روزهای فراموش نشدنی! حدود ۹ سال قبل در چنین روزی، همه جای عرا | اخبار جهادی
روزهای فراموش نشدنی!
حدود ۹ سال قبل در چنین روزی، همه جای عراق را نگرانی و اضطراب فراگرفته بود. خبرهای بسیار وحشتناکی از غرب، شمال غرب و شمال شرق عراق می‌رسید.
شهرها یکی پس از دیگری سقوط می‌کرد و خبرهای بدی از شرایط شهرها به گوش می‌رسید.
گروگان‌گیری دانشجویان در شهر تکریت، قتل عام خانواده‌ها در تلعفر، فرار هزاران نفر از شهر موصل، آتش زدن خانه‌ها و مساجد وحسینیه‌ها در شهرهای مختلف، اعدام دسته جمعی نیروهای ارتش و پلیس و صدها خبر دیگر...
داعش سامرا را محاصره و به شهرهای بلد و دجیل و اطراف بغداد رسیده است. منطقه حساس جرف الصخر کاملا به‌دست داعش افتاده و شهر فلوجه به شهر داعشی تبدیل شده است... اغلب شهرهای استان های نینوی، صلاح الدين، کرکوک، انبار وديالى سقوط کرده و واقعا شرایط بسیار بسیار سخت بود.
همان روزها نام حاج قاسم بین مردم زمزمه می‌شد. اسم ابو مهدی همه جا بود، بچه‌های بدر به‌ویژه کسانی‌که در سال های دفاع مقدس حضور داشتند و سایر گروه‌های مقاومت به‌سرعت جمع شدند و با فرماندهی حاج قاسم و ابو مهدی، سازماندهی شدند.
جلوی پیشروی داعش به‌سوی بغداد گرفته شد اما اوضاع بسیار خطرناک بود. چند روزی گذشت تا آیت الله العظمی سیستانی فتوای دفاع کفائی را صادر کرد.
صدها هزار نفر و شاید نزدیک به دو میلیون جوان و پیر به‌سمت پادگان‌های ارتش و عتبات و دفاتر گروه‌های سیاسی شیعه و... در بغداد و شهرهای شیعه نشین عراق هجوم بردند جهت ثبت نام برای جهاد ودفاع که چندی بعد، حشد الشعبی تشکیل شد.
از همه مهمتر، حضور شخص حاج قاسم از یک طرف و ارسال انواع سلاح از جمهوری اسلامی از طرفی دیگر اوضاع را دگرگون کرد. اسم حاج قاسم ورد زبان همه مردم بود در عراق. همه به ايشان ایمان داشتند.
سه حركت باعث شد تا عراق به‌سرعت پیروز شود و خلافت دروغین و وهمی داعش از بین برود: اولا: صدها هزار نفر از بچه های حشد الشعبی که با فتوای الهی آیت الله سیستانی به میدان آمدند. ثانیا: کمک‌های سلاح و تجهیزات نظامی جمهوری اسلامی که با سرعت به سمت عراق سرازیر شد. ثالثا: حضور میدانی حاج قاسم و حاج ابو مهدی المهندس همراه با بقیه مجاهدان عراقی، ایرانی و... در خطوط مقدم همراه با برنامه ریزی و طراحی عمليات.
یاد شهید حاج قاسم سليمانی و شهید ابومهدی المهندس و تمامی شهدای مقاومت گرامی باد.
