+کجا داری میری؟ _سر کار +سر کار کجاست دقیقا؟ _عکاسی! تو هم بهتره دیگه تشریفتو ببری خونه ات! +نمیخوام، میخوام باهات بیام... _تو کار و زندگی نداری؟ ییبو کمر ژان رو گرفت و به خودش چسبوند +فعلا کار و زندگیم تویی بیب! _نظرت چیه کمتر لاس بزنی هوم؟ سمت در برگشت و رفت... +صبر کن منم بیام