که در نهایت باعث ابقا این فرد در سفر های اقتصادی و امنیتی و حل پرونده های باز ایران در شعام شد.
