Get Mystery Box with random crypto!

ژیلین پس از خواندن نامه بفکر فرو رفت و با خود چنین گفت: در واق | محافظ کتاب‌خانه

ژیلین پس از خواندن نامه بفکر فرو رفت و با خود چنین گفت: در واقع مادرم خیلی پیر شده، اگر کمی غفلت ورزم ممکن است دیگر نتوانم از او دیداری نمایم. پس شایسته است هر چه زودتر راهی شده او را ببینم. ضمناً اگر دخترک مورد نظر خوب و هوشمند باشد، چه بهتر که با او ازدواج نمایم. ژیلین پس از آنکه فکرهای خود را کرد، نزد فرمانده هنگ شتافت و مرخصی گرفت و در یک مجلس مهمانی که قسمت اعظم آنرا چهار سطل پر از ودکا تشکیل داده بود از دوستان و آشنایان و یاران وداع نمود. در آن هنگام که ژیلین مرخصی گرفت در قفقاز جنگ بود...

اسیر قفقاز
لئو تولستوی
[
@LibraryPersianPdf ]