Fluid

2023-06-21 19:35:30 full of everything, and empty of it all, that how I feel. Buka / Bagaimana

2023-06-20 01:09:05 [ TW ]

It's like the inevitable urge to cut the healthy untouched flesh of your forearm while looking at it. It's so tempting, so compelling, that you can't find a reason not to do it at the moment. At that moment you've forgotten that actually there comes pain with cutting your own flesh. And you're not looking for pain. You really aren't. The urge is pointless, but strong. You just need to see the blood spill out. No reason for it. You just need to. It's obsessive, it's compulsive, like a bug determined to disturb your nap. It's like when you're fully aware of your whole situation in a nightmare, and you decide to let your head show you a very realistic vision of how it'd be like to get shot in the head. You just do. You allow it. You respectfully wait for your own mind to do the distruction. As unnecessary as it is. You just do.

p.s. there is no intention of any harmful action or thought behind this text. Buka / Bagaimana

2023-06-18 19:09:36 Cause ok. You won. I get it. Buka / Bagaimana

2023-06-18 19:08:21 What's this thing about summer? This longing, the way I miss things, people, in the most intense way. The way memories come back, tickling my heart and walking around like they're waiting for me to give up and start crying my eyes out saying "Ok you won". Buka / Bagaimana

2023-06-14 13:12:45 دانشگاهی که اسم هنر رو یدک می‌کشه ولی تبدیل به یکی از مقرهای سپاه شده رو باید گل گرفت. دانشکده‌ای که اسم مطالعات عالی رو یدک می‌کشه ولی نماینده مقام فلان و بهمان تمام تصمیمات آموزشیش رو می‌گیره رو باید گل گرفت. دانشگاهی که دانشکده مطالعات عالیش شبیه قبرستون شده و جلوی هر پژوهشی که حتی یک اپسیلون بتونه به غیرمستقیم‌ترین شکل ممکن جنبه انتقادی داشته باشه گرفته میشه رو باید گل گرفت. دانشگاهی که بهترین اساتیدش رو تعلیق می‌کنه و حذف می‌کنه و از تدریس محروم می‌کنه رو باید گل گرفت. دانشگاهی که تمام دغدغه و فعالیتش توی حراست و وظایفش خلاصه میشه رو باید گل گرفت. من مدرکمو هم از این دانشگاه بگیرم، شرم به تمام وجودم می‌مونه که از این مخروبه‌ی فاسد فارغ‌التحصیل شدم. هیچ اثری از نام این دانشگاه باقی نذاشتید. تنها چیزی که بین دیوارهای افسرده‌ی این دانشگاه باقی مونده بی‌هنری و فساده و ظلم و دیکتاتوری و خفقان. امیدوارم زنده باشم و روزی رو ببینم که این آجرای قدیمی خسته از شرتون خلاص شن. Buka / Bagaimana

2023-06-14 12:55:16 دانشگاهِ فاسد و به‌فاک‌داده‌شده‌ی هنر، من که انقدر از اون حوزه علمیه کثیفی که ساختید منزجر شده‌م که حتی برای اعلام اینکه حالا حالاها قرار نیست پروپوزال بدم و دفاع کنم هم پام رو تو اون خراب‌شده نذاشته‌م، ولی با نیمچه امید ته قلبم امیدوارم دستورات و تاکیدات بر دستوراتتون توسط تک‌تک بچه‌ها به تخم چپ و راست گرفته بشه. Buka / Bagaimana

2023-06-13 16:19:10 زمانی که تازه پیداش کردم و گوشش دادم منم مثل راوی‌ش خونه نداشتم. حالا که خونه دارم به این چند سال نگاه می‌کنم و می‌بینم خود این آهنگ کنار قطعات و نوشته‌ها و رنگای دیگه‌ای که منو ساخته‌ن برام قشنگ‌ترین آلونک ممکن رو درست کرده بوده‌ن. هنوزم آلونک کوچک و قشنگم هستن. تا ابد می‌مونن. Buka / Bagaimana

2023-06-13 16:13:35 خوشحالم که زندگیمو صرف فهمیدنش کردم، و خوشحالم که هیچوقت نفهمیدمش. Buka / Bagaimana

2023-06-13 16:12:58 تمام عمرم هم خواستم بفهمم چی میشه که چیزی مثل یه قطعه آهنگ اینجور با ذرات وجودت گره می‌خوره، هم خواستم نفهمم و فقط زندگیش کنم. Buka / Bagaimana

2023-06-13 16:12:30 تابستون نمیاد و هوا گرم نمیشه، مگر اینکه من There is a light that never goes out گوش بدم. Buka / Bagaimana